نگاهی به کج اندیشی منتقدان |
هفته گذشته به دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید بمناسبت سالگرد 22 خرداد یک راهپیمایی سکوت در شهرهای مختلف کشور و با سکوت آگاهانه مردم برگزار شد. تاسف آور اینجا بود که صدور اعلامیه راه پیمایی سکوت به هجومی شدید از داخل و بیرون کشور به این شورا انجامید. عناصر حکومتی در داخل این راهپیمایی را همراهی با "قدرتهای جهانی" اعلام کردند. البته امروز همه میدانند که قدرتهای جهانی اتفاقا درحال زد و بند پنهان نه با جنبش سبز که با بخشی از حکومت هستند٬ همان بخشی که بسیاری از رهبران و رهروان جنبش سبز به خاطر انتقاد از آنان هم اکنون در زندانند و در سخت ترین شرایط بسر می برند. بنابراین روزبه روز بیشتر آشکار میشود که این جنبش سبز یا شورای هماهنگی راه امید نیست که با قدرتهای جهانی همراه شده بلکه این حکومت کودتاست که برای پذیرش قدرتهای جهانی جنبش سبز مردم ما را قربانی کرده است. بخشی دیگر از منتقدان شورای هماهنگی راه سبز امید نیز در بیرون کشور و در میان اپوزیسیون و رادیوها و تلویزیونهای کشورهای غربی هستند. این عده غالبا همان کسانی هستند که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دربرابر موسوی و کروبی و اصولا انتخابات موضع گرفتند٬ بعدا مدام آن دو را متهم به سازشکاری کردند و خواست و تاکید مکرر آنان بر اجرای قانون اساسی را به معنای دفاع از ولایت فقیه جا زدند ولی اکنون بنام حمایت از ایندو به شورای هماهنگی میتازند. شورای هماهنگی راه سبز امید درواقع تدبیری بود که آقایان موسوی و کروبی پیش از حصر خود اندیشدند تا درصورت دستگیری ایشان این جنبش بدون رهبری نباشد یا برخی در بیرون کشور خود را رهبر خودخوانده جنبش سبز نخوانند و بنام موسوی و کروبی سخن نگویند. بنابراین مشروعیت شورای هماهنگی راه سبز امید از اعتماد و وظیفهای است که آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی بدان داشته و سپرده اند و نه از پذیرش این یا آن گروه اپوزیسیون یا سایت اینترنتی یا فلان و بهمان رادیو و تلویزیون خارج کشوری. شورای هماهنگی راه سبز امید خود را نماینده آقایان موسوی و کروبی در غیاب آنان میداند و ادعایی بیش از این ندارد. هرکس دیگر میتواند خود را بخشی از جنبش سبز بداند و هر نظری برای خود داشته باشد و محترم است ولی حق ندارد نظرات خود را بنام کسانی معرفی کند که به آنها چنین اجازهای داده ندادهاند. بنابراین، توقع اینکه شورای هماهنگی راه سبز امید درهای خود را به روی دیگر جریانهای بیرون کشور باز کند٬ اصولا و در شرایط کنونی٬ توقعی به کلی بیجا و به معنای خیانت در امانت و پشت کردن به وظیفهای است که آقایان موسوی و کروبی به این شورا دادهاند. این توقع در عین حال به معنای آن است که کسانی بخواهند بی عملی و نداشتن یا کمبود پایگاه اجتماعی خود را با استفاده از اعتبار آقایان موسوی و کروبی پر کنند. حمله به شورای هماهنگی راه سبز امید و کوشش برای بی اعتبار کردن آن ضمنا به معنای کوشش برای همیشگی کردن حصر موسوی و کروبی است. یکی از دلایل تدبیر شورای هماهنگی راه سبز امید این بوده که حکومت بداند با حصر موسوی و کروبی جنبش بی رهبر نمانده و ضمنا رهبران خودخوانده و نامعلوم در راس آن قرار نخواهند گرفت و درنتیجه حکومت به هدفی که از دستگیری موسوی و کروبی داشت نخواهد رسید. با حمله به شورای سبز امید و کوشش برای بی اعتبار کردن آن در واقع به حکومت کمک میشود که به اهداف خود دست یابد و حصر آقایان موسوی و کروبی را تا جایی که میخواهد ادامه دهد. بنابراین، حتی اگر شورای هماهنگی راه سبز امید درموردی بنظر کسانی اشتباه هم کرده باشد٬ هواخواهان صادق و صمیمی جنبش سبز باید به احترام تصمیم آقایان موسوی و کروبی و برای کمک به اینکه حکومت به هدف خود از بازداشت آنان نرسد به تصمیمات این شورا احترام بگذارند٬ از دخالت در امور آن خودداری کنند و نظرات خود را از درون به اطلاع نمایندگان شناخته شده این شورا برسانند. همین شیوه هجوم های فرصت طلبانه اخیرا در مورد سخنان محمد خاتمی که در آن خواهان آزادی زندانیان و آشتی ملی در کشور شده بود نیز بکار گرفته شد. منتقدان سخنان خاتمی چنان وانمود میکردند که گویا آقای خامنهای همین امروز و فردا در حال سرنگون شدن است و آقای خاتمی با طرح آشتی ملی میخواهد وی را نجات دهد! این منتقدان بدون توجه به شرایط داخلی و جهانی کشور٬ وضع جنبش سبز٬ فشارهای وارد بر مردم٬ موقعیت محمد خاتمی٬ وضعیت رهبران جنبش٬ درگیریهای درون حکومتی٬ موقعیت رهبر٬ وضع احمدی نژاد و همه اینها، در همه سخنان محمد خاتمی یک کلمه را چسبیدند و مدام درباره آن قلمفرسایی و سخن پراکنی کردند. روح سخنان خاتمی را که عبارت بود از آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز و ایجاد فضای آزاد سیاسی و مطبوعاتی و انجام انتخابات آزاد که در یک کلمه به معنای ضرورت عقب نشینی تام و تمام حکومتی بود بطور معکوس تفسیر کردند و مدعی شدند که محمد خاتمی خواهان عقب نشینی جنبش سبز شده است. این عده کوشیدند با جار و جنجال و هیاهو برخی جوانان پرشور و صادق را دور خود جمع کنند و به موضعگیری علیه محمد خاتمی بکشانند. به یقین ریشه همه اینها را تنها در خشک مغزی برخی افراد و فرصت طلبی برخی دیگر نمیتوان دانست. همان عواملی که دیروز و در آستانه برگزاری انتخابات 22 خرداد، ناگهان به یاد اعدامهای دهه شصت افتادند و دست حجت الاسلام تائبها را دانسته و ندانسته در پشت سر خود قرار دادند، امروز نیز در پشت صحنه حمله به شورای هماهنگی راه سبز امید و محمد خاتمی قرار دارند. این واقعیت هم دیرتر یا زودتر آشکار خواهد شد. |
راه توده 320
30 خرداد ماه 1390