راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مرور راه توده
8 سال تمرین پنهان کودتا
و 4 سال تدارک اجرای آشکار آن

همه آنچه در دوران محمد خاتمی علیه اصلاحات و شخص وی تمرین می شد، در پایان 8 سال توطئه فرماندهان سپاه و بیت رهبری علیه اصلاحات و حفظ قدرت مطلقه و غیر پاسخگو، با روی کار آمدن احمدی نژاد به شیوه حکومتی تبدیل شد و سرانجام نیز، سر از کودتای ننگنین 22 خرداد در آورد. راه توده در اردیبهشت 76 نوشت: برقراری جامعه مدنی و استقرار قانون در جامعه، تنها این نیست که حقوق سلب شده مردم را بتدریج به آنها باز گردانند، بلکه در محدود کردن اختیارات غیرقانونی حکومت کنندگان در چارچوب قانون نیز هست..." این همان درک و شعاری است که امروز جنبش سبز بر آن پافشاری می کند.

 

 

در اردیبهشت 76(راه توده چاپی) و در آستانه یک سالگی پیروزی محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد، جنبش مردم در مبارزه برای اصلاحات از یکسو به پیروزی های بزرگ دست یافته بود و از سوی دیگر دولت اصلاحات در چنبره ای از توطئه ها و کارشکنی های شکست خوردگان انتخابات که عمدتا متکی به نیروی انتظامی و دستگاه قضایی بود گرفتار شده بود. علی خامنه ای برخلاف سنت دوران آقای خمینی نه تنها حاضر به واگذاری فرماندهی نیروهای مسلح به رئیس جمهور منتخب 20 میلیون ایرانی نشد، بلکه حتی فرماندهی نیروی انتظامی را نیز که مطابق قانون اساسی  باید به وزارت کشور واگذار می شد را نیز در دست خود گرفت. در این شرایط بود که غلامحسین کرباسجی شهردار توانمند تهران به اتهام دزدی، اما در واقع به جرم همراهی با کارزار انتخاباتی محمد خاتمی و پشتیبانی از وی بازداشت شد و به زندان افتاد و شهرداران نواحی 12 گانه تهران بدستور سردار نقدی بازداشت امنیتی شده و در بازداشتگاهی اختصاصی معروف به "زیرزمین وصال" توسط وی شکنجه شدند تا اعتراف به دزد و زن بارگی کنند. جرم واقعی آنها نیز همراهی با کارزار انتخاباتی خاتمی بود. راه توده در سرمقاله اردیبهشت 76 با اشاره به هشدارهای مکرر و تحلیل های گذشته خود نوشت:

"... از همان فردای پیروزی مردم در انتخابات ریاست‌‌جمهوری، جای هیچگونه تردیدی وجود نداشت که شکست خوردگان و طردشدگان این انتخابات، پس از یک دوره کوتاه تجدید قوا، برای بیرون کشیدن خود از زیر آوار رای مردم، با تمام نیرو و امکانات، علیه جنبش مردم وارد میدان خواهند شد و انواع توطئه ها را به اجرا خواهند گذاشت. هیچ فرصت و لحظه ای را برای یورش به سنگرهای شکست خوردگان نباید از دست داد و هر نوع مصلحت اندیشی و مصالحه ای، متکی به همه تجربه تلخ و خونبار 18 سال گذشته، به معنای فرصت دادن به شکست خوردگان برای حمله است..."

راه توده به ماجرای بازداشت شهردار تهران اشاره کرد و یادآور شد:

"بازداشت شهردار تهران، که به اشکار شدن هر چه بیشتر توطئه ها، علیه نتیجه انتخابات دوم خرداد انجامید، در نوع خود یک رویداد مهم در یک ماه گذشته بود، اما یگانه رویداد مهم این ماه نبود! این رویداد صف بندی های جدیدی را در جمهوری اسلامی آشکار ساخت، شکاف میان روحانیون توطئه گر حکومتی با روحانیون حاشیه حکومتی را، که ضرورت همگامی با جنبش مردم را درک کرده اند، بیشتر کرد، مخالفت های طرفداران ذوب در "ولایت فقیه" با رهبر کنونی جمهوری اسلامی و بقول خود آنها "ولی فقیه" را برای نخستین بار، از پشت صحنه به روی صحنه و حتی مطبوعات کشاند و نشانه های کشاف در جناح راست حکومت را نیز برملا ساخت!

همه این تحولات و رویدادها، مستقمیا تحت تاثیر فشار "جنبش مردم" از پایین و بازتاب آن در حکومت و در "بالا"ست. باید یقین داشت که با ادامه و رشد "جنبش"، این بازتاب در بالا، بسیار فراتر و پرشتاب تر از اکنون خواهد شد."

راه توده در ادامه همین سرمقاله به برخی از توصیه ها و تحلیل های یکسال گذشته خود اشاره کرد و بر ضرورت طرد بازندگان انتخابات دوم خرداد تاکید کرد. راه توده با خواست جنبش اصلاحات برای برقراری جامعه مدنی و حکومت قانون نوشت:

"... در انتخابات اخیر ریاست‌‌جمهوری در ایران، مردم تنها رئیس جمهور انتخاب نکردند، بلکه جمعی از بلندپایگاه جمهوری اسلامی را نیز به همراه کاندیدای آنها طرد کرده اند! این طردشدگان هیچگونه مشروعیتی در میان اکثریت قاطع مردم ندارند. خواست مردم برکناری طردشدگان انتخابات اخیر از قدرت است... برقراری جامعه مدنی و استقرار قانون در جامعه، تنها این نیست که حقوق سلب شده مردم را بتدریج به آنها باز گردانند، بلکه در محدود کردن اختیارات غیرقانونی حکومت کنندگان در چارچوب قانون نیز هست..."

این در واقع همان درک و شعاری است که امروز جنبش سبز بر آن پافشاری می کند. یعنی استقرار قانون در جامعه و اجرای کامل قانون اساسی به منظور محدود کردن اختیارات حکومت گران و برای باز شدن راه اصلاحات.

راه توده در همان شماره اردیبهشت ماه 76 خود با اشاره به بگیر و ببندها و جنجال های دولتی تاکید کرد:

"... جنجال نوبتی که پیرامون "دزدبگیری" در جمهوری اسلامی به راه افتاده، بدان امید است که آبی بر آتش خشم مردم بپاشد. به همین امید است که شکست خوردگان و طردشدگان انتخابات اخیر ریاست‌‌جمهوری، که خود بزرگترین نقش را در غارتگری و یا حمایت از غارتگران داشته اند، خود علمدار این جنجال شده اند ... این کوششی است برای سوار شدن بر امواج نارضائی عمومی و به انحراف کشیدن جنبش مردم و سرگرم ساختن آنها به "معلول" ها و نه "علت" ها!..."

بعدها در دوران احمدی نژاد این پدیده به یک شیوه حکومتی تبدیل شد و در حالیکه وزرا و اعضای کابینه وی خود بزرگترین متهمان فساد اقتصادی بوده و هستند، هر روز جنجال تازه ای بر سر فساد کارگزاران سابق جمهوری اسلامی درگرفت، به کانون مناظره های انتخاباتی تبدیل شد و هر چند وقت یکبار احمدی نژاد فهرستی را از جیبش در آورد که گویا می خواست آن را افشا کند. در واقع همه آنچه در دوران محمد خاتمی و برعلیه او تمرین می شد در دوران احمدی نژاد به شیوه حکومتی تبدیل شد. ما در آینده با طیف وسیع و بیشتری از توطئه های علیه دولت محمد خاتمی و افشای آنها توسط راه توده آشنا می شویم که همگی در دوران احمدی نژاد به شیوه حکومتی تبدیل شد و به یاری کودتای 22 خرداد آمد.

 

 

 

   راه توده 311     29 فروردین ماه 1390

 

بازگشت