راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سخنرانی حجت الاسلام سعیدی
درباره "علی" گفتن خامنه ای هنگام تولد
رهبر بیخ دیوار
جائی برای
عقب نشینی ندارد

 

در روزهای گذشته فیلمی از سخنرانی حجت الاسلام سعیدی نماینده علی خامنه‌ای و امام جمعه موقت قم بر روی شبکه یوتوب قرار گرفت. سعیدی در این سخنرانی از قول قابله علی خامنه‌ای مدعی شد وی هنگام ولادت زبان باز کرده و گفته است "یاعلی"!

محتوای این سخنرانی، بیش از آن که بازتاب دهنده اوج ابتذال و خرافات در جمهوری اسلامی باشد، بازتاب کاملی است از موقعیتی که علی خامنه‌ای و مجموعه حکومت در آن قرار گرفته است. آنچه که باید آن را دقیقا بررسی کرد، پیش از خندیدن به این سخنان، موقعیت رهبر است که باید این موقعیت را از درون همین ادعاها بیرون کشید.

نخست. شرایط این سخنرانی، کیفیت بالای فیلم و محتوای سخنان سعیدی نشان می‌دهد که باوجود ظاهر فی البداهه آن، این سخنان با هماهنگی قبلی و با آگاهی کامل و با در نظر گرفتن همه ابعاد آن تنظیم شده است. او در سخنانش نام بسیاری از خویشان و بستگان تنی و ناتنی علی خامنه‌ای را ذکر می‌کند تا هم از قول خودش مستقیما چیزی نگفته باشد، هم مطلب کاملا مستند وانمود شود، هم بار از دوش یک تن و خود وی به تنهایی برداشته شود و اطرافیان خامنه‌ای در آن شریک باشند. تا هم تکذیب آن سخت تر شود و بالاخره از قول مستقیم هیچیک از آنان چیزی گفته نشده و همه داستان در نهایت به حساب ادعای یک قابله گذاشته شود. سخنان او، بنابراین نه یک حادثه تصادفی و جداگانه است و نه سخنان یک فرد. این سخنانی است برنامه ریزی شده و نشان می دهد جمعی حداقل در سطح اطراف بیت رهبری و از اطرافیان علی خامنه‌ای و ریزه خوارهای سفره او با یکدیگر پیمان بسته‌اند تا بر سر این حرف بایستند. این که به این پیمان تا چه اندازه بتوانند وفادار بمانند بحثی دیگر است.

دوم. توجه کنید که وی در سخنانش به جلسه ای در حضور فرماندهان سپاه اشاره کرده و جملاتی از قول فرمانده سپاه علی ابن ابیطالب می‌گوید که حاکی از آن است که این فرمانده معجزه را باور کرده و از شنیدن آن به هیجان آمده است.

هدف او رساندن غیرمستقیم این پیام است که مهم نیست مردم معجزه علی خامنه‌ای را می‌پذیرند یا نه، مهم اینست که فرماندهان سپاه که تفنگ و مسلسل و تیربار در اختیار دارند و می‌توانند مردم را به گلوله ببنند به اینگونه سخنان باور دارند. سعیدی درواقع دارد به مردم پیام می‌دهد که امید جدا کردن سپاه را از حکومت از سر بیرون کنند و مردم را بطور غیرمستقیم تهدید می‌کند که اگر معجزه خامنه‌ای را نپذیرند سروکارشان با تفنگ و فشنگ و سپاه است.

سوم. حجت الاسلام سعیدی در سخنان خود بطور ضمنی و غیرمستقیم این پیام را هم  می‌رساند که راوی داستان، یعنی خواهر علی خامنه‌ای یا قابله ادعایی زنده‌اند و فیلم مستندی هم در این باره تهیه شده یا در دست تهیه است که علی الاصول باید به زودی پخش شود.

چهارم. سناریوی معجزه علی خامنه‌ای از قم یعنی پایگاه مراجع کلید خورده است. سعیدی بی دلیل نام سردار مهدوی نژاد فرمانده سپاه علی ابن ابیطالب را که شهر قم زیر نظر آن است به میان نمی‌کشد. او دارد به روحانیان و مراجع قم نیز هشدار می‌دهد که حواستان باشد با چه کسانی طرف هستید و سپاه علی ابن ابیطالب قم پشت سر این معجزه ایستاده است تا کسی به فکر انکار آن نیفتد.

پنجم. داستان معجزه طوری چیده یا روایت شده که قابل تایید یا تکذیب از طرف علی خامنه‌ای نباشد. علی خامنه‌ای نمی‌تواند تایید یا تکذیب کند که در هنگام ولادت "علی" گفته یا نگفته. نمی تواند در "صداقت و راستی و شرافت" قابله و خواهر و خانواده خود هم تردید داشته باشد. بنابراین او در موقعیتی "دشوار" قرار گرفته که ناگزیر است این "معجزه" را حتی "علیرغم میل خود" بپذیرد و باور کند! البته وی می‌تواند بگوید اصولا نسبت دادن چنین معجزاتی به انسان‌های غیرمصعوم و لاجرم گناه‌ آلوده‌ای نظیر خودش کار افراد شیاد یا غافل است. ولی او چنین کاری نمی‌کند. زیر اولا این سناریو با هماهنگی خود او تهیه شده و ثانیا به معنای آن است که امام جمعه منسوب او و نزدیکانش شیاد و یا غافل هستند. 

ششم. اینکه سناریوی معجزه چند روزی پس از بالا گرفتن جدال بر سر اینکه علی خامنه‌ای همان سید خراسانی در رکاب امام زمان است یا نیست درگرفت نشاندهنده آن است که خود علی خامنه‌ای و بیت رهبری تصمیم گرفته پیش از آنکه ناگزیر از عقب نشینی شود به ضد حمله دست زند. بنابراین باید منتظر طرح و نسبت دادن یک سلسله کرامات و معجزات دیگر به وی نیز بود. این که بیت رهبری در این شرایط دست به ضد حمله می‌زند ناشی از موقعیت مستحکم او نیست، برعکس ناشی از ضعف آن است. علی خامنه‌ای با طرح معجزه خود در واقع به یک قمار دست زده است. او به چنین قماری دست زده زیرا موقعیت او در نزد مردم و هوادارانش بسیار ضعیف تر از آن چیزی شده که حتی در تصور مخالفان او می‌گنجد. او عقب نشینی نمی‌کند نه بخاطر موقعیت محکمی که دارد بلکه بخاطر اینکه بیخ دیوار گیر کرده و جایی برای عقب نشینی ندارد. درست است که او با نسبت دادن معجزه به خود حیثیتش را به بازی گرفته ولی فجایعی که در طی دو سال اخیر او و حکومت بنام او مرتکب شده حیثیتی برایش باقی نگذاشته که نگران از دست دادن بیشتر آن باشد.

در همین رابطه پخش این سخنان روی شبکه یوتوب و انتشار اظهار نظرها و طنزها و جوک‌ها و گاه ناسزاهایی که بصورت نوشته در پای فیلم این سخنرانی و خطاب به رهبر و خانواده و جد و آباد او نوشته و خوانده می‌شود، عملا نشاندهنده پذیرش این قمار بی حیثیتی است که رهبر و ببت رهبری بدان دست زده است. در نتیجه این قمار دیوار حجب و حیای اخلاقی و سنتی نیز فرو ریخت و شکسته شد و پای حیثیت پدر و مادر و خانواده او نیز به میان کشیده شد. البته در شکستن این دیوار حجب و اخلاقیات، زبان و قلم و رفتار خود حکومت بزرگترین پیشقدم بوده و اکنون پیامدهای آن گریبانش را گرفته است. از جنایت‌هایی که در کهریزک و کهریزک‌ها شد و می‌شود، تا توهین‌ها و فحاشی‌ها و کتک‌هایی که شرکت کنندگان در راه پیمایی‌ها و تظاهرات جنبش سبز و رای دهندگان به موسوی و کروبی قربانی آن شدند؛ تا آزاد گذاشتن و میدان دادن به اوباشی از نوع سعید تاجیک که بتوانند درجه توهین و فحاشی را تا خانواده امثال‌هاشمی رفسنجانی بالا برند تا بقیه مردم حساب کار خود را داشته باشند، همه و همه واکنش و بازتاب خود را در چنین مواردی پیدا می‌کند. وقتی سایت اصولگرای "فرارو" می‌نویسد که رسانه‌ها "با پوشش خبری این سخنان به جو سازی و توهین علیه انقلاب و رهبری" پرداختند در واقع به همین بازتاب‌ها اشاره دارد.

سناریوی معجزه علی خامنه‌ای ولی یک سوی قضیه است. این روزها در کشور ما چیزی دیگر هم در حال نوشته شدن است که سناریو نیست بلکه تاریخ ماست و نویسنده آن مردم ما هستند. این تاریخ با معجزه کاری ندارد و منتظر معجزه هم نیست. مشکل سناریوی علی خامنه‌ای و کل حکومت درست در همینجاست. آنان در شرایطی به فرار به جلو و ضدحمله دست می‌زنند که تاریخ و تناسب قوای ایدئولوژیک و افکار عمومی به زیان آنان چرخیده است. به همین دلیل به همان اندازه که می‌کوشند عقب نشینی نکنند قادر به پیش بردن پروژه خود تا به آخر هم نیستند و ناگزیر در میانه راه متوقف می‌شوند. آنان می‌خواهند یک گام به پیش بگذارند ولی در نهایت ناگزیر می‌شوند دو گام هم به پس نهند. آیا طرح اینکه علی خامنه‌ای سید خراسانی است یا ادعای معجزه او خود دو گام و ده گام به پس نیست؟ آیا نشاندهنده این نیست که علی خامنه‌ای دیگر قادر نیست تنها با استناد به قانون اساسی و مشروعیت ولی فقیهی به حکومت ادامه دهد؟ نشاندهنده آن نیست که خواست مردم و جنبش سبز در اجرای کامل قانون اساسی یکسر به ضد او چرخیده و او را ناگزیر کرده که از ولایت فقیه هم عبور کند؟

نکته آخر اینکه نسبت دادن چنین کرامات و معجزاتی به علی خامنه‌ای نه تنها مشروعیتی برای او ایجاد نمی‌کند، بلکه بقول سایت فرارو بیشتر "سبب بروز شک و تردید در جمع اصحاب" نیز می‌شود. در این زمینه کافیست به فیلم سخنرای سعیدی و اعلام معجزه علی خامنه‌ای دقت کنیم؛ به جمعیت اندک، به نگاه‌های بی باور، به صلوات بی رمق دربرابر چنین معجزه بزرگی که در شرایط باور جمعیت باید آنان را به گلوله‌ای از آتش تبدیل می‌کرد... همه و همه از وضع حکومت حکایت‌ها دارد. چند درصد این جمع بار دیگر به سخنرانی چنین کذاب و شیاد بزرگی باز خواهند گشت؟ شیادی که بر مسند امام جمعه قم یعنی برجایی تکیه زده که در دهه اول انقلاب جایگاه آیت‌الله منتظری بود و امروز حتی امثال آیت‌الله امینی و جوادی آملی را هم کنار گذاشته‌اند تا آن را بدست شارلاتانی از نوع سعیدی بسپارند؟

آری. بازتاب چنین سخنانی بسیار بیش از آن چیزی است که تصور می‌شود. اینگونه سخنرانی‌ها برای آنها که پای آن می‌نشینند یا بدینگونه افراد باور داشته‌اند با کسانی که چنین اعتقاداتی ندارند یک معنا و یک مفهوم را ندارد. اگر برای اکثریت مردم ما این نمونه ساده و طببعی از رفتار یک حجت الاسلام دروغگو و شیاد است و جایی را در ذهن و زندگی آنها اشغال نمی‌کند، برای اینان مسئله چنین ساده نیست. این یک ضربه روحی، یک آوار، بازی با احساسات و سواستفاده از ایمان آنهاست.  "جمع اصحاب" و باورمندان سابق این شیادان با شنیدن این سخنان بیشتر و بیشتر به فکر فرو می‌روند و نتیجه این اندیشه، احساس خیانت و ریزش عظیم و شتابگیریست که از شمار اندک حاضران در پای سخنرانی نماینده "رهبر معظم انقلاب" در شهر مذهبی قم ابعاد آن پیداست.

 

 

 

   راه توده 311     29 فروردین ماه 1390

 

بازگشت