راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

توطئه حکومت برای فراموشی
کودتای 22 خرداد را خنثی کنیم!

 

زندانی کردن میرحسین موسوی در خانه اش، هرگز نباید به آن نتیجه ای ختم شود که آقای خامنه ای و همفکران و همکاران حکومتی‌اش در نظر دارند. یعنی فراموش شدن آنچه میرحسین موسوی در جریان کارزار انتخاباتی گفت و آنچه پس از کودتای 22 خرداد در بیانیه هایش اعلام کرد. در واقع، انتخابات 22 خرداد و کودتائی که علیه آن شد به هیچ وجه نباید شامل مرور زمان شود. چنان که نسل کودتای 28 مرداد اجازه نداد کلیات و ماهیت آن کودتا فراموش شود، اکنون نیز با دراختیار بودن شبکه های بزرگ خبری و تفسیری روی اینترنت، نه تنها کلیات و ماهیت کودتای 22 خرداد را نباید اجازه داد فراموش شود، بلکه جزئیات آن نیز باید بی وقفه مطرح شده و حتی اطلاعات تازه ای که بدست می آید به آن اضافه شود.

کودتای 22 خرداد، یک رویداد ساده نبود، واقعه ای بود تاریخی که با سرنوشت تلخ یک انقلاب در پیوند بود. درحقیقت کودتای 22 خرداد، کودتائی بود برای جمع کردن پس مانده سفره یک انقلاب از نفس افتاده. آنچه گام به گام طی سه دهه علیه همه نیروهای شرکت کننده در انقلاب 57 انجام شده بود، با کودتای 22 خرداد رفت که به نقطه پایان خود برسد، اما هوشیاری موسوی و کادرهای مذهبی باقی مانده از انقلاب 57 و بیداری و آگاهی مردم نسبت به ماهیت حکومت و ماهیت کودتا، اجازه نداد عاملین و آمرین کودتا به نتیجه قطعی که در نظر داشتند برسند. کودتای 22 خرداد می خواست آنچه در کودتای طبس و کودتای نوژه امپریالیسم بدست نیآورده بود، یکجا بدست آورد. یعنی قتل عام باقی مانده کادرهای مذهبی انقلاب 57، قلع و قمع همه تشکل های مذهبی طرفدار آرمان های انقلاب، رفتن به پابوس امریکا و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و گدائی حضور در "تجارت جهانی". یعنی کسب اجازه فعالیت اتمی زیر نظارت و هدایت امریکا و قدرت های اروپائی و حتی اجرای فرامین منطقه ای آنها، به شرط دادن تکه ای نان غارت شده در منطقه از سوی این قدرت ها به رهبران کودتا. آنچه در دهه 60 شد، می رفتند تا در 22 خرداد 88 کامل کنند و دو نسل مذهبی و غیر مذهبی انقلاب را هم سرنوشت سازند.

این گام های از پیش طرح ریزی شده – که روی آن سالها کار شده و عوامل اجرائی را در نهادهای امنیتی و سپاه و حکومتی جاسازی کرده بودند- بلافاصله از غروب 22 خرداد با یورش به احزاب و ستادهای انتخاباتی موسوی و دستگیری شناخته شده ترین کادرهای مذهبی طرفدار آرمان های انقلاب و یورش تبلیغاتی به روحانیون حامی آنها آغاز شد. از دانشجوی خط امام تا آیت الله شاگرد امام. شاید بسیاری تصور کنند که حکومت، یک هفته پس از واکنش خیابانی مردم به خود آمده و کشتار و دستگیری و برپائی دادگاه های نظامی- کودتائی را آغاز کرد.

این تصور غلط است. این که کودتاچی ها پیش بینی چنین واکنش ملی را نکرده بودند صحت دارد، اما این که از پیش تصمیم دستگیری و اعتراف گیری و برپائی دادگاه های کودتا و اعلام انحلال احزاب مذهبی را در برنامه نداشتند بکلی غلط است. در حقیقت این کودتائی بود علیه میراث مثبتی که از آیت الله خمینی باقی مانده بود و همه آنها که برای دفاع از این میراث به صحنه آمده بودند. آنها با جنجال دستگیری اوباش تهران و برپائی سوله کهریزک از ماهها پیش از انتخابات 22 خرداد تدارک روزهای پس از کودتا را دیده بودند. آنچه نتوانسته بودند ببینید نفوذ معنوی موسوی در میان مردم، پیوند شیخ مهدی کروبی با موسوی و بیان جسورانه و افشاگرانه وقایع پشت پرده توسط وی و شکاف در حاکمیت، تا حد پیوستن فرماندهان دوران جنگ و بخش مهمی از روحانیت و بویژه خانواده سرداران معروف جنگ و حتی خانواده حکومتیان به جنبش ضد کودتا و آگاهی دم افزون و گسترده مردم بود.

بدین ترتیب، کودتائی که برای آن خیز بلند برداشته بود، ناچار به نیم خیز تبدیل شد و شیرازه امور از دست سازماندهندگان آن در رفت. این وضع همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد و حکومت نامشروع کودتائی، چنان در وحشت از موقعیت متزلزل خود و گستردگی جنبش ملی سبز است که به آبروریزی حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز تن داد. واقعه ای که بر نفوذ و اعتبار این دو در میان مردم ایران بصورت تاریخی افزود. ابعاد این نفوذ، در اولین موقعیت ممکن برحاکمیت اشکارتر از اطلاعاتی خواهد شد که بصورت نظرسنجی و زمینه سنجی دراختیار دارد.

(در همین ارتباط، متن نخستین مصاحبه مطبوعاتی میرحسین موسوی را که درجریان انتخابات 22 خرداد 88 در استان خراسان ایراد کرده بود، به نقل از روزنامه "قلم" در راه توده این شماره بخوانید.)

 

 

 

   راه توده 311     29 فروردین ماه 1390

 

بازگشت