مرور راه توده
بزرگترین
افشاگری ها را
با هم مرور کنیم
انتخابات ریاستجمهوری دوم خرداد 1376 آغاز
بزرگترین افشاگریها در جمهوری اسلامی شد. شرکت 22 میلیونی مردم در
انتخابات، سیاسی شدن فزاینده آنان، بازگشت امید به جامعه، سیاستهای دولت
محمد خاتمی در گشودن فضای سیاسی، حضور مطبوعات، تقابل جناحها، حتی مقاومت
شکست خوردگان انتخابات و ... همه و همه به این فضای افشاگری و آگاهی قدرت
میبخشید. در آن زمان هنوز امکانات ارتباط اینترنتی وجود نداشت و تهیه و
دسترسی به مطبوعات داخل کشور کاری سخت، وقتگیر و دشوار بود. راه توده از
سالها پیش تنها نشریه خارج کشور بود که بجای اتکا به کیهان لندن و نمیروز
و رادیو اسراییل و مشابه آنها میکوشید رو به داخل کشور داشته و منابع خبری
و تحلیل خود را نیز مستقیما از داخل کشور برگزیند و به آن متکی باشد. راه
توده در شماره 71 اردیبهشت ماه 1377 با عنوان "بزرگترین افشاگریها در
ایران جریان دارد!" چهار صفحه کامل خود را به بازتاب گزیده اخبار و
افشاگریهای مطبوعات داخل ایران اختصاص داد. از "جامعه" تا "کیان"، از
"سلام" تا "کیهان"، از "شما" تا "عصر ما"، از "همشهری" تا "ایران فردا"، از
"رسالت" تا "کار و کارگر" و ...
راه توده نشریات ایران را کاویده و گزیده آنها را در اختیار خوانندگان خود
از یکسو و مبنای اطلاعات و درک و تحلیل از اوضاع ایران قرار داد. بطور قطع
میتوان ادعا کرد که در هیچ کجا و هیچ نشریه دیگری نمیتوان چنین گزیدهای
از تاریخ و حوادث ایران از این دوران را یافت.
مقدمه راه توده بر این انتشار گزیده مطبوعات داخل، خود گویاترین توصیف از
حال و هوای آن زمان کشور ماست. راه توده نوشت:
در ماههای پس از انتخابات ریاستجمهوری، بویژه در هفتههای اخیر چنان
افشاگری درباره مسایل پشت پرده حکومتی، در داخل کشور انجام شده است، که
زدودن آن از ذهن جامعه، نه تنها دشوار، بلکه ناممکن بنظر میرسد. تبدیل
دستگاه قضایی کشور به کانونی برای توطئه علیه مردم، که با دستگیری شهردار
تهران به اوج خود رسید، درهای زندانهای جمهوری اسلامی را در ذهن توده مردم
ایران گشود. آنان با شکنجه و کشتار در این زندانها بصورتی تودهای آشنا
شدند. نام بزرگترین جنایتکاران و عاملین اجرای قتل عام هزاران انقلابی
ایران، بر سر زبانها جاری شد، نام و مشخصات فقهای توطئه گری که پشت
نگهبانی از قانون اساسی پنهان شده اند، در برابر توده مردم افشا شد. عملکرد
8 ساله رهبر جمهوری اسلامی، دربرابر حافظه مردم قرار گرفت. نمایندگانی که
با تقلب و فشار جناح ارتجاع - بازار به مجلس راه یافتهاند مشتشان برای
مردم باز شد. کیان روحانیت که پیوسته و بعنوان یک "تقدس" ارتجاع و
سرمایهداری بازاری پشت آن پنهان شده بودند، با سیلی خوردن یکی از روحانیون
نماینده در صحن مجلس شکسته شد، برای نخستین بار اخباری درباره "حجتیه" در
جامعه ما انتشار یافت، که تاکنون پنهان نگاهداشته شده بود، درباره
درگیریها و توطئههای موتلفه اسلامی و برخی از سران روحانیت مبارز و شورای
نگهبان اطلاعاتی به جامعه راه یافت که تا کنون راز مگوی جمهوری اسلامی بود.
بحث جدایی مرجعیت از رهبری برای نخستین بار به مطبوعات کشیده شد. همین
افشاگریها برای مردم روشن ساخت که "حفاظت نیروهای انتظامی" (که همان
ضداطلاعات شهربانی زمان شاه است- به فرماندهی سردار نقدی) نه تنها در زندان
کمیته مشترک، بلکه در بخشی از زندان اوین، شکنجه گاههای اختصاصی برپا
داشته و نه تنها جنایتکارانه ترین شکنجهها را علیه دگراندیشان غیرمذهبی،
بلکه شرم آورترین آنها را در مورد برخی از مذهبیون و حتی شهرداران اعمال
کرده است.... بدین ترتیب بسیاری از صحنه سازیها، دروغ بافیها و تبلیغات
گمراه کننده، که عاملین مستقیم دهها و صدها جنایت و خیانت و توطئه، در طول
20 سال گذشته خود را در پشت آنها پنهان ساخته بودند، بار دیگر به حافظه
جامعه بازگشته و در صفحات نشریات داخل کشور بازتاب یافته است. میتوان مدعی
شد که تا این لحظه، وسعت افشاگری در مطبوعات داخل کشور، در تاریخ جمهوری
اسلامی بی سابقه است."
راه توده سپس با دادن ارقام ریز انتشار مطبوعات و روزنامههای داخل کشور
مینویسد : "همین تعداد روزنامه، بیش از یک میلیون و نیم خواننده مستقیم را
زیر پوشش خود دارند. در حالیکه هریک از شمارههای فروش رفته این نشریات به
داخل خانوادهها میرود و سپس اخبار آنها بصورت شفاهی نیز بین مردم رد و
بدل میشوند. و این در حالی است که دهها هفته نامه و ماهنامه نیز، مانند
.... در این افشاگری سهم دارند. روزنامههای وابسته مستقیم به جناح
"ارتجاع-بازار" یعنی کیهان، رسالت، شما و حتی "ارزشها" نیز با مطالب دفاعی
یا تهاجم خود، عملا به هر چه سیاسیتر شدن جامعه و شناخت بیشتر توطئه
کنندگان و مخالفان رای و نظر مردم کمک میکنند! عظمت افشاگریها و افزایش
دم افزون و تعمیق جنبش کنونی مردم ایران، بدینگونه است که بیشتر درک
میشود. از نظر ما تمام نیروها و سازمانهای سیاسی تحول طلب، ملی، چپ و حتی
مذهبی که در مهاجرت فعال هستند، وظیفهای تاریخی برای تحلیل دقیق این
افشاگریها، بسیج مهاجرت در حمایت از جنبش داخل کشور و حتی پذیرش سهم خود
در این افشاگریها را دارند."
اینکه مهاجرت تا چه اندازه سهم خود را در این عرصه پذیرفت اکنون جای بحث آن
نیست ولی از همین نوشته راه توده معلوم میشود که حق با سرداران بازاری و
مفسدان اقتصادی و فرماندهان کودتاست زمانی که با درد و خشم منشا جنبش سبز
را در "لاابالی گریهای" دوران اصلاحات معرفی میکنند. از نظر آنان آزادی
مطبوعات و آگاه شدن مردم یعنی "لاابالی گری" و آنان این گناه را به اصلاح
طلبان و بیش از 20 میلیون مردمی که به محمد خاتمی رای دادند نمیبخشند.
همچنان که به راه توده، بدلیل حرکت روی موج حوادث در داخل کشور و تلاش برای
تاثیر گذاری روی آن نمی بخشند.
ما از افشاگریهایی که راه توده از لابلای مطبوعات ایران بیرون کشیده چند
نمونهای را کوتاه نقل میکنیم تا تنها شمهای از زحمت کار و فضای آن روز
کشور را بدست داده باشیم، هم مشخص کرده باشیم که مرور حوادث دیروز چندان هم
بیفایده نیست و برخی حوادث و اخبار مهم ولی از خاطر رفته و فراموش شده را
می توان باز یافت و بالاخره اینکه معلوم شود آگاهی امروز ثمره مبارزه دیروز
است و جنبش سبز بی ریشه نیست.
مثلا راه توده با اشاره به درگذشت محمود حلبی رهبر انجمن حجتیه از قول
نشریه "کیان" به نکته ای اشاره می کند که ظاهرا آیتالله خمینی انجمن حجتیه
را در پشت انفجار حزب جمهوری اسلامی می داند:
"سرانجام در تیرماه 1362 امام خمینی به مناسبت شهادت 72 تن از رجال و
رهبران انقلاب در واقعه انفجار حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر، در حالی که
همگان انتظار موضعگیری ایشان را علیه مجاهدین خلق و عوامل انفجار حزب
داشتند، مبادرت به سخنرانی علیه جریان عافیت طلب کرد. در این سخنرانی علایم
و شواهدی ذکر شد که متعاقب آن، انجمن حجتیه با صدور بیانیهای ...
فعالیتهای خود را تعطیل اعلام کرد!"
.... مجله ایران فردا طی گزارشی نوشت، که علیرغم ممنوع بودن دفن اجساد در
گورستان "ابن بابویه" تهران، جسد شیخ محمود حلبی در این گورستان به خاک
سپرده شد. همین نشریه میافزاید که در جریان خاکسپاری شیخ محمود حلبی حضور
سه شخصیت مذهبی - سیاسی برجسته تر از دیگر حاضران بود. این سه شخصیت عبارت
بودند از عبدالکریم سروش، علی اکبر پرورش و آیتالله خزعلی."
از قول روزنامه سلام به مدیر مسئولی موسوی خوئینی ها و مغضوب کودتاچی ها: "
... گروههای بی منطقی که گاهی دست به چماق میبرند و گاه دست به اسلحه، در
فضای ابهام آلود بوجود میایند و رشد میکنند. اگر ماهیت افراد و گروهها
هرچه بیشتر افشا شود کمتر میتوانند لاف بزنند و با ادعاهای دفاع از دین،
دفاع از ولایت، دفاع از مقدسات و ارزشها به جان مردم بیفتند. در این بیست
سال هرچه انقلاب اسلامی آسیب دیده است از همین فضای ابهام آلود بوده است که
افراد و گروهها نخواستهاند ماهیتشان افشا شود ... آن کس که فرزند امام را
به فرزند نوح تشبیه کرد ... آن کس که از اداره کردن نانواییهای قم عاجز
بود، ولی دایم دربرابر دولت مورد حمایت امام (موسوی) سنگ اندازی میکرد...
آن کس که برخلاف نظر صریح حضرت امام انجمن حجتیه را تقویت میکرد و با رئیس
آنها روابط آشکار و پنهان داشت، آنکس که برای سرپوش گذاشتن بر مخالفتش با
خط امام، شعار حمایت از رهبری و ذوب در ولایت سر میدهد، نمیخواهد ماهیتش
برای مردم افشا شود ..."
... میرحسین موسوی بمناسبت پنجاه و پنجمین سال تاسیس انجمن اسلامی
دانشجویان دانشگاه تهران سخنرانی کرد.... موسوی در بخشی از سخنان خود
پیرامون رهبری گفت: "... با توجه به مجموعه خلاهای فرهنگی و سیاسی، رهبری
سیاسی و مذهبی و فکری جامعه ما آنچنان که در زمان امام در یک شخص خلاصه
میشد، امروز در جامعه ما این اتفاق نیفتاده است...."
... عبدالله نوری وزیر کشور ... برای نخستین بار مسئله تعقیب قضایی فرمانده
حفاظت نیروی انتظامی و دادستان تهران را مطرح کرد. عبدالله نوری گفت:
پرونده شهرداری تهران اخبرا به عنوان اعلام جرم علیه سردار نقدی فرمانده
حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی و همچنین دادستان تهران به دادگاه انتظامی
قضات ارجاع شده است... دو نماینده رئیس جمهور گزارشی جامع درباره نحوه
بررسی پرونده شهرداریها توسط قوه قضاییه تهیه کردهاند و این حق مردم است
که از محتوای این گزارش باخبر شوند."
... با آنکه بدعت مصاحبه و گفتگو با رادیو بی بی سی را نخست اسدالله
بادامچیان، دبیر اجرایی موتلفه اسلامی و مشاور عالی رئیس قوه قضاییه گذاشت
... نشریه "شما" ارگان موتلفه مینویسد:
"بی بی سی در ایران چند همکار دارد که برخی از آنان حقوق دربرابر این
همکاری دریافت میکنند. همچنین بخاطر مقاصد سیاسی خود با این رسانه
استعماری مصاحبه کرده و اطلاعات درخواستی آنها را به اسانی در اختیار آنها
میگذارند..."
... نشریه شما مینویسد: "شنیده شده است، داریوش فروهر که خود را رهبر حزب
ملت ایران معرفی میکند، بیمار است و بزودی قرار است بمیرد. از هم اکنون
ملیون قصد دارند با جنازه او میتینگ برپا کنند."
امروز میدانیم که داریوش فروهر چندی بعد در جریان قتلهای زنجیرهای کشته
شد. بدشواری می توان این نوشته نشریه "شما" ارگان موتلفه را تصادفی تلقی
کرد و این احتمال را نداد که ظاهرا قرار بوده داریوش فروهر تحت عنوان
بیماری کشته شود.
ما این نمونه ها را نقل کردیم و خوانندگان کنجکاو را به اصل مقاله در راه
توده شماره 71 ، در بخش آشیو چاپی راه توده (اینجا) رجوع می دهیم.
راه توده 312 5 اردیبهشت ماه