دهان و ذهن
|
یکی از همکاران راه توده، در این هفته نامه و یا بهتر است بنویسیم گزارشی را برای ما ارسال کرده است که در نوع خود هم ابتکاری است و هم روشنگر. این همکار ما از مکاتبه اش روی فیس بوک با یکی از مدافعان ستیز نابخردانه "نامه مردم" با "راه توده" با نام "م . ب" این گزارش را تهیه کرده که ما با اندک ویراستاری در جملات و حذف بخشی از نظرات توهین آمیز آقای م.ب که بسیار شبیه فرهنگ و زبان حسین شریعتمداری در کیهان است، آن را منتشر می کنیم:
آقا! من نمی خواهم لینک راه توده را روی وال من بگذارید. من نمی خواهم آن را بخوانم. من از "راه توده ای" های خائن خوشم نمی آید و از سایتشان هم متنفرم. این "شاخه ی میم.لام حزب مشارکت" که نام حزب توده ی ایران حزب ارانی و روزبه را به سرقت برده است. آقای م. ب عزیز! این که چه باید بکنی که لینک راه توده برایت نیآید راه حلش اینست که اسم مرا از لیست دوستانت حذف کنی. در مورد خائن بودن یا نبودن راه توده هم شما بهتر است با تفکر و احساس مسئولیت نظر بدهی. به نظر من دوست را دشمن و دشمن را دوست دانستن بیشتر به خیانت نزدیک است.
آقا! کسانی که بزدلانه قهر بکنند و کنار بکشند و بعد لجن پراکنی کنند و از آنسوی پشت بام به پایین بیفتند خائن اند. ما، خودمان بیش از راه توده ای های اخراجی و یا انشعابی انتقاد داشتیم، اما ایستادیم و حرفمان را که به حقانیتش ایمان داشتیم پیش بردیم و حزب را از نو ساختیم که خفاشان تاب دیدن درخشش را ندارند! آقای م. ب! آیا انصافا برخورد شما که رفقای زحمت کش و صادق راه توده را خائن خطاب می کنید درست است؟ شما هرگز به یاد دارید و یا جائی خوانده اید که از ادبیات و اتهاماتی مشابه راه توده ایها نسبت به امثال شما استفاده کرده باشند؟
آقا! راه توده ساختار شکنی کرده و شمشیر کشیده بر ریشه دارترین و پر افتخار ترین حزب تارخ معاصر ایران. یدک کشیدن نام "توده" توسط راه توده ای ها، خود گویای اصالت و صلابت حزب راستین طبقه ی کارگر ایران است. به هر حال اگر هم روزی راه توده ای ها به حزب توده ی ایران انتقاد داشتند، بدانید که ما بیشتر از آنان منتقد بودیم. الآن حرف حسابشان چیست؟ الان که ما ها که مثل کودکان ننر جنبش کارگری به همراه عده ای وازده قهر نکردیم و ماندیم و فشار از چپ و راست را پایمردی کردیم و حزبمان را، خانه ی خودمان را ساختیم، آقایان راه توده دیگر دل دردشان چیست؟ ما مثل بسیاری از آقایان که اگر چاره داشته باشند عمامه هم بر سر می نهند رفتار نمی کنیم و به شاخه ی مارکسیست لنینیست حزب مشارکت تبدیل نشده ایم. آقای محترم! من نمی دانم شما چند سال دارید و دارای کدام سابقه حزبی و توده ای هستید. فقط می دانم با نام جهانسوز م. ب با بنده مکاتبه می کنید. همین چند جمله ای که نوشته اید، خود نشانگر کم اطلاعی سیاسی شما و حتی نا آشنائی شما با حزبی است که خود را مدافع آن معرفی می کنید و لابد در رهبری آن هم برای شما جائی خالی کرده اند. من نکاتی را، صادقانه برای شما می نویسم که امیدوارم به آنها فکر کنید: کسی که می خواهد از حزب دفاع کند، ابتدا باید تاریخ آن را بداند، با سیاست های آن در مقاطع مختلف آشنا باشد، با آثار و بویژه شیوه تفکر و قلم سیاسی رهبران حزب آشنا باشد و سپس از خود بپرسد که در یک حزب سیاسی به چه دلیل حضور یافته و چه می خواهد بکند؟ از این لحظه به بعد است که سیاست بعنوان کارپایه عملی یک حزب در دستور بررسی و قبول و یا رد آن شخص قرار میگیرد. پس از این مرحله، آغاز آشنائی با اوضاع کشور فرا می رسد. وقتی این آشنائی کامل شد، آنگاه ورود به میدان برای اتخاذ تاکتیک های سیاسی شروع می شود، که باید با آنها آشنا بود و آنها را شناخت. برای آشنائی با تاکتیک های سیاسی، باید بازگشت به آثار کلاسیک و پایه ای مارکسیسم و جنبش انقلابی و سپس مرور کرد تاکتیک های سیاسی حزب در طول تاریخ حیاتش را. حتی به گذشته های دورتر رفت و مشی سیاسی و تاکتیک های جنبش کمونیستی از انقلاب مشروطه تا کنگره انزلی و سپس بنیانگذاری حزب توده ایران در سال 1320 را دنبال کرد. بدین ترتیب است که دوست گرامی، اگر نمی خواهید سر خود را در مهاجرت گرم کنید و اوقاتی را سپری، ابتدا باید دست به یک سلسله مطالعه دقیق و بالینی بزنید. شما تازه پس از طی این دوره ای که برایتان نوشتم تازه باید بازگردید به مرور دوباره موضع گیری های نامه مردم و راه توده در مقاطع مختلف طی دو دهه گذشته، پیش از آن که اجازه قضاوت به خود بدهید. مرور کنیم: ابتدا تاریخ حزب، سپس موضع گیری های سیاسی - یعنی تاکتیک هاي- حزب در مقاطع مختلف پیش و پس از انقلاب 57، سپس آشنائی با اوضاع ایران و رسیدن به یک تحلیل دقیق از اوضاع، پس از آن مرور موضع گیری ها در مقاطع مهم دو دهه اخیر و سپس سنجش میان دو نظر و دو مشی سیاسی. آنگاه مختارید که کدامیک را با اندخته های سیاسی و علمی و مطالعاتی خود همآهنگ تر میدانید و درجهت آن می خواهید فعالیت کنید. این مسیر را که طی کردید، آنگاه باز گردید تا با هم صحبت کنیم. شاید پس از طی دورانی طولانی، اما چه باک؟ در عوض پخته تر و آگاه تر وارد یک بحث سیاسی و حزبی می شوید و بجای جملات و اتهامات و شعارهائی که برای من نوشتید، پخته تر و مسلط تر نظر سیاسی و تاریخی می دهید. دوست عزیز من بسیار صادقانه توصیه های بالا را برای شما نوشتم. خود دانید که با آنها چه کنید. اما صمیمانه تر از این ممکن نبود. بجای تلف کردن وقت روی روی اینترنت و فیس بوک، توصیه می کنم بروید بیشتر مطالعه کنید تا یک توده ای آگاه و مسلط به تاریخ و سیاست و ایدئولوژی حزب بشوید. دست شما را می فشرم واز صمیم قلب برایتان آرزوی آگاهی و پایمردی می کنم.
|
راه توده 308
23 اسفند ماه 1389