راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

ادامه سرکوب
مردم رامصمم تر
و هدف را مشخص تر می کند

 

از اطلاعیه 25 خرداد راه توده در ارتباط با راهپیمائی و تظاهرات این روز، که بصورت فوق العاده سه شنبه گذشته منتشر شد، تا غروب یکشنبه اول اسفند که ایران تظاهرات دیگری را پشت سر گذاشت، یعنی در فاصله یک هفته، امواج بزرگ خبری ایران و منطقه را در نوردید. اشاره به آنچه در لیبی، یمن، بحرین، تونس، مصر، الجزایر و مراکش در جریان است، در این سرمقاله ضرورت ندارد، زیرا بدشواری می توان تصور کرد، مردم ایران از آنچه در این کشورها علیه گرانی و بیکاری و استبداد جریان دارد بی خبر باشند. شبکه های تلویزیونی جهان، هر یک با تفسیرهای خود، اخبار و فیلم های آن را پخش می کنند. حتی جمهوری اسلامی با سانسور و تحریف و دروغ پردازی اشاره به رویدادهای جاری در این کشورها می کند. بنابراین، آنچه که باید با وسواس و شور میهن دوستانه بدان پرداخت رویدادهای ایران است. رویدادهائی که با کودتای 22 خرداد آغاز شد و اکنون عمق و ژرفای نوینی یافته است. ما، همچنان بر این اعتقادیم که در مرحله نوینی که جنبش اعتراضی مردم ایران وارد آن شده، بسرعت برق و توفان، مردم به یک شعار و یک هدف واحد نزدیک می شوند. این پدیده ای نوین و انحصاری برای ایران نیست. در تمام کشورها و در تمام جنبش ها، بتدریج وسیع ترین توده های مردم ناراضی و حاضر در صحنه جنبش، بر محور یک شعار واحد که عملا بازگو کننده یک مرحله از حرکت جنبش است متمرکز می شوند. نه تنها در انقلاب بهمن 57 این پدیده را شاهد شدیم، بلکه در تحولات کنونی در کشورهای خاورمیانه نیز شاهد آن هستیم. این که در فلان کشور نیروهای سرکوبگر چقدر قدرت دارند و یا ندارند، رژیم ها مجهز به ایدئولوژی مذهبی و غیر مذهبی هستند و یا نیستند و... همگی فرع بر آن اصلی هستند که به آن اشاره شد. حتی اگر بزرگترین قتل عام نیز درجریان حرکت یک جنبش انقلابی در کشور روی دهد و دورانی از رکود بوجود آید نیز آن اصلی که به آن اشاره کردیم درحاشیه قرار نمی گیرد. نه تنها چنین نمی شود، بلکه آگاهی و نفرت مردم نسبت به کانون و حاکمی که زیر نورافکن مردم قرار گرفته بیشتر و متمرکز تر می شود.
این شعار و این هدف واحد در ایران ناشناخته نیست و اگر تاکنون بعنوان "کانون قدرت" از آن یاد می شد، اکنون نام واقعی آن بر زبان مردم است: "بیت رهبری" که این نیز بتدریج جای خود را به شخص "علی خامنه ای" می دهد. ما، همچنین معتقدیم شعار "300 تومان یک بربری- لعنت به بیت رهبری" گویاترین شعار سیاسی و اقتصادی مردم در دو تظاهرات، در یک هفته اخیر است.
ممکن است بگویند که همه قدرت در بیت رهبری و در دست شخص خامنه ای متمرکز نیست و ارکان و زیرساخت های اقتصادی و طبقاتی را باید برای مردم روشن ساخت.


ما می گوئیم:
1- آن فرض که ممکن است همه قدرت در بیت رهبری متمرکز نباشد، حتی اگر صحت نیز داشته باشد، با درک و یقین رو به افزایش مردم همآهنگی ندارد. زمانی که در کوچکترین و بزرگترین مسائل جاری در کشور مردم شاهدند، آن که فرمان میدهد شخص خامنه ای است و بیت او عملا تبدیل به دربار سلطنتی شده، چگونه می توان به آنها فرضیات دیگری را قبولاند؟ درک توده ها، همیشه درست ترین درک است.
2- تفسیر ارکان و زیر ساخت های اقتصادی و طبقاتی جامعه، زمانی برای توده مردم قابل درک و پذیرش است که مستقیما اشاره به شکم و سفره و جیب آنها داشته باشد. تئوری ها، برای توده های مردم چندان قابل درک نیست. بنابراین و با آگاهی از ساختار طبقاتی جامعه که بارها در راه توده در باره آن سخن گفته ایم، امروز باید نشان داد که چرا فقر و بیکاری و غارت و فساد بر کشور حاکم است و دولتی که سکاندار باصطلاح بزرگترین تحول اقتصادی شده و "هدفمندکردن یارانه ها" را در دستور کار خود قرار داده، دولتی است مجری یک طرح بین المللی امپریالیستی. طرحی که مردم خاورمیانه علیه نتایج آن بپا خاسته اند و ریشه های جنبش کنونی مردم ایران نیز هرچه عمیق تر می شود، به قیام مردم خاورمیانه نزدیکتر می شود. یعنی قیام علیه فقر و بیکاری و فساد و استبداد. در ادامه همین تحلیل مردم آشناست که ما گام به گام و همراه مردم به رهبری که برای ادامه حیات دولت مجری "تحول اقتصادی" کودتا کرده، نزدیک می شویم. مردم خود به نتیجه ای رسیده و بیش از امروز خواهند رسید که ما امروز آن را شاهدیم و به آن اشاره می کنیم. حتی با حفظ این امکان و ظرفیت که شاید هنوز حاکمیت بتواند با برگشت از راهی که در آن بسرعت طی طریق می کند، برای خود فرصت تجدید نظر بسازد. شاید امروز هنوز بتوان، اما فردا قطعا نمی توان. هر گام توام با لجاجت و خونریزی حاکمیت، شناخت مردم را عمیق تر و شعار علیه بیت رهبری و شخص علی خامنه ای وسعت بیشتری خواهد کرد، بی اعتناء به این که نیروی نظامی و انتظامی و سپاه موتور سوار فدائیان ولایت چقدر و تا کجا امکان سرکوب مردم را دارند. امکانی که روز به روز محدودتر می شود و نه بیشتر، چرا که با ادامه جنبش اعتراضی، شکاف در میان نیروهای نظامی حکومت قطعی است!

راه توده 305 2 اسفند ماه
 

بازگشت