راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نقشه های شوم

برای خاورمیانه

پس از سوریه!

"لنا گروموا"خبرنگار "ساویتسکایا راسیا" در دمشق

ترجمه آزاده اسفندیاری

 
 

چندی پیش باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، به مناسبت سالگرد محدود کردن سلاح های استرتژیک مطابق تفاهم با روسیه، در سخنرانی خود در دانشگاه ملی نظامی این کشور، برای سوریه، چنگ و دندان نشان داد.

سال ها پیش، بوش دوم از حزب جمهوری خواه همچون اسلاف خود " کابوی ها " صراحتا بسان یک دروغگوی بزرگ اعلام کرد: در عراق سلاح های کشتار جمعی وجود دارد و ما وظیفه خود می دانیم تا با اشغال نظامی و سر نگونی حکومت این کشور، از بروز یک فاجعه انسانی جلو گیری کنیم.

اوباما از حزب دمکرات را می توان یک شاگرد با هوش و وفادار به معلم خود "جرج کابوی" قلمداد کرد چرا که او با بازی با الفاظ و ژست های دیپلماتیک همان است که جنگ طلبان گذشته بوده اند. آنچه بوش پسر درباره عراق گشت و کرد، اکنون او در مورد سوریه می گوید و در تدارک انجام آنست.

علیرغم تکذیب چند باره دولت سوریه مبنی براستفاده نکردن از سلاح های شیمیائی، رئیس جمهور آمریکا و هم پیمانان نظامی او با استناد به یک گفته وزیر خارجه سوریه و بدنبال آن، ژنرال پناهنده " مناف طلاس" اصرار دارند که سوریه قصد استفاده از سلاح های شیمیائی دارد.

 اوباما در سخنرانی خود، خطاب به بشار اسد و دولت او گفت:

ما اجازه نخواهیم داد که در جهان قرن بیست و یک  از سلاح های قرن بیستم استفاده شود.

به طور یقین اوباما و همکاران او واقف به تاریخ نه چندان دور در قرن بیستم هستند و می دانند که چه کشورهایی از سلاح های کشتار جمعی، از جمله سلاح های شیمیائی استفاده کردند.

در سال 1945 این حکومت آمریکا بود که با بمب های هسته ای که هزاران برابر قوی تر از سلاح های شیمیائی هستند، صد ها هزار شهروند ژاپنی را  به هلاکت رساند.

هواپیما های نظامی آمریکائی بودند که با پرتاب بمب های سمی و آتش زا بر سر مردم  ویتنام سر زمین این کشور را سوزاندند و صدها هزار کشته برجای گذاشتند. آمریکا بود که  با جنگ در ویتنام جان 5 میلیون انسان را گرفت.

سازمان نظامی ناتو به رهبری نظامیان آمریکائی بود که با هواپیما های جنگی خود بمب هائی با اورانیم رقیق شده بر سر مردم غیر نظامی صرب (یوگسلاوی سابق) ریخت و با کمال وقاهت، مسئولین دولتی این کشور را  به دست گردانندگان دادگاه لاهه سپرد.

 آیا تا امروز کسی و کسانی از رهبران آمریکا برای این همه آدم کشی و جنایات در جهان، در جائی به داد گاهی کشانده شده اند؟

تا این جا می توان گفت همه این تبهکاری ها و کشت و کشتار ها تا قبل از رفتن اوباما به کاخ سفید اتفاق افتاده است و به او ربطی ندارد، اما آیا در سیاست خارجی آمریکا تفاوتی حاصل شده است؟

 در ابتدای زمامداری اوباما، کمیته صلح نوبل به انتظار "سحر" نماند و عجولانه برای کارهای انجام نداده رئیس جمهور جدید آمریکا مدالی را به گردن او آویخت.  اما آیا با تقدیم جایزه صلح نوبل به او صلحی در جهان پدیدار شد؟

چه کسی جوابگوی در هم کوبیده شدن کشور و حکومت لیبی توسط هواپیماهای سازمان فاشیستی ناتو با سرکردگی نیروی هوایی آمریکا است ؟

خانم کلینتون وزیر امور خارجه دولت آمریکا، در سخنرانی خود در شهر پراگ جمهوری چک، بغض در گلو انداخت و می گفت، استفاده سلاح شیمیایی در سوریه توسط بشار اسد خط قرمز ماست. این بیانات در حالی ایراد شد که چه ایشان و چه اوباما صراحتا از ندادن هر گونه کمک تسلیحاتی و لژستیکی به مخالفین حکومت سوریه، لب نمی گشایند.

زمانی که کشت " بهار عربی " توسط "مورسی" رئیس جمهور مصر وابسته به اخوان المسلمین و همدستان مورد حمایت آمریکا پایمال می شود و قانون اساسی قرون وسطایی را در این کشور به مردم انقلاب کرده و تحول خواه مصرمی خواهند تحمیل کنند خانم کلینتون بغضی در گلو نمی اندازد.

خانم وزیر روز استقلال ترکیه کنار نخست وزیر این کشور "طیب رجب اردوغان"، شادان و خندان به سخنان پر از غرورعثمانی گونه او در ارتباط با پیروزی های "ارتش انقلابی سوریه " گوش فرا می دهد اما از کشته شدن جوانان مصری در قاهره و دیگر شهرهای این کشورجهت  دفاع از حق طبیعی خود و کشته شدن مردم غیر نظامی سوریه توسط باند های جنایتکار، غمی در چهره ندارد.

اخیرا سران سازمان نظامی ناتو، به بهانه استفاده سوریه از سلاح های شیمیایی، سرگرم استقرار موشک های ضد راکت "پاتریود " بین مرزهای ترکیه و سوریه شده اند. حال این سوال اساسی مطرح می شود که هدف از استقرار این موشک ها بین مرزهای دو کشور چیست؟ آیا آزمودن کار کرد سلاح های جدیدی است که در زرادخانه های اسلحه سازی امریکا تولید می شود؟ آیا هدف ایجاد جنگ روانی برعلیه حکومت و مردم سوریه است؟

 آنچه مسلم است اینست که جنگ طلبان ناتو در پی طرح های طولانی مدت برای جنگ های آینده در این بحش از جهان می باشند. خیلی کودکانه است که باور شود این صف آرائی نظامی فقط مربوط به سیستم تدافعی ترکیه در مقابل سوریه است.

جانشینان امپراتوری عثمانی قطعا  تاریخ گذشته کشور خود را در ارتباط با همسایه جنوبی خود فراموش نکرده اند. روابط دوستانه و حسن همجواری با سوریه هنوز در یادها و خاطره های هر دوسوی مرز زنده است. آیا سیاست حکومت سوریه نسبت به ترکیه تغیر پیدا کرده است؟ آیا سوریه به حکومت ترکیه اعلان جنگ داده است؟

آیا سوریه در سرزمین خود تروریست تربیت کرده و به خاک همسایه شمالی خود فرستاده است؟ خوشبختانه جواب ها همگی منفی هستند. پس چرا در این فاصله تقریبا دو ساله ترکیه شمشیر را برای سوریه از رو بسته و حکومت این کشور را دشمن خونین خود می داند؟ آیا تبدیل شدن این کشور به پایگاه های تروریست های القاعده، سلفی ها، اخوان المسلمین و مزدوران تا دندان مسلح و اعزام آن ها به سوریه اتفاقی است؟ ربودن هواپیماهای مسافربری حامل کودکان و زنان بی دفاع  به مقصد سوریه از آسمان ترکیه و مجبور کردن آنان به فرود آمدن به بهانه بازرسی را با چه معیاری می توان سنجید؟

ترکیه عضو سازمان ناتو و فرمانبردار سران این سازمان به رهبری آمریکا است. دولت ترکیه در سیاست خارجی خود تصمیم گیرنده نیست و تابعی است از سیاست امپریالیسم آمریکا. چهره عوض کردن دولتمردان ترکیه در ارتباط با سوریه، ناشی از تداوم طرح "خاور میانه بزرگ " و متعاقب آن اجرای برنامه های جنگی ناتو است.

علی رغم چهره های آرام و داشتن لبخند های ملیح رهبران حکومتی آمریکا و سران اروپا، نگاهی به صفحه شطرنج خاور میانه کافی است تا به عمق جنایات و کشت و کشتار های آنان در 20 ساله گذشته پی برد. لفاظی آن ها در مورد "صلح و انسان دوستی " را مردم فلسطین، عراق، افغانستان، لیبی، مصر و سوریه با تمام وجود لمس می کنند.

آمار کشته شدن زنان و کودکان و آوارگی آن ها، در این منظقه از جهان لرزه به  تن هر انسان شرافتمندی خواهد انداخت.

در این روز های پایانی سال 2012  گروه های مسلح مورد حمایت ترکیه و غرب، به کشتار های وحشیانه ی مردم بی گناه و غیر نظامی و دانش آموزان در سوریه دست زده اند. 

دوم دسامبردر شهر حمص تروریست ها، ماشین بمب گذاری شده ای را در یکی از محله های این شهر منفجر کردند که منجر به کشته شدن 15 نفر و زخمی شدن 24 نفر از اهالی این شهر گردید.

روز چهارم دسامبر شبه نظامیان مسلح " ال سعد ناجی" یکی از خبرنگاران روزنامه "تشرین" را در حالی که از منزل خود به طرف دفتر این نشریه می رفت به رگبارگلوله  بستند که دردم کشته شد.

من با کشته شدن این خبرنگار به یاد قربانیان بی شمار دیگری، از جمله دیگر خبرنگاران، نویسنده ها، موسیقیدانان، شاعران، بازی گران تئاتر و سینما، مهندسین و روشنفکران می افتم که فقط به خاطر باورهای خود و در کنار مردم و حکومت قرار گرفتن جان خود را باختند.

با ادامه کشتارهای  ضد انسانی و تبهکارانه باند های مورد حمایت ارتش آمریکا و ترکیه، می خواهم در باره یکی از عملیات شنیع آن ها با خون دل و اشگ چشم بنویسم. در بیست کیلومتری دمشق در روستای " ال- وافیدین " حرفه ای های جنایت پیشه، در مدرسه ای به روی دانش آموزان آتش گشودند که 29 کودک و یک  معلم زن کشته و 20 نفر دیگر را مجروح کردند.

باید از حامیان و مدعیان " صلح و انسان دوستی " در جهان سئوال کرد که اگر کسی فرزندان شما را در محیط آموزشی و مدرسه به قتل برساند آیا همان درد و رنج مادران و پدران کودکان سوری را خواهید داشت؟

کشتار انسان های بی گناه، خصوصا کودکان در هرگوشه ای از جهان، عملی است فاشیستی و صفت دیگری برای آن نمی توان قائل بود. از این دست جنایت ها را فقط می توان با جنایات نظامیان هیتلری در جنگ دوم جهانی مقایسه کرد.

در آن زمان این نوع خون ریزی ها با پرچم صلیب شکسته ارتش آلمان هیتلری انجام می گرفت و در شرایط حال با پرچم و علم سیاه و بنام اسلام. صد البته در پس این پرچم سیاه، این پرچم پر ستاره آمریکا و پرجم آبی اروپائیان است که به اهتزاز در آمده است .

آیا کسانی و نیرویی در جهان در مقابل فاشیسم امروزی سینه سپر خواهد کرد؟

 

 

 

 

                        راه توده  387     20 آذر ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت