احمد جنتی و علی خامنه ای

رهبر و دبیری

که در عمل

مکمل یکدیگرند

مجله آدینه تهران ارگان ستاد نماز جمعه با احمد جنتی دبیر شورای نگبهان قانون اساسی گفتگو کرده است. جنتی در این گفتگو امکان حضور اصلاح طلبان در انتخابات را منتفی اعلام می کند و می گوید:

"امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در صحنه انتخابات وجود ندارد و آنها حتی نباید توهم این حضور مجدد را داشته باشند. فتنه گران بزرگترین خیانت را به نظام اسلامی و مردم انجام دادند و لطمه سنگینی به کشور زدند ... امروز ارتباط فتنه گران با خارج و دشمنان انقلاب کاملا محرز شده است و این مسئله در پرونده های این افراد که در دادگاه ها تشکیل شده و در اعترافات آنها کاملا روشن است." وی در ادامه تاکید می کند کسانی که حاضر نشدند از فتنه برائت بجویند و عملکرد فتنه گران را تایید کردند نیز امکان حضور در صحنه انتخابات را نخواهند داشت."

اقای جنتی که سنش از مرز افزایش گذشته اما به هیچ عنوان حاضر نیست از قدرت و موقعیت و مقام خود صرفنظر کند، حالا که ظاهرا گفته اند زیاد لازم نیست خطبه نماز جمعه بخوانی، در مصاحبه هائی که می کند به نسنجیده گوئی و آشفته گوئی ادامه میدهد. سخنانی که هم برای خودش و حتی برای بخشی از حکومت دردسر می سازد. سخنان جنتی در واقع انگیزه ها و زمینه ها و تجربه گیری از انتخابات و کودتای 22 خرداد را بیان می کند. اینکه در گذشته اشتباه شد و نباید امثال میرحسین موسوی و مهدی کروبی امکان حضور در انتخابات را پیدا می کردند تا مردم آنگونه بریزند پای صندوق های رای و به آنها رای بدهند. و اینکه این بار باید کودتا را در مرحله تشخیص صلاحیت ها انجام داد، کودتایی که ایشان با این سن و سال درمقام دبیر شورای نگهبان مسئولیت و رهبری آن را پذیرفته است. 

سخنان اقای جنتی در واقع به معنای آن است که حداقل 30 میلیون تن از جمعیت انتخاب کننده حق حضور و شرکت در انتخابات را ندارند و ایشان این جمعیت را از هم اکنون به تحریم انتخابات دعوت می کند تا دوباره جنبشی میلیونی در خیابان ها به راه نیفتد. وقتی گفته می شود اصلاح طلب ها نباید در انتخابات شرکت کنند قطعا منظور چهار تن موسوی و کروبی و خاتمی یا حتی هاشمی رفسنجانی نیست. اگر انها همین چند تن بودند که از حضور و شکست آنان استقبال هم می شد. مسئله همان پشتوانه 30 میلیونی است که نباید وارد عرصه انتخابات شود. نباید وارد عرصه شود زیرا این حضور 30 میلیونی به معنای سیاسی شدن مکرر و مکرر جامعه است که حکومت آن را نمی خواهد. ضمن اینکه به معنای پیروزی نامزد طرفدار اصلاحات و تحولات نیز خواهد بود که مقام و موقعیت امثال جنتی را تهدید می کند.

شورای نگهبان طبق قانون اساسی وظیفه نظارت بر انتخابات را دارد. آیت الله خمینی در زمان حیات خود چندین بار به این شورا توپ و تشر زده بود و حتی به آنها گفت که مواظب باشید حجتیه همه چیزتان را به باد ندهد. اختیارات آن را هم محدود کرد و به دو سوم مجلس اجازه داد که نظر شورای نگهبان را نادیده بگیرند. آن زمان مجلس خواهان ملی شدن بازرگانی خارجی و قانون کار بسود کارگران بود که شورای نگبهان مخالف می کرد. بعدها آیت الله خمینی مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم بالای سر آن قرار داد و عملا کار شورای نگهبان تمام شد، زیرا هر طرحی که از شورای نگهبان به مجلس باز می گشت با تایید دوباره مجلس به مجمع تشخیص مصلحت می رفت. دکان شورای نگهبان با تشکیل مجمع تشخیص تقریبا تعطیل شد. اعضای شورای نگهبان با اگاهی از وخامت حال اقای خمینی همه این تحقیرها را به امید مرگ زودتر وی تحمل کردند. با درگذشت اقای خمینی شورای نگهبان بلافاصله برای احیای جایگاه خود نظارت بر انتخابات را نظارت استصوابی اعلام کرد. یعنی شورای نگهبان باید نمایندگان مجلس را تشخیص دهد. با این کار قانون اساسی و انچه اقای خمینی کرده بود معکوس شد. یعنی عملا مجلس به دست نشانده شورای نگهبان تبدیل شد و مجمع تشخیص مصلحت به نهادی فرمایشی تبدیل شد. البته همه اینها در چارچوب جنگ و مبارزه پیش می رفت و پیش می رود زیرا که قانون بر روی کاغذ یک مسئله است و در عرصه اجرا که تناسب قوای اجتماعی و سیاسی مطرح است، مسئله ای دیگر. به همین دلیل کسانی که تصور می کنند مشکل سیاسی کشور ناشی از قانون اساسی است و با تغییر آن مسئله ای حل می شود در اشتباه هستند.  

به هر حال اکنون اقای جنتی به این مقدار بسنده نکرده و می خواهد پیش از مرگ اثر خیر دیگری از خود برجای گذارد و رهبری کودتای انتخاباتی آینده را این بار پیش از رای گیری شخصا بدست گیرد و آن را پیش از برگزاری انتخابات از طریق رد و تایید صلاحیت ها انجام دهد. شتاب جنتی در بیان این سخنان ضمنا بدلیل حسابی است که بر روی نقش مخالفان اصلاحات و تحولات مسالمت آمیز کرده است. او بدینوسیله به مخالفان تحولات مسالمت آمیز و قانونی که سر آن در خارج کشور است پیام همکاری می فرستد و می کوشد آنها را در نظرات و مواضع خود تقویت می کند. قطعا مخالفان تحولات مسالمت امیز در روزها و ماه های اینده همچنان از سخنان جنتی در تایید موضع خود بهره خواهند گرفت و خواهند کوشید جامعه را از امید به تحول و فشار به حکومت برای برگزاری انتخابات آزاد منصرف کنند. قصد جنتی منفعل کردن جمعیت 30 میلیونی طرفدار تحولات مسالمت آمیز، شکاندن وحدت ملی، پاره پاره کردن جامعه و تقویت عناصر افراطی است. همه اینها در نهایت در خدمت قدرت های خارجی است که قصد دخالت و چندپاره کردن ایران را دارند. رهبری همچون علی خامنه ای به دبیر شورای نگهبانی همچون جنتی واقعا هم نیاز دارد.