راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ذوالفقار انتخابات

روی سر حاکمیت نظامی ج. اسلامی

 
 

هنوز تا رسیدن به مراحل حساس انتخابات ریاست جمهوری در ایران (خرداد سال آینده) زمان و حوادث مهمی در پیش است، گرچه بحث انتخابات از هم اکنون رو به تشدید است. از جمله تلاش باند احمدی نژاد برای دراختیار خود نگهداشتن قوه مجریه.

از سوی دیگر، اگر میرحسین موسوی خود را از همان حبس خانگی نامزد انتخابات اعلام نکند، در میان طرفداران اصلاحات، یگانه شخصیتی که همچنان مطرح ترین و پرنفوذ ترین فرد در میان مردم است، محمد خاتمی می باشد. آیا زمینه ورود به صحنه محمدخاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری، که قرار است در ابتدای سال آینده برگزار شود فراهم است؟

این مهم ترین سئوالی است که به اشکال گوناگون در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری یا طرح می شود و یا نسبت به آن با ابهام سخن گفته می شود. از جمله و اخیرا، توسط صادق زیبا کلام در مصاحبه ای که هفته گذشته از وی منتشر شد. مصاحبه ای که وی در آن روی عزم احمدی نژاد برای به میدان فرستادن "رحیم مشائی" و زمینه رای او در مقایسه با لاریجانی و حداد عادل و قالیباف و جلیلی مثبت و در برابر محمد خاتمی منفی ارزیابی شد. یعنی تنها کسی که می تواند در برابر مشائی از مردم رای بگیرد و او را پشت سر بگذارد خاتمی است.

اما شخص محمد خاتمی نیز با آگاهی از بغرنجی شرایط تاکنون با دقتی سیاسی مسئله را در ابهام باقی گذاشته است. یعنی اشاره به شرایطی می کند که براساس آن و یا با سنجش آن می خواهد اعلام ورود کند. شاید او نیز به این احتمال بسیار ضعیف می اندیشد که حکومت میرحسین موسوی را یکبار دیگر به رای مردم بگذارد! همه چیز بستگی به شرایط، توازن نیروها، اشکال بحران و تشدید آنها تا انتخابات دارد.

اگر این یک روی سکه انتخابات آینده ریاست جمهوری باشد، روی دیگر آن تلاش و کوشش سکانداران کنونی نهاد ریاست جمهوری برای نگهداری آن در دست خویش اند.

از نظر ما، در سرانجام ابهام گوئی ها و انتظارها در صف اصلاح طلبان، و کوشش و اصرار حکومتی ها و دولتی ها، باید به این نتیجه ختم شود که تکلیف سیاست نظامی حاکم درجمهوری اسلامی چه خواهد شد. یعنی مشخص شود که آیا جامعه می پذیرد، شرایط بحرانی (بحران اقتصادی، فقر مردم، نتایج تحریم ها، خطرات نظامی و...) اجازه می دهد و یا مردم تمکین می کنند که سیاست نظامی حاکم که به فعالیت اتمی نیز سرایت کرده و بزرگترین فشار به مردم را همراه با از هم پاشیدگی صفوف حکومتی بوجود آورده ادامه یابد؟

 

ادامه این سیاست و یا پذیرش شکست و تغییر آن، هر یک نیروهائی در حاکمیت دارد و از آن مهم تر زمینه هائی در جامعه و در میان مردم. تردید نیست که کفه ترازوی مردم مخالف و نیروهای حکومتی مخالف سیاست های نظامی روز به روز در برابر کفه طرفداران ادامه سیاست حاکم سنگین تر می شود. تدارک بی وقفه حکومت برای مقابله با شورش مردم و بیم از ورود و حضور موسوی و  خاتمی درانتخابات آینده و استقبال مردم از این ورود، خود باندازه کافی گویای آن بغرنجی است که به آن اشاره کردیم.

تمام شواهد نشان میدهد که گام به گام بر شمار منتقدان این سیاست در درون حاکمیت کنونی نیز افزوده می شود.

بنابراین، آنچه زمینه را برای پاسخ صریح در باره ورود به صحنه انتخابات آینده فراهم می‌سازد، نه خواست و تمایل این و یا آن فرد، بلکه شرایط اجتماعی در درجه اول و شرایط جهانی در درجه دوم است.

آنچه ما در باره شرایط داخلی شاهدیم، فشرده شدن روز افزون نارضائی و خشم و فقر مردم و نزدیک شرایط انفجاری است. در عرصه بین المللی و بویژه منطقه ای نیز، سیاستی که در 8 سال گذشته چه در عرصه امور اتمی و چه امور حقوق بشر اعمال و پیگیری شد نه تنها بازدارنده سیاست های مداخله جویانه خارجی در ایران نبوده، بلکه با گسترش تحریم ها و تنگ شدن حلقه محاصره نظامی ایران زمینه این مداخله فراهم تر نیز شده است.

این، آن صحنه ایست که در برابر ما و همه مردم ایران قرار دارد. چه آنها که در طیف نیروهای فعال سیاسی اند و چه آنها که ما توده های مردم عمیقا ناراضی از وضع اقتصادی و سیاسی موجود در کشور می دانیم.

بنابراین، با سیاست صبر و انتظار نمی توان مخالف بود، زیرا هفته ها و ماه های آینده می تواند به سرانجام سیاست حاکم پاسخ بدهد و آن پاسخ، عملا پاسخی خواهد بود برای نوع انتخاباتی که برای برگزیدن رئیس جمهور جدید برگزار خواهد شد.

آرایش انتظامی و بسیجی و سپاهی در مقابل مردم نارضای راه حل بحران کنونی نمی تواند باشد. از سوی دیگر نمایش سقوط آخرین بقایای مشروعیت حکومت در یک انتخابات، تشدید خطر خارجی را همراه خواهد داشت. در عین حال که یک انتخابات نسبتا آزاد و فراهم ساختن پیش زمینه های اعتماد مردم برای شرکت درآن، هم گامی است درجهت حل بحران داخلی و هم گامی است در جهت دفع فشارها و خطرات خارجی. دو لبه تیز ذوالفقاری که حکومت کنونی زیر آن قرار گرفته همین است.

 

 

 

                        راه توده  389     4 دی ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت