راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شکل گیری انتخابات  

در شرایطی پیچیده در ایران

 
 

انتخاب مجدد باراک اوباما در امریکا چه تاثیری در سیاست های حکومت ایران خواهد داشت؟

حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی از مدت ها پیش، با چراغ خاموش منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در امریکا بود، تا برنامه خود برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ایران را مطابق با آن تنظیم کند. هرچند حکومت ایران برای انتخاب اوباما کوشید، ولی صرفنظر از میزان قدرت رئیس جمهور در نظام سیاسی امریکا، معلوم نیست بقای وی درکاخ سفید چندان بسود حکومت باشد.

نخستین نقطه قوت اوباما برای طبقه حاکم امریکا تفاوت چهره او با جرج بوش و جمهوریخواهان امریکاست. تمایلی که وی بعنوان گشودن گره مناسبات با جمهوری اسلامی، بویژه در طول مبارزات انتخاباتی گرفت بیش از آنکه فضایی برای جمهوری اسلامی باشد، در افکارعمومی جهانی همچون اتمام حجتی با ایران و نشانه حسن نیت امریکا تلقی شد. بدینسان در لحظه معین، امریکا توان بسیار نیرومندتری برای ایجاد یک اجماع جهانی برای تعیین تکلیف با ایران – حتی در حد همراهی با یک حمله نظامی به ایران- خواهد داشت. بیش از توان یک جمهوریخواه در کاخ سفید.

در عین حال که، با مانور اوباما برای پرهیز از حمله نظامی به ایران و تشدید تحریم ها، هیات حاکمه جمهوری اسلامی از مانور روی خطر حمله نظامی به ایران که براساس آن خواهان سکوت و همکاری و ساکت کردن همه منتقدان داخلی شده و حتی انتخابات مجلس را نیز بر همین مبنا سازمان داد محروم خواهد شد.  

از سوی دیگر ادامه تحریم ها شرایط کشور را روز بروز بیشتر به سمت فروپاشی حکومت از بالا و شورش های کور از پایین می برد. وی این نیز بنوبه خود، در نهایت، فضا را برای دخالت امریکا آماده تر خواهد کرد.

بدینسان ادامه رئیس جمهوری اوباما، در صورت تداوم وضع موجود در ایران، یعنی فضای بسته سیاسی، زندان های پر، رقابت های رو به تشدید و مقابله با هم در حاکمیت، نارضائی وسیع مردم، بحران اقتصادی، گرانی و بیکاری و تمایل مردم به تغییرات اساسی در حاکمیت تا حد بی تفاوتی رو به گسترش نسبت به نه تنها سرانجام نظام، بلکه سرانجام مملکت، از هر نظر امکان های مساعدی را برای دخالت مستقیم تر و حتی نظامی در امور ایران در شرایط معین را فراهم خواهد آورد.

بنظر ما، هیچ خبر و اطلاعی در باره آنچه که در بالا به آن اشاره شد دقیق تر از تلاش ها و باصطلاح حرکت خود حکومت با چراغ خاموش نیست. تلاش جناح های مختلف جمهوری اسلامی برای مذاکره با امریکا ناشی از آگاهی آنان از این شرایط است.

اما جمهوری اسلامی نیز برای مذاکرات برگ برنده ای در اختیار دارد. یعنی در حبس خانگی نگهداشتن موسوی و کروبی و زندانی کردن چهره های شناخته شده اصلاح طلب جمهوری اسلامی از یکسو و ادامه اجرای برنامه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول از سوی دیگر.

بسته ماندن فضای سیاسی به روی دگراندیشان و اصلاح طلبان مخالف برنامه اقتصادی دولت "احمدی نژاد- رهبر" و حتی زندانی کردن آنها و تدارک یک انتخابات ریاست جمهوری فرمایشی که ادامه دهنده برنامه اقتصادی کنونی باشد برگی است که حاکمیت جمهوری اسلامی می خواهد با آن پشت میز مذاکره با امریکا بنشیند!

از سوی دیگر، امریکا با آگاهی از وضع بشدت شکننده و ضعیف حاکمیت و حتی باز با حکومت ایران برای ادامه راهی که می رود، خود را برای میوه رسیده می کند! میوه ای که از درخت وابستگی اقتصادی به بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، انزوای منطقه ای و جهانی و تحریم های کمر شکن و ادامه و تشدید نارضائی عمومی در ایران چیده خواهد شد.

مقاومتی که آقای خامنه ای در برابر امریکا از آن دم می زند، ناشی از اعتماد به شخص خویش نیست، بلکه محاسبه ایست که روی جلب حمایت امریکا بدلیل سرکوب گرایش به چپ اقتصادی دارد. یعنی پرچمی که وی در اختیار دارد و علمدار پایان محتوای چپ انقلاب 57 در تمام عرصه های اقتصادی و سیاسی شده است!

از نظر رهبر جمهوری اسلامی، امریکا در ادامه وضع موجود در ایران ذینفع است و اوباما نیز مایل نیست اوضاع ایران به شکلی غیرقابل کنترل وخیم شود و بر همین اساس امریکا سرانجام به سمت مذاکره با ایران سوق خواهد یافت.

در این میان، آنچه تعیین کننده است و هنوز حاکمیت جمهوری اسلامی آن را دست کم می گیرد، نارضایتی مردمی از سویی و شکاف در بالا و در ارکان حکومتی از سوی دیگر است.

این دو مسئله وضع را از این که هست نیز پیچیده تر خواهد کرد.

درعین حال که جناح های مختلف حکومتی بیم دارند ادامه وضع موجود - با مداخله یا بدون مداخله امریکا- به فروپاشی بیانجامد و هر یک موقعیت و آینده خود را در خطر می بیند. در نتیجه هر یک می کوشد ابتکار مذاکره با امریکا را برای برون رفت موقت از بحران برعهده بگیرد و دیگری را کنار یزند.

با تضعیف شدید و آشکار موقعیت علی خامنه ای در میان مردم و در میان ارکان حکومتی این وضع بتدریج دو امکان را برای آینده ایران ترسیم می کند:

نخست عقب نشینی حکومت در لحظه معین و سپردن امور بدست میانه روهائی که فعلا هاشمی رفسنجانی در صف مقدم این طیف است.

دوم کودتا در کودتای بیت رهبری برای حفظ و تداوم قدرت به هر قیمت.

بدیهی است غلبه این یا آن امکان و یا بوجود آمدن امکان های تازه خود شرایطی دیگر را می تواند پیش آورد. به همین دلیل است که شرایط در ایران روز به روز در حال تغییر است و دیگر با سخنرانی و نصیحت و موعظه ها و حتی خط و نشان کشیدن های رهبر جمهوری اسلامی نیز آب رفته به جوی باز نمی گردد.

برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری از درون این شرایط پیچیده و متضاد و متغیر درحال شکل گیری است.

 

 

 

                        راه توده  383     22 آبان ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت