آقای خامنه ای از ترس مردم گروگان باند احمدی نژاد است |
ماجرای طرح سوال مجلس از احمدی نژاد سرانجام با دخالت آقای خامنهای پایان یافت. نام این دخالت غیرقانونی "حکم حکومتی" گذاشته شده در حالیکه در هیچ کجای قانون اساسی چنین تعبیری به کار نرفته و چنین اختیاری به رهبر داده نشده است. این "حکم حکومتی" ولی بیش از آنکه قدرت حقوقی رهبر را نشان دهد ضعف حقیقی او را نشان داد. ضعف و ترس در درجه نخست دربرابر میرحسین موسوی و جنبش سبز زیرا معلوم شد که آقای خامنهای حاضر است هر تحقیر و فشاری را از ناحیه احمدی نژاد تحمل کند و با او مدارا کند مبادا که نتیجه بسود جنبش سبز و موسوی تمام شود. ضعف دربرابر خود احمدی نژاد زیرا احمدی نژاد هم از موقعیت خود و هم از موقعیت ضعیف رهبر اطلاع دارد و بنابراین حاضر به عقب نشینی نیست و برنامه بدست گرفتن انتخابات آینده ریاست جمهوری را گام به گام پیش میبرد. او با آگاهی از همین ضعف رهبر، با نزدیک شدن به بزنگاه انتخابات چهره ای مهاجم تر از گذشته از خود نشان خواهد داد. بالاخره ضعف در برابر بخش وسیعی از "اصولگرایان" زیرا معلوم شد که پیغام و پسغامهای پنهان و آشکار آقای خامنهای و مداخله حداد عادل پیشکار "آقا مجتبی" دیگر کارساز و راهگشا نیست. زمان این شیوهها و فصل الخطابی پشت صحنه به سر آمده است. پاسخ علی مطهری گرداننده اصلی طرح سوال مجلس به حداد عادل که او را کیف بر رئیس دفتر فرح خطاب کرد در واقع موقعیت و جایگاه علی خامنهای را در میان این طیف از جناح راست نشان داد. به همین گونه بود سخنان وی که از ریاست جمهوری دوباره هاشمی رفسنجانی همچون راه حلی برای برون رفت از بحران کنونی پشتیبانی کرد. اکنون و در شرایطی که همه چیز در ایران در حول انتخابات آینده میگردد این موقعیت ضعیف شده رهبر، نقش و توان او در برپایی یک انتخابات مهندسی شده را وسیعا کاهش داده و همه این را میدانند. اکنون هم اصلاح طلبان و طرفداران جنبش سبز، هم طرفداران احمدی نژاد و مشایی و هم "اصولگرایان منتقد" همگی میکوشند و چارهای ندارند جز اینکه انتخابات آینده را عملا به یک رفراندوم برای رهبر تبدیل کنند. اگر رهبر نتواند 60 تا 70 درصد جمعیت پنجاه میلیونی واجد حق رای یعنی حداقل 30 میلیون تن را به پای صندوقها بکشاند، عملا این بار نه با شعار "مرگ بر دیکتاتور" در خیابان ها، بلکه از صندوق های انتخابات، رای عدم اعتماد مردم را گرفته و از نظر آنان عزل شده است. احمدی نژاد به همین دلیل به پیروزی باند خود در انتخابات بسیار امیدوار است، زیرا از عمق ترس و وحشت رهبر از جنبش سبز و اصلاحات خبر دارد. با آگاهی از همین ضعف و وحشت رهبر بود که درامریکا با صراحت و در واقع خطاب به امریکائی ها اعلام کرد "بهار" نزدیک است. که اشاره اش به "بهار عربی" در ایران و به رهبری خودش بود. و باز سه بار با قاطعیت از پشت میکرفن سازمان ملل نوید بهار را داد و به خبرنگاران گفت که سال آینده نیز او را در سازمان ملل خواهند دید! از نظر او برای اینکه انتخابات به رفراندم عزل رهبر تبدیل نشود و یا انتخابات به سود یک چهره موجه اصلاح طلب نظیر خاتمی و یا حتی چهره ای مانند هاشمی رفسنجانی تبدیل نشود که عملا این نیز یعنی رای به سقوط موقعیت رهبر، نیاز به وجود چهرهای است که بتواند بخشی از مردم را به پای صندوق بکشاند و این چهره از نظر او اسفندیار مشایی است. تلاش برای ایجاد حالتی دوگانه میان احمدی نژاد و اصلاح طلبان نه برای آن است که احمدی نژاد تصور میکند میتواند با چهرههایی نظیر موسوی و کروبی و خاتمی و حتی هاشمی رقابت کند، بلکه برای آن است که میداند رهبر تسلیم هر گربه رقصانی او می شود به این شرط که ریاست جمهوری به دست اصلاح طلبان نیفتد؛ حتی با قبول رئیس جمهور شدن رحیم مشائی. در پشت حکم آقای خامنهای برای توقف سوال از احمدی نژاد در واقع بن بست رهبر در برگزاری یک انتخابات مهندسی شده در بیت رهبری پنهان است. بویژه که احمدی نژاد و باند او در یکسال اخیر بخوبی توانسته اند خود را از زیر ضربه خشم مردم بیرون کشیده، حساب خود را از خامنه ای جدا نشان دهد و رهبر را عامل اصلی بحران همه جانبه کشور و از آن خنده دار تر، عامل بازدارنده دولت برای کار کردن معرفی کند. ما گزارش های بسیار مهمی از شهرستان ها و حتی روستاهای آذربایجان و مازندران دریافت داشته ایم که حکایت از خشم توام با نفرت مردم از خامنه ای و بتدریج "مظلوم" بودن احمدی نژاد دارد! شبکه مرموزی در سراسر کشور در حال جا انداختن مظلومیت احمدی نژاد است. بخش هائی از این گزارش را تا آنجا که ممکن و صلاح باشد در همین شماره راه توده منتشر می کنیم. |
راه توده 385 6 آذر ماه 1391