راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بنا بر دلائلی که می خوانید، اگر فضای سیاسی باز نشود

بخت یار احمدی نژاد است

و بازنده بزرگ علی خامنه ای

 
 

انتخابات آینده ریاست جمهوری در شرایطی نزدیک می شود که حکومت در چنبره ای از بحران های داخلی و بین المللی گرفتار است. این وضع به تضادها و اختلاف ها و درگیری ها از هر سو دامن زده و در آینده بیشتر خواهد زد. باند احمدی نژاد و تیم نظامی علی خامنه ای در حالیکه شمشیرها را از رو بسته اند جرات حمله به یکدیگر را هم ندارند. احمدی نژاد برای بقای خود برروی نارضایتی مردم از روحانیت و نفرت فزاینده نسبت به مداخلات رهبر حساب می کند. در عرصه جهانی نیز او خود را یک مجری گوش به فرمان برنامه های بانک جهانی نشان می دهد که در سرسختی وی در اجرای برنامه حذف یارانه ها و پافشاری برای باز کردن دروازه های ایران بر روی واردات کاملا قابل مشاهده است. این واقعیت که صندوق بین المللی پول احمدی نژاد و ایران را یکی از قهرمانان اجرای "اصلاحات" اقتصادی اعلام کرده بود حکایت از آمادگی غرب برای پشتیبانی از وی در صورتی که خود بتواند بقایش را تضمین کند دارد. عملی شدن این پشتیبانی نیاز به یک چهره جدید از احمدی نژاد دارد که او در جریان سفر اخیر به امریکا این چهره جدید را در اعلام آمادگی برای مذاکره با امریکا و گرفتن ژست دموکراسی خواهی از خود نشان داد. بدینسان احمدی نژاد اکنون از نظر غرب و امریکا بتدریج همه  شرایط پشتیبانی را بدست آورده است. از نظر سیاسی راست، از نظر اقتصادی اولترالیبرال و از نظر بین المللی آماده پذیرش شرایط غرب و امریکا. برخلاف همه شعارهایی که در حکومت ایران علیه امریکا داده می شود، این پشتوانه بین المللی احمدی نژاد برای او یک برگ برنده بزرگ است، زیرا در این حکومت اکثریت قدرت با کسانی است که در لحظه بحران بسوی آنکه نیرومند تر است و آینده دارد خواهند چرخید. سیاست حکومتی نیز در دوران احمدی نژاد وضعی را بوجود آورد که هر چه زمان می گذرد آینده ایران به لحاظ اقتصادی و سیاسی بیشتر وابسته به شرایط بین المللی می شود. از این رو زمان برخلاف ظاهر بسود احمدی نژاد عمل می کند، مگر آنکه باند و بیت رهبری بتواند و اصولا قدرت آن را داشته باشد که پیشدستی کند.

هرقدر که زمان بسود احمدی نژاد جلو می رود برعکس به زیان علی خامنه ای پیش می رود. پافشاری او برای نجات خود به هر قیمت و پاسخگو نبودن و نشدن در برابر مردم بتدریج اطراف او را خالی کرده است. تکیه او بر سرداران و نظامیان به مرزهای کارایی خود رسیده و ادامه سرکوب و سر نیزه ناممکن شده و خود سرداران نیز بتدریج شامل نفرت عمومی شده اند.

رهبر می خواهد و شاید هنوز در خیال آن است که انتخابات را درغیاب مردم به شکل هدایت شده و در فضایی از کشمکش و گاوبندی و امتیاز میان گروه بندی های حکومتی برگزار کند. ولی روزبروز بیشتر معلوم می شود که چنین چیزی ناممکن است. نه تنها بحران سیاسی و اقتصادی داخلی بلکه شرایط بین المللی نیز جایی برای انتخابات فرمایشی باقی نمی گذارد. بویژه آنکه در جبهه اصلاح طلبان علاوه بر میرحسین موسوی و مهدی کروبی که همچنان بر سر نظریات خود که روزبروز درستی ٱنها بیشتر ثابت می شود ایستاده اند، چهره هایی نظیر محمد خاتمی نیز حاضر به سکوت و تمکین در برابر وضع موجود نیستند. این در شرایطی است که شخصیت هایی نظیر هاشمی رفسنجانی که می کوشید در میانه حرکت کند وزن خود را به سمت اصلاح طلبان انداخته و حتی امثال ناطق نوری نیز از جناح راست فاصله می گیرند. همه اینها بیش از انکه ناشی از یک تحول شخصی و روحی باشد حاصل یک وضعیت است که موجب می شود افراد دوراندیش تر که وابستگی های کمتری به قدرت حاکم دارند بکوشند حساب خود را از ان جدا کنند. بدینسان انتخابات که می توانست راهی برای برون رفت قدرت حاکم از وضع بحرانی کنونی باشد خود به عامل شدت دهنده بحران تبدیل شده و هر روز که می گذرد بر بستر نزدیکی انتخابات بحران همه جانبه درون حکومتی تشدید خواهد شد.

 

 

 

                        راه توده  378     17 مهر ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت