بمناسبت 71 مین |
دهم مهر ماه هفتاد و یکمین سالگرد بنیادگذاری حزب توده ایران است. سالگردی که امسال شاید بیش از هر زمان دیگر با بیم و امید نسبت به ایران و مردم آن توام است. امید از آنرو که ملت ما بالاخره توانسته بر تفرقه ویرانگر و فلج کننده غلبه کند و طیف های مختلف نیروهای میهندوست ملی مذهبی و چپ سرانجام در پی تجربه انقلاب و درچارچوب دفاع از میهن و دفع خطر از آن و در پشتیبانی از جنبش سبز در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. بیانیه 9 تن از فعالان شناخته شده سیاسی از گرایش های مختلف و سازمان های مدنی و جوانان و زنان طلیعه چنین رویداد خجسته ای است. ما توده ای ها خشنودیم که در این آگاهی ملی بدست آمده نقش تاریخی خود را با وجود اشتباهات و کمی ها و کاستی ها ایفاء کرده ایم. از تلاش برای تشکیل جبهه آزادی و جبهه مطبوعات ضد دیکتاتوری در ابتدای حکومت شاه تا دعوت به اتحاد همه نیروها مردمی برای مبارزه با سلطنت استبدادی و تشکیل جبهه ضد دیکتاتوری در دهه دوم و سوم سلطنت تا خواست تشکیل جبهه متحد خلق بعنوان تنها وثیقه پیروزی و پیشرفت انقلاب57 و کشور ... در همه حال توده ای ها مبلغ ضرورت اتحاد نیروهای میهندوست کشور ما بوده اند. اما این امید به اتحاد ملی در کنار بیم از سیاست های یک حکومت واپسگرا قرار دارد که می خواهد به هر قمیتی از منافع یک اقلیت که روزبروز بیشتر به یک باند تبدیل می شود، به زیان منافع اکثریت و کل کشور ما دفاع کند. آگاهی به ضرورت و وحدت و اتحاد ملی در میان وسیع ترین قشرهای مردم و نیروهای مردم دوست همراه شده با پافشاری بر سرکوب و بگیر و ببند و کوبیدن بر طبل تفرقه ملی و قومی و مذهبی و اجتماعی و سیاسی و مدنی در حکومت. دشواری در اینجاست که هر قدر جامعه بیشتر بر ضرورت اتحاد معتقد می شود، حکومت بیشتر نگران می شود و بر سرکوب می افزاید و می خواهد تفرقه را جانشین اتحاد کند. این در شرایطی است که حکومت در کشور ما با یک بحران عمومی روبرو شده است که حاصل در هم تنیده شدن بحران های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بحران در روابط بین المللی است. بر این زمینه روزبروز بیشتر اشکار می شود که کلید مبارزه و برونرفت مترقی از بحران در دست وسیع ترین توده های جامعه ما و بویژه زحمتکشان است. ما توده ای ها در این زمینه هم هفتاد و یک سال پیش انتخاب تاریخی خود را کرده ایم. ما معقتدیم که توده های زحمتکش ستون عمده مبارزه و سنگ پایه هر گونه اتحاد نیروهای مردمی هستند و منافع آنان باید در کانون توجه قرار گیرد. بدیهی است که این شرط ما برای اتحاد نیست بلکه گزینش ما و سمت تلاش ماست. این ما هستیم که باید بتوانیم این منافع را در طول زمان غلبه دهیم و دیگر نیروها را به درستی این سمتگیری متقاعد کنیم. پس از یک دوره گرایش به راست در شرایط جهانی و داخلی بنظر ما در این هفتاد و یکمین سال تاسیس حزب اوضاع در حال تغییر است. نظام سرمایه داری در تامین منافع و علایق اکثریت مردم جهان به بن بست رسیده و در ایران این سرمایه داری حاکم با اختلاس و دزدی و مداخلات حکومتی صد بار بیشتر ناتوانی خود را در حل مسایل و مشکلات جامعه ما نشان داده است. در این شرایط خواست سوسیالیسم و سمتگیری سوسیالیستی روزبروز بیشتر به یک خواست جدی در جامعه ما تبدیل می شود تا جائی که موجب نگرانی رهبر جمهوری اسلامی شده است. تحولات قشرهای متوسط جامعه ما که روزبروز امید خود را به سرمایه داری بیشتر از دست می دهندٰ، کاهش تدریجی بخش مالک مستقل در این قشرها و افزایش خانه خراب شده ها و بخش مزدبر در میان آنانٰ شرایط را برای اتحاد دوباره میان قشرهای متوسط و زحمتکشان جامعه هموار می کند. نمونه های آن را ما اکنون در تلاش جنبش سبز برای دفاع از منافع زحمتکشان و کشاندن آنان به عرصه این جنبش و بیان منافع آن می بینیم. این روند بیش از آنکه حاصل یک گزینش سیاسی باشدٰ، ناشی از گرایش عمیق تری در میان قشرهای اجتماعی است که از آینده خود در چارچوب یک نظام سرمایه داری روزبروز بیشتر ناامید می شوند و به اشتراک منافع و ناگزیری اتحاد به نیروی تولید کننده جامعه پی می برند. روندهای اجتماعی در سمت تحکیم و گسترش ایدئولوژی تاریخی و پایه های اجتماعی حزب توده ایران حرکت می کند و از این نظر آینده بسیار روشن تر است. سیاست اقتصادی و جنگی حکومت همچنان به شکل یک مانع و بزرگترین مانع دربرابر نه تنها توده ای ها بلکه وسیع ترین قشرهای مردم کشور ماست. این همگرایی منافع اجتماعی با خواست های توده ای ها خود بزرگترین دلیل بقا و زمینه گسترش نقش و نفوذ حزب توده ایران است. |
راه توده 377 دهم مهر ماه 1391