چپ روی |
حزب توده ایران کار مخفی را با امکانات علنی توأم کرد و به تشکیل یک سلسله سازمانهای علنی دمکراتیک برای کار در روستا و میان جوانان محصل و زنان و سایر قشرهای مردم یاری رساند. روستا باید مهمترین عرصه فعالیت حزب می بود. ولی حزب پس از پرداختن به کار غیرعلنی، توجه لازم را به روستاها مبذول نکرده بود. دشواریهای ناشی از فعالیت غیرعلنی در روستای نیمه فئودال و کمبود کادرهای حرفهای از علل آن بود. ولی کارهائی که سابقا در روستا انجام گرفته بود، زمینه نسبتا مساعدی برای گسترش جنبش بوجود آورده بود. سازمان علنی "انجمن کمک به دهقانان ایران" بر این زمینه به فعالیت آغاز کرد. جنبش خودبهخودی روستائیان نیز بر همین زمینه گسترش مییافت. این جنبش در بسیاری از مناطق وضع خطرناکی به خود میگرفت و از چارچوبی که بورژوازی ملی میخواست جنبش را در آن محدود کند خارج میگردید. با در نظر گرفتن این وضع، دولت مصدق "لایحه قانونی ازدیاد سهم کشاورزان و سازمان عمران کشاورزی" را به تصویب رساند. این لایحه از 38 ماده و 3 تبصره تشکیل میشد. مطابق این لایحه از سهم مالکان 20% کسر میشد. ده درصد آن به دهقانانی که محصول را عمل آورده بودند تعلق میگرفت و ده درصد دیگر به صندوق عمران و تعاون ناحیه مربوطه اختصاص مییافت که باید طبق نظر شورائی مرکب از نمایندگان دولت و مالکان و کشاورزان (هر کدام یک نماینده) به مصرف برسد. این لایحه نمی توانست حزب توده ایران وسازمانهای دمکراتیک علنی روستاها را که بوسیله سازمان علنی "انجمن کمک به دهقانان ایران" رهبری میشد قانع کند. آنان معتقد بودند که این لایحه در مقایسه با لایحهای که قوام اجبارا تنظیم کرده بود، گامی است به عقب. با آنکه در لایحه مصدق از سهم مالکان 20% کسر میشد، ولی فقط ده درصد آن به دهقانان میرسید و ده درصد دیگر میتوانست صرف نیازمندیهای مبرم دهقانان نگردد، زیرا در شوراهائی که مطابق قانون میبایست تشکیل شود، اکثریت با نمایندگان مالکان و دولت بود. در طرح قوام از سهم مالکان 15% کسر میشد، ولی تمام آن به دهقانان داده میشد. به علاوه حزب توده ایران و سازمانهای دمکراتیک روستاها معتقد بودند که در شرایط موجود میتوان مسئله واگذاری رایگان اراضی مالکان و فئودالهای بزرگ را به دهقانان مطرح کرد، زیرا رفرمهای کوچک دیگر کافی نیست و نمی تواند دهقانان را قانع کند. روزنامه "روش خلق" که به جای "به سوی آینده" منتشر میشد، در سرمقاله خود بنام "مبارزه دهقانان برای محو فئودالیسم و مالکیت بزرگ اراضی اوج میگیرد" نوشت که این لایحه جنبه نیرنگ داشته و هدفش بازداشتن دهقانان ایران از مبارزه در راه زمین و آزادی است. روزنامه سپس اضافه کرد: "ولی این نیرنگ طبقه حاکمه نه تنها تودههای وسیع دهقانان را از مبارزه باز نداشت، بلکه امواج مبارزه وسعت گرفت و به اقصی نقاط ایران بسط یافت... مبارزه دلیرانه طبقه کارگر، تودههای وسیع دهقانان را به نشاط آورده است. " "طبقه کارگر با تمام قوا به کمک کثیرالعدهترین و نیرومندترین متفق خود شتافته است." و: "انجمن کمک به دهقانان ایران " نامه سرگشادهای به مصدق نوشته در آن ضمن تشریح مفصل وضع روستاهای ایران، طرح متقابلی برای بهبود وضع دهقانان پیشنهاد نمود. این طرح شامل مواد زیرین بود: 1- به منظور آن که عموم دهقانان بی زمین و کم زمین به اندازه کافی آب و وسایل کشت و کار به دست آورند، کلیه املاک وسیع مزروعی فئودال ها، خانها و ملاکین بین دهقانان تقسیم شود... کلیه قروض دهقانان به مالکین بزرگ اراضی، خانها و فئودالها باید به طور قطعی ملغی گردد. 2- کلیه املاک و اراضی مزروعی خالصه دولتی و همچنین کلیه املاک مزروعی غصبی شاه مجانی و بلامعوض بین دهقانان تقسیم شود... " در این نامه همچنین گفته میشود: "نه تنها باید به دهقانان بیزمین و کم زمین مساعدت کرد تا بتوانند از خود آب و ملک داشته باشند... بلکه به خرده مالکین و دهقانان دولتمند نیز باید کمک کرد تا از زیر بار فشار مالکین بزرگ و تعدیات ماًمورین دولتی آزاد گردند. " مبارزات دهقانان که گاه خصلت خودبهخودی داشت، به اشکال مختلف انجام میگرفت. نادعلی کریمی، نماینده کرمانشاه، به دادستان نوشت که در کرمانشاه دهقانان خرمن مالکان را طعمه حریق ساخته اند. در برخی از دهات آذربایجان مالکان را از ده بیرون میراندند و حتی با نیروی ژاندارم نیز آنان نمی توانستند به ده بازگردند و در "تیکه داش" آذربایجان دهقآنان در 12 شهریور 1331 میتینگ 5 هزار نفری تشکیل دادند. دولت برای جلوگیری از توسعه روزافزون نهضت دهقانی در این ناحیه اغلب مالکین را مسلح میکرد. در برخی روستاهای حومه قزوین دهقانان خود سهم مالک را تعیین میکردند. دهقآنان در برخی نواحی برای عملی کردن مطالبات خود "بست" مینشستند. دهقانان دامغان، نوشهر، چالوس، لنگرود، اردکان و سایر نواحی به نحوی فعال مبارزه میکردند. در بسیاری از نواحی، جنبش دهقانی خصلت خود به خودی داشت. این دلیل بر نقص کار حزب در روستا بود. حزب از تمام امکانات برای نفوذ در روستاها استفاده نمی کرد. مثلا حزب میتوانست همراه با انتقاد اقدامات مصدق که پاسخگوی مطالبات دهقانان نبود، از این اقدامات از جمله از شوراهائی که نماینده دهقانان نیز در آن شرکت داشتند، استفاده کند. در بخش دوم قطعنامههای چهارمین پلنوم وسیع کمیته مرکزی حزب توده ایران در باره روش حزب نسبت به "جبهه ملی" و دولت مصدق این نقص خاطر نشان شد. در این قطعنامه از جمله گفته شد: "...عدم استفاده از جهات مثبت قانون دکتر مصدق در باره ازدیاد سهم دهقانان و تشکیل شورای ده از جمله اشتباهات تاکتیکی مهمی است..." |
راه توده 377 دهم مهر ماه 1391