قاضی مرتضوی |
به نوشته روزنامه ایران احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رای دیوان عدالت اداری در ابطال حکم مرتضوی برای رفتن از سر تامین اجتماعی و از کنار احمدی نژاد را سیاسی کاری دانست و گفت : "برخورد با مرتضوی مدافعان آینده نظام را در مقابله با فتنه گران دچار تردید میکند." مرتضوی مسئول بازداشتگاه کهریزک بود که علی خامنهای مدعی شد پس از افشا شدن شرح جنایتهای انجام گرفته در آن منقلب شده و به گریه افتاده و دستور تعطیل کردن آن را صادر کرده است! در همان زمان معلوم بود که سخنان رهبر مانند همه مانورهای گذشته است، این بار نیز یک مانوور بیشتر نیست و هدف آن دو چیز است. اول اینکه مردم بدانند که حکومت دست به جنایت زده و میزند و توقع ملایمت و رفتار انسانی را نداشته باشند. دوم آنکه خود را از زیر بار آبروریزی افشا شدن این جنایتها در میان توده مردم، بویژه مذهبی که قداست رهبر در میان آنها تبلیغ شده بود بیرون آورد. سردستانی در همین سخنان با تأکید بر اینکه به امثال مرتضویها جهت دفاع از نظام در ایام فتنه نیازمندیم، میگوید: اگر مرتضوی به دلیل حمایتی که از نظام داشته مورد مؤاخذه قرار گیرد، نباید در آینده انتظار دفاع از نظام را از دیگران داشته باشیم... برخوردهای صورت گرفته با مرتضوی باعث خواهد شد که در آینده و در دروان بحران و فتنه نیز دیگران در دفاع از نظام دچار شک و تردید شوند." این سخنان چند معنا دارد. اولا "فتنه" با تظاهرات ساندیسی و گریههای رهبر مهار نشده بلکه با جنایتهای کهریزک و خدمات امثال مرتضوی سرکوب شده است. ثانیا همه حرفهایی که درباره تمام شدن و خوابیدن و سرکوب شدن و نابود شدن "فتنه" زده میشود پوچ و توخالی است و در آینده نیز "بحران" و "فتنه" خواهیم داشت. ثالثا کنترل تظاهرات و "فتنه"های آینده هم با امثال رهبر و علم الهدی نخواهد بود، بلکه نیاز به جنایتکارانی از نوع مرتضوی دارد که باید "به نظام خدمت کنند" و اگر مرتضوی برکنار شود آنها هم جرات سرکوب نخواهند داشت. سخنان و استدلال اردستانی در عین حال از یکسو نشانه قطعی دانستن بحران و فتنه در آینده و از سوی دیگر نشان نوع روشی است که حکومت میخواهد در برابر بحرانهای اینده داشته باشد. جنگ در واقع بر سر دو نگاه و دو راه حل برای بحران است. یک نگاه، راه حل و پیشنهادهایی است که محمد خاتمی یا میرحسین موسوی در بیانیه شماره 17 خود داده است؛ یعنی آزادی زندانیان سیاسی، باز کردن فضا، تکیه به مردم، برگزاری انتخابات آزاد، توجه به زندگی اکثریت مردم زجمتکش جامعه و نگاه دوم عبارتست از سرکوب، خفقان، بستن مطبوعات، زندانی کردن و اعدام و زهر چشم گرفتن از مردم. سرنوشت مرتصوی در واقع بنوعی پیوند خورده با سمت و سویی که حکومت میخواهد در برابر بحرانهایی که در پیش است داشته باشد. تسلیم شدن و عقب نشینی در برابر مردم و احترام به خواست و رای آنها، یا تکیه به ابزار سرکوب و جنایت برای حفظ قدرت به سود یک مشت سرمایهدار و دزد و اختلاس گر به بهای فقر و فلاکت اکثریت مردم. ناگفته پیداست که این راه دوم یک توهم است و نه تنها راه حل نیست بلکه خود منشا بحران است. حمایت و پشتیبانی که خامنهای و احمدی نژاد از مرتضوی میکنند ریشه در این مجموعه و نگاه به وضع کنونی و سمتگیریهای اینده حکومت و مردم دارد. |
راه توده 373 16 مرداد ماه 1391