هر اظهار نظر کم عمقی حرف حزب توده ایران وزن خاصی در جامعه دارد، حتی برای کسانی که دشمن ما هستند. زیرا حزب توده ایران را نماینده یک جریان بزرگ سیاسی و پیوسته تاریخ ایران می دانند و از لحاظ بین المللی هم دارای وزن و اعتبار مهمی است. ، تحلیل دادن درست است. اما تحلیل درست دادن، درست تر است. برای اینکه تحلیل درستی ارائه دهیم، لازم است که اطلاعات دقیق به دست بیاوریم. تا وقتی که اطلاعات دقیق پیدا نکرده ایم، سکوت کم زیان ترین تحلیل ها است. |
آنچه میخوانید بخشی از پاسخ به سئوالات روز، در نخستین برنامه های پرسش و پاسخ زنده یاد کیانوری است. ما از این پاسخ، نکات عامی را بیرون کشیدیم تا نشان دهیم که مشی توده ای برای تحلیل رویدادها چگونه است.
«برخورد حزب توده ایران، با پدیده های اجتماعی، همیشه بر مبنای تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این پدیده ها، و وابستگی هایی که با سایر پدیده های اجتماعی دارند، استوار است. یعنی از چارچوب کلی مسائل اجتماعی حرکت می کند و به ترتیب به یکایک مسائل جزیی و فرعی می رسد و آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، و قضاوت خود را بر این پایه استوار می کند. نقطه عزیمت ما برای تحلیل سیاسی مسائل ایران، محتوای اساسی جنبشی است که ما در آن شرکت داریم. برخورد با مسائل، برای حزب توده ایران، برخورد بسیار پر مسئولیتی است. رفقا این را بدانند- که حرف حزب توده ایران وزن خاصی در جامعه دارد، حتی برای کسانی که دشمن ما هستند. زیرا حزب توده ایران را نماینده یک جریان بزرگ سیاسی و پیوسته تاریخ ایران می دانند و از لحاظ بین المللی هم دارای وزن و اعتبار مهمی است. به همین جهت، نظر ما در باره فلان حادثه یا پدیده، نسبت به نظر تمام گروه های سیاسی دیگر، وزن و تاثیر خاصی پیدا می کند.
شما ببینید، الان هیچ روزنامه ای، هیچ نشریه ای نیست که به نحوی از انحاء با حزب توده ایران مشغول نباشد. البته 98 درصد شان هم به حزب توده ایران فحش می دهند. از فحش های رکیک گرفته تا انتقادهای سیاسی خیلی ظاهرالصلاح. چرا؟ برای اینکه به این پدیده سیاسی، وزن و اهمیت می دهند. ما بر اساس همین مسئولیت است که اینقدر دقیق به مسائل برخورد می کنیم. پس دیر کردن ما در مورد برخورد با این یا آن حادثه، و تحلیل ندادن و سکوت کردن در برابر پاره ای مسائل، یک امر طبیعی است و دلایلی دارد. ببینید، تحلیل دادن درست است. اما تحلیل درست دادن، درست تر است. برای اینکه تحلیل درستی ارائه دهیم، لازم است که اطلاعات دقیق به دست بیاوریم. تا وقتی که اطلاعات دقیق پیدا نکرده ایم، سکوت کم زیان ترین تحلیل ها است. تحلیل بدون اطلاعات دقیق، چیزی در حد نوشته های روزنامه پیغام، آیندگان و مثلا امید ایران از آب در خواهد آمد. آنها تحلیل نمی دهند، نظرات خاص سیاسی خودشان را برای تحریک این و آن می نویسند. ما نمی خواهیم چنین کاری بکنیم. ما می خواهیم تحلیل ما از یک پدیده، واقعا تحلیل باشد و روشن کند که چرا این پدیده پیدا شده است؟ چه عناصری در آن دخالت داشته اند؟ چه گروه هایی مثلا صادقانه عملی انجام داده اند که نتیجه اش منفی بوده است؟ چنین تحلیلی هم، به اطلاعات دقیق نیاز دارد. تا وقتی این اطلاعات دقیق را نداشته باشیم، سکوت را ترجیح می دهیم. چون همان طور که گفتم، به نظر ما در این گونه موارد، سکوت، کم ضررترین تحلیل ها است.
خود شما دیده اید که مردم چقدر با مسئولیت به حزب توده ایران نگاه می کنند. گاهی اگر یک جمله نادرست در روزنامه مردم پیدا بشود، از صد گوشه به ما تذکر می دهند. دهها و دهها تلفن به ما می شود. چون انتظار ندارند که روزنامه مردم چنین اشتباهی بکند. ولی از این اشتباهات صد تا توی هر روزنامه دیگری باشد، هیچکس ککش نمی گزد. تا یک جا کلمهای نوشته می شود که مدرک پشت سرش نیست، فورا به ما ایراد می گیرند. حق هم دارند، زیرا نوشته های حزب ما واقعا باید دقیق و با پشتوانه محکم باشد. اگر یک بار چنین نشود، نقص است. این ایراد گرفتن ها نشانه محبت و دوستی هواداران حزب ما و حق آنها است. تذکرات و ایرادات آنها به بهتر شدن کار ما کمک می کند. به این دلیل، ما باید در کار خود با احتیاط تر باشیم. اگر در مسائلی سکوت می کنیم، و این سکوت گاه ممکن است طولانی باشد، به خاطر این است که اطلاعات دقیق به دست بیاوریم. وقتی ما تحلیل می دهیم، تحلیل قاطعی است که یک سیاست و یک عمل دنبال آن هست. سکوت می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد. می تواند به این دلیل باشد که مطرح کردن نابجای پاره ای مسائل، به جهات دیگری که امروز عمده تر و برای تغییر بنیادی جامعه در شرایط کنونی تعیین کننده هستند، زیان برساند. شما اگر تاریخ را بررسی کنید، خواهید دید که این تاکتیک- تاکتیک سکوت- با اهمیت بسیار تعیین کننده و به اشکال گوناگون خود، دنبال شده است. تفاوت ما با انقلابیون بی ظرفیت و کم تجربه، با همه آنها که در چارچوب انقلابیگری خرده بورژوازی می گنجند، در همین جا است. انقلابیونی که لنین در باره آنها می گوید "گرُ می گیرند"، مثل فشفشه آتشبازی، فشفشه آتشبازی را دیده اید که وقتی بالا می رود، با آن رنگهای زیبایش همه را به حیرت می اندازد. اما یک لحظه بیشتر در تاریخ عمر نمی کند و بعد خاموش می شود و پائین می افتد، یک تکه مقوای سوخته و دود زده است که زیر پای رهگذران رهاست. سیاست حزب ما، یک جریان فشفشه وار نیست که با هر حادثه ای یک فشفشه به هوا رها کند و چیزی بگوید مانند، "من اظهار نظر کردم! من گفتم!" سیاست حزب با مسئولیت، عبارت است از دنبال کردن پدیده ها و برخورد با آنها. با تمام دقت و مسئولیت. چنین حزبی، همواره باید این را مد نظر داشته باشد که برداشتها و برخورد هایش با مسائل چه نتایجی به بار خواهد آورد.» |
راه توده 371 دوم مرداد ماه 1391