راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

پرَ زدن مرغ
گوشه ای از
بحران حکومت
نالایق است!

 

بحران قحطی مرغ صرفنظر از دیگر ابعاد آن سیر قهقرایی کشور در دوران هشت ساله حکومت خامنه‌ای - احمدی نژاد و نوع نگاه حکومت به مسایل و مشکلات جامعه ما را نشان داد. مثلا راه حل فرمانده نیروی انتظامی برای نشان ندادن فیلم و عکس مرغ از تلویزیون. یا برخی دیگر، ازجمله امام جمعه های برگزیده رهبر که از تحریم و نخوردن مرغ و یا خوردن اشکنه همچون راه حل سخن می‌گویند. گویی گوشت و ماهی و نان و میوه و دیگر مواد خوراکی همه ارزان است و فقط مرغ گران است. در حالیکه تقاضا برای مرغ بخاطر گرانی گوشت و خارج شدن آن از سفره اکثریت مردم ایران است و نه اینکه مردم عاشق خوردن مرغ و فقط مرغ باشند. این راه حلی بود که شاه هم پس از قحطی سیب زمینی و پیاز در دهه پنجاه توصیه کرد و از مردم ‌خواست سیب زمینی نخورند. بدون آنکه بخواهد به ریشه مسئله و سازمان اقتصاد کشاورزی ایران بپردازد.

نمونه دیگر قاسم روانبخش از شاگردان مصباح یزدی است که به جنبه دیگری از مسئله پرداخته و در سخنانی مدعی شد که بحران مرغ را احمدی نژاد و جریان انحرافی بوجود آورده تا رهبری را لکه دار کند. این سخن از یکسو یعنی اینکه احمدی نژاد رهبر را قبول ندارد و می‌خواهد او را لکه دار کند. و این همان دولتی است که آقای خامنه‌ای گفته بود از زمان مشروطیت در ایران بهترین دولت بوده و حکومت دوگانه بالاخره یگانه شد. ولی سخنان روانبخش از سوی دیگر یعنی انکه حیثیت مقام معظم به بهای مرغ سنجیده می‌شود و بر این اساس با لکه یا بی لکه می‌شود. و این خود چیزی نیست جز اقرار به اینکه مردم هر چه در کشور می‌گذرد و هر فاجعه و خرابی را از چشم رهبر می‌بینند.

نمونه بعدی سخنان شیخ جعفر شجونی از روحانیان بدسابقه و بدنام است که در دهه اول انقلاب به همین دلیل از امور کنار گذاشته شده بود. وی با اشاره به تظاهرات مردم نیشابور اظهار نظر نموده که مردم ما بخاطر مرغ انقلاب نکردند و این تظاهرات کسر شان مردم ماست. شجونی نگفت چطور خود شما سی سال پس از انقلاب در 9 دی مردم را با اتوبوس جمع کردید تا بخاطر ساندیس "حماسه" بیافرینند ولی اکنون کسی نباید بخاطر مرغ تظاهرات کند؟

اقای شجونی اصل مطلب و دلیل ناراحتی اش را نمی گوید. وی می‌داند که مردم ما بخاطر مرغ تظاهرات نکردند. اعتراض آنها برای مرغ یا علیه مرغ نبود، اعتراض انها علیه حکومت بود. اگر اعتراض به حکومت نبود لازم نمی آمد که مشتی چاقو کش در نیشابور با شعار "مرگ بر کمونیست" میان مردم بریزند و آنها را بزنند یا دادستان و مقام‌های نظامی مردم را تهدید کنند. بنابراین، مسئله مرغ نیست، مسئله بی عدالتی سیاسی و اجتماعی است. اعتراض به عروسی دو میلیارد تومانی حکومتیان و اختلاس 3 میلیارد دلاری است. اعتراض به آن است که چرا در این کشور مسئولیت وجود ندارد. چرا با کودتا یک دولت بی کفایت حفظ می‌شود، فقط بخاطر اینکه در خدمت کیسه و جیب یک مشت دزد و غارتگر است، اعتراض به بی کفایتی رهبر و دخالت بیت رهبری در همه امور است. 

از طرف دیگر می‌گویند بحران مرغ ناشی از تحریم هاست و برای حل بحران باید تحریم‌ها را دور زد. یعنی مرغ یا دانه مرغ را از جایی دیگر وارد کرد. یعنی راه حل در واردات است. در حالیکه معضل مرغ خود ناشی و نماد وابسته بودن اقتصاد ایران به چرخه واردات 50 میلیارد دلاری است و راه حل واقعی نه واردات بیشتر بلکه در سمتگیری یک اقتصاد مبتنی بر تولید ملی است. زمانی که آقای موسوی در مناظره تلویزیونی گفت ما که وارد سازمات تجارت جهانی نشده ایم برای چه دروازه هایمان را بر روی واردات باز کرده ایم؟ گفتند که او هنوز با افکار گذشته اش وداع نکرده و اگر موسوی بیاید اقتصاد ما خراب می‌شود و به زمان جنگ بر می‌گردد! نمی دانستند که امروز برگشت به اقتصاد زمان جنگ می‌رود تا به آرزوی میلیون‌ها تن از محرومترین بخش‌های جامعه ایران تبدیل شود.  

مشکل واقعی در همینجاست. اگر  راه حل بحران مرغ را در نخوردن مردم یا نشان ندادن آن از تلویزیون یا واردات بیشتر جستجو می‌کنند برای آن است که نمی خواهند به ریشه مسئله و راه حل واقعی آن اشاره کنند. ریشه مسئله در فساد و بی کفایتی همه جانبه حکومت و از جمله در عرصه اقتصادی است. اساس مشکل در اینجاست که منافع یک قشر غارتگر، فاسد و بی کفایت در حکومت با دستورها و رهنمودهای بانک جهانی در خصوصی سازی و باز کردن دروازه‌ها بر روی واردات هماهنگ شده است. این سیاست‌ها بهترین شرایط را برای غارتگری این اقلیت فراهم کرده و به همین دلیل مدافع و مجری آن هستند. محدود کردن واردات، دفاع همه جانبه از تولید ملی، دفاع از توان و قدرت بخش دولتی با منافع شخصی و خصوصی این قشر سازگار نیست. بحران مرغ ریشه در این سیاست‌ها دارد. سیاست‌هایی که تا مردم برای تغییر آن وارد مبارزه نشوند ادامه خواهد داشت.

 

 

 

                        راه توده  372      9 مرداد ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت