راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمایه هائی
که نباید
با ماجراجوئی
برباد رود
"اتحاد دموکراسی خواهان ایران"

 

هموطنان!

از آنجا که "مسئله ی هسته ا ی ایران" عامل بسیاری از چالش ها و درگیری ها نمایانده شده ،لازم است که از زوایای گوناگون سیاسی ، اقتصادی ، زیست محیطی  و انسانی  به واکاوی آن پرداخته شود تا بتوان به راهکاری که دربرگیرنده ی منافع ملی ایران باشد ، دست یافت. 

سیا سی ) صرف نظر ازهدف یا دستاورد گفتگوها و نشست های پی در پی هسته ای، " مسئله ی هسته ای ایران" بیش و پیش از هر چیز، نکته ای سیاسی و مرتبط با آرایش جهانی قوا در دوره ی پس از فروپاشی نظام های موسوم به سوسیالیستی؛ و بحران همه جانبه در کشورهای سرمایه داری است.

تسلط بر عراق، یمن، کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، شاخ آفریقا، سوریه، ایران و ... همه و همه جزئی از "نقشه ی راه" آمریکا و متحدانش در گسترش پهنه ی چیرگی شان بر کشورهای عضو پیمان شانگهای، ودرمجموع، خاورزمین؛ و قبضه کردن و توزیع منابع انرژی این منطقه ی استراتژیک و ثروتمند، بدون رودررویی با مانعی جدی است.

تحریم های طاقت فرسا که ایالات متحدآمریکا و هم پیمانانش از سال های گذشته، به بهانه ی غنی سازی اورانیوم، پیش و بیش از همه بر مردم ایران تحمیل کرده اند، تهدید های نظامی و مجازات های دیگر، وبرخورد های دو گانه ی قدرت های غربی در زمینه ی نقض حقوق بشر، تروریسم و تسلیحات هسته ای را نیز در همین راستا می توان ارزیابی کرد.

در چنین شرایطی، روشن است که تردیدافکنی پیرامون مسئله ی هسته ای و سیاست تقابل جویانه وتشنج آفرین درعرصه ی بین المللی، بر مسابقه ی تسلیحاتی و خطر جنگ می افزاید.

 

اقتصادی )پیدایی اندیشه ی بهره بری از انرژی هسته ای به سال های پیش از انقلاب 57 ایران باز می گردد.

ایالات متحدآمریکا در دهه ی 50 میلادی، نخستین مشوق حکومت وقت ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای بود؛ وموافقت نامه ی همکاری میان دودولت آمریکا و ایران، برای استفاده های غیر نظامی از انرژی اتمی در 14اسفند1335(5مارس1957)  امضا شدو در12بهمن 1337 به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

در سال 1967 میلادی، آمریکا اولین راکتور تحقیقاتی 5مگاواتی آب سبک را به ایران فروخت که در دانشگاه تهران نصب و راه اندازی شد. آمریکا پیش از انقلاب 57 ایران، حدود 5کیلوگرم سوخت اورانیوم با غنای زیاد به ایران فروخت که تحت نظارت و تدابیر حفاظتی آژانس         بین المللی انرژی اتمی در انبار پسماند سوخت مصرفی در محل راکتور تهران نگهداری می شود و تا امروز تحت بازرسی رسمی و غیر رسمی کارشناسان و بازرسان آژانس است.

سال 1974 دولت وقت ایران، قراردادی با بنیاد پژوهشی استنفوردآمریکا، وابسته به دانشگاه استنفورد، بست. نتیجه ی تحقیقات این بنیاد نشان می داد که برای پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران(!)20هزارمگا وات برق تا سال 1995(1374شمسی) لازم است که می بایست از طریق تأسیس        نیروگاه های هسته ای در ایران، تولید شود.

در سال 1978(1357شمسی) توافقی میان جیمی کارتر و شاه ایران بر سر برنامه ی فروش شش تا هشت راکتورآب سبک به ایران- در صورت توافق کنگره ی آمریکا - حاصل شد.

شایدطنزتاریخ باشدکه امروز جدی ترین مخالف بهره گیری ایران ازفناوری هسته ای نیز همین کشور است!

در سال 1974(1353شمسی) سازمان انرژی اتمی ایران(AFOI) تأسیس و چند قرارداد برای ایجاد پنج نیروگاه هزارمگاواتی، دریافت اورانیوم لازم و نیز احداث یک مرکز پژوهشی با فرانسه منعقدشد.

همچنین قراردادی با شرکت فراماتوم فرانسه برای خرید دو نیروگاه 900 مگاواتی جهت نصب در بندرعباس امضاشد. برپایه ی این قرارداد، شرکت های آلمانی و فرانسوی می بایست اورانیوم غنی شده ی مورد نیاز این نیروگاه ها را تحویل می دادند و نیاز ایران را برای ده سال بعد نیز تأمین  می کردند.

دولت وقت ایران در سال 1975(1354شمسی) دو میلیارد دلار - ده درصد – از سهام مجتمع غنی سازی اورانیوم یورودیف را که بنا بود در منطقه ی تریکاستن فرانسه احداث شود، خریداری کرد.این سهام بخشی از کنسرسیوم فرانسوی، بلژیکی، اسپانیایی و ایتالیایی بود؛ ایران به موجب موافقت نامه ای می توانست به فناوری غنی سازی  دسترسی یابد و مقداری مشخص از اورانیوم غنی شده از کارخانه ی مذکور را که برای تولید رادیو ایزوتوپ های راکتور های خود و عمدتاً برای استفاده ی پزشکی نیاز داشت، دریافت کند.

در سال 1976، رقابت های شدید میان انگلستان و فرانسه بر سر احداث تأسیسات هسته ای در اصفهان - درباره ی چرخه ی سوخت هسته ای -  در گرفت و سرانجام در پی سازش و توافقی مشترک، انگلیس و فرانسه به اتفاق تحقیقات برای احداث تأسیسات هسته ای در اصفهان را آغاز کردند.

قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در آذر1353(1974) و خرید دو نیروگاه آب تحت فشار1200مگاواتی برای نصب در بوشهر با شرکت آلمانی کرافت ورک یونیون (KWU) بسته شد. در 14تیر1355این قرارداد به امضای نهایی رسید و این شرکت، کاراحداث این نیروگاه های هسته ای ایران رابا بیش از دوهزار متخصص آلمانی و کارشناس ایرانی آغاز کرد. اجرای این طرح در زمان خود یکی از بزرگترین و کم نظیرترین پروژ ه های نیروگاه اتمی محسوب می شد.

در دسامبر 1977 ، آلمان غربی با دریافت 8/4 میلیارد دلار، اجازه ی ساخت چهار راکتور هسته ای را بار دیگر به شرکت KWU داد؛ ولی اجرای بندهایی از این توافق نامه به علت مخالفت های اسرائیل با تأخیر مواجه شد.

حکومت شاه در سال 1976(1355شمسی) قراردادی محرمانه و سنگین را برای خرید برخی تجهیزات و مواد اولیه ی هسته ای با دولت نژادپرست آفریقای جنوبی به امضارساند؛ که بر پایه ی آن آفریقای جنوبی در برابر دریافت 700میلیون دلار، با فروش کیک زرد به ایران و تأمین اعتبار برای احداث کارخانه ی غنی سازی اورانیوم، موافقت کرد.

از سال 1353تا1357شمسی در مجموع، هشت قرارداد برای ساخت نیروگاه اتمی، میان سازمان انرژی اتمی ایران و پیمانکاران خارجی به امضا رسید: (نیروگاه های اتمی بوشهر، اصفهان، ساوه - هریک دو واحد- با شرکت آلمانی KWU  .  ونیروگاه کارون - دو واحد- با شرکت فرانسوی فراماتوم.)

ایران از سال 1958(1337شمسی) به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی(IAEA) درآمده است.در سال 1968(1347شمسی)، ایران پیمان عدم تولید سلاح های هسته ای(NPT) را پذیرفت و در سال 1970(1349شمسی) این پیمان و پیمان نامه ی منع گسترش سلاح های هسته ای ، به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

ایران در سال 1974(1353شمسی)طبق معاهده ی NPT قرارداد دوجانبه(پودمان)و نظارت آژانس را منعقد کرد و پذیرفت که امکان بازرسی را به بازرسان آژانس بدهد.

 

پس از انقلاب بهمن 1357 - به دلایل پیشگفته -  سیاست کشورهای غربی نسبت به ایران تغییر کرد و به سیاست تحریم تکنولوژیک ایران تبدیل شد.

کشورهای غربی و آمریکا از انتقال هرگونه تجهیزات و فناوری هسته ای به ایران خودداری کردند و آلمان، فرانسه، انگلیس و ... از اجرای قرارداد های بسته شده که قانونی و تحت نظارت آژانس بود و حتی مبالغ آن را نیز دریافت کرده بودند، سرباز زدند.این دولت ها حتی فشارهایی نیز به کشورهای دیگر همچون چین و روسیه که همکاری هایی را در زمینه ی هسته ای با ایران آغاز نموده بودند، اعمال کردند.

دولت های گوناگون جمهوری اسلامی ایران، از دولت مهندس موسوی تا دولت های آقایان رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد نیز به گسترش   برنامه های هسته ای ایران پرداختند.

ساخت نیروگاه هسته ای در ایران، از نخستین روز طرح ریزی آن تا کنون، نزدیک به چهل سال به درازا کشیده است که بیش از 12 سال آن را روس ها در کارتکمیل راکتور بوشهرگذرانیده اند.

ازدیدگاه اقتصادی، هیچ پروژه ای که انجام آن این قدرزمان بر باشد، صرفه ی اقتصادی ندارد.

"اتحاد دموکراسی خواهان ایران" بر این باور است که پروژه های  هسته ای ایران از آغاز قرارداد با بنیاد پژوهشی استنفورد آمریکا در زمان شاه، هم از نظر اقتصادی، هم عقلایی عملی خطا و ناپذیرفتنی  بوده است.

اگر در نظر بگیریم که از آن زمان تا کنون ده ها میلیارد دلار صرف پروژ ه هایی شده که تا کنون سودی از آن نصیب ملت ایران نشده است؛ و اگر این میزان،  با ارزش امروزین آن محاسبه شود، به عظمت خطای انجام گرفته پی خواهیم برد!

این خطا زمانی نمایان تر می شود که به صدها پروژ ه ی نیمه تمام در کشور و کارهای لازم انجام نشده در بخش سلامت و بهداشت و درمان، آموزش، کشاورزی، صنعتی، حمل و نقل و ... توجه کنیم :

هنوز شبکه ی متروی ایران ناتمام است. خطوط راه آهن که باید هر چه سریعتر برقی و دوریله شوند، ساختاری عقب مانده دارند.کشور با کمبود شدید مسکن وکاهش تولید محصولات کشاورزی و صنعتی مواجه است.شبکه ی آبرسانی شهری و روستایی(اعم از آب شرب و کشاورزی) نابسامان است. خطوط برق، فرسوده و کهنه و موجب هدررفتن بخش بزرگی از انرژی الکتریکی کشورند.بسیاری از واحد های تولیدی ورشکسته شده اند و آمار بیکاری رو به فزونی است.گرانی کمرزحمتکشان را خمانده و هزینه های سرسام آور بهداشت و درمان، فرودستان را به کام مرگ می کشاند.بر شمار بیسوادان و کم سوادان افزوده می شود و ...

نکته ی تأسف بارتر این است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند در پی ساختن شمار بیشتری نیروگاه اتمی هستند!

در حالی که بخش بزرگی از سرزمین ما بیابانی است و بادهای گرم و خشک در آن می وزد،  بهره گیری از انرژی پاک باد و آفتاب جایگزین مناسبی برای تولید انرژی هسته ای است.

زیست محیطی و انسانی) فعالیت های هسته ای، صرفنظر از نداشتن توجیه اقتصادی، آسیب های جبران ناپذیر بر زیست بوم و سلامت و حیات انسان ها می زند.

یافتن راهی ارزان و ایمن برای انبار کردن زباله های هسته ای ، امروزه برای کشورهایی که انرژی هسته ای را به کار می گیرند،  چالشی پراهمیت در زمینه ی چرخه ی سوخت هسته ای است؛زیرا این ضایعات تا ده هزار سال نیز تشعشعات خطرناک دارند!

امکان نشت مواد رادیواكتیو از راكتور های آسیب دیده یا فرسوده ی نیروگاه ها ی اتمی یا مراكز فناوری هسته ای ، بروز آلودگی رادیواكتیو در حین حمل، جابه جایی و ذخیره سازی سوخت و زباله ی اتمی و آلوده شدن محیط و افراد درتماس با آن، عوارض ونتایجی فاجعه بار خواهند داشت. تشعشعات برتابیده از هسته ی اتم های رادیواكتیو یا انفجار كنترل نشده ی ناشی از شكافت  هسته ای، خطرهایی برای انسان و محیط زیست درپی دارد كه به   "خطرات هسته ای" معروف است.

اولین سانحه ی هسته ای ثبت شده،انفجار در آزمایشگاه ملی اوك ریج آمریكا (دوم سپتامبر ۱۹۴۴) بود كه به مرگ دو نفر و جراحت سه نفر دیگر انجامید. از آن زمان تا کنون ما با حوادثی همچون فاجعه ی هسته ای در ۱۲ دسامبر ۱۹۵۲ در راكتور( NRX) كانادا، در مركز هسته ای چرنوبیل در نزدیكی كی یف اوكراین(1996)، و فوکوشیما ی ژاپن(2011) مواجه بوده ایم . در کنار این حوادث ده ها سانحه ی کوچک وبزرگ ثبت شده ونشده در کارنامه ی سود برندگان از پروژه های هسته ای به چشم می خورد. از آن جمله است فاجعه ی مرگ ماهیگیران ژاپنی به دنبال بارش رادیواكتیو ناشی از انفجار بمب آزمایشی آمریكا در اقیانوس آرام، در سال ۱۹۵۴.

مطالعات انجام شده پس ازحادثه ی چرنوبیل نمایانگر آن است که اشعه ی رادیواکتیو بر بیش از یک میلیون نفر از مردم اوکراین، روسیه و بلاروس که درهمسایگی مرکز اتمی چرنوبیل زندگی می کردند، اثر گذاشته است و تا سال 2000 یعنی چهار سال بعد از انفجار، 4000 نفر از کودکانی که در معرض اشعه قرار گرفته بودند، به سرطان تیروئید مبتلا شدند.برآورد کرده اند که چرنوبیل و ناحیه ی وسیع اطراف آن برای 300تا600 سال آینده زیست ناپذیرباشد. باران رادیواکتیو حادثه ی چرنوبیل برای مدتی طولانی، مواد غذایی و احشام نقاط دوردست اروپا و کشورهای اسکاندیناوی را آلوده کرده است و تشعشعات اتمی حاصل از آن هنوز هم در خاک و در بدن برخی از موجودات زنده یافت می شود.

زمانی كه ماده ی رادیواكتیو به هر دلیل (از جمله خطای انسانی یا نقص فنی دستگاه ها) به شكل گرد یا مایع در تماس با پوست، مو یا لباس قرار گیرد، آلودگی از نوع خارجی است. در آلودگی داخلی، ماده ی رادیواكتیو از طریق تنفس، خوردن یا آشامیدن، زخم باز یا با جذب پوستی وارد بدن می شود. برخی از این مواد در بدن باقی می ماند و در اندام های مختلف رسوب می كند. در حالی كه انواع دیگرآن از طریق عرق، ادرار یا مدفوع دفع می شوند.

قرار گرفتن در معرض تشعشع های اتمی با آسیب های جسمی و ژنتیكی همراه است. این عوارض ممكن است سال ها پنهان بمانند ومتناسب با میزان پرتو جذب شده در بدن، نوع تشعشع، منبع و مدت تماس، از نشانه های خفیفی نظیر قرمزی پوست تا تاثیرات شدیدی مانند سرطان و مرگ تغییر  می كند. تماس با مقدار زیاد تشعشع ها می تواند سبب مرگ در چند روز یا چند ماه شود. مقادیر كمتراین تشعشع ها خطر ابتلا به سرطان یا دیگر عوارض دراز مدت را افزایش می دهد. بارش رادیواكتیو ناشی از انفجار سلاح های هسته ای یا نشت نیروگاه های هسته ای، تشعشع های نامحسوس حاصل از تركیب های طبیعی خاك ، قرار گرفتن در معرض اشعه ی ایكس و... می تواند موجب «بیماری پرتوتابی» شود.

بارش های رادیواكتیو ناشی از انفجارهای عمدی یا غیرعمدی هسته ای و نشت مواد رادیواكتیو، به ویژه زباله های هسته ای ذخیره شده یا در حال حمل ممکن است با آلوده ساختن خاك ، هوا، آب و منابع غذایی كه حیات جانداران به آنها وابسته است،آثار زیست محیطی فاجعه بار بر جای بگذارد.

دایان استرنز، بیوشیمیدان آمریکایی دانشگاه آریزونای شمالی، در سال 2006با تحقیقی ثابت کرد زمانی که سلول های بدن در معرض تشعشع اورانیوم قرار گیرند، اورانیوم به DNA داخل سلول آن ها نفوذ می کند و باعث موتاسیون یا جهش سلولی می گردد که این جهش منجر به کپی برداری و تکثیردریاچه ای از پروتئین هایی می شود که برخی از آنها می توانند به ایجاد انواع سرطان ها منجر شوند.

حتا کسانی که در استخراج معادن اورانیوم یا در اطراف نیروگاه های هسته ای مشغول به کار هستند،نیز در خطرابتلا به سرطان های گوناگون ازجمله سرطان خون هستند.

این تنها بشر نیست كه تحت تاثیر این تابش ها قرار می گیرد؛ گیاهان، حشرات، ماهیان، دوزیستان و خزندگان، پرندگان، پستانداران و در مجموع همه ی جانداران اهلی و وحشی در معرض آلودگی قرار دارند.

در چنین شرایطی کدام عقل سلیم به ما اجازه می دهد که سرمایه های کشور را در جهتی هدر دهیم که جز درگیری بین المللی و آسیب های جبران ناپذیر انسانی و زیست محیطی برای مردم میهن ما حاصل دیگری در بر ندارد؟!

 

 

 

   راه توده  367      5 تیر ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت