راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تفاوت کنگره ای که در داخل کشور
برپا می شود با کنگره ای که
درخارج کشور تشکیل می شود!
اعدام های گسترده
در آذربایجان
و اسارت
هزاران آذربایجانی
تاریخ جنبش کمونیستی
و حزب توده ایران - کامبخش - 25

 

 

3)  اوج نوین در فعالیت حزب توده ایران

حملات همه جانبه ارتجاع پس از ناکامى جنبش (آذربایجان) و بحران داخلى، لطمه فراوانى به حزب توده ایران وارد نمود. ولى رهبرى حزب در اندک مدتى توانست خود را از بحران خارج کند و دست به بهبود سازمانهاى حزبی بزند.

حملات و پیگردهاى همه جانبه به خودى خود تصفیه اى در صفوف حزب انجام داد. بسیارى از عناصر متزلزل و فرصت طلب حزب را ترک گفتند. با اینحال رهبرى حزب تصمیم گرفت خود نیز دست به تصفیه حزب از وجود عناصرى که از نظر اخلاق و روش خود شایستگى عضویت حزب را نداشتند بزند.

گرچه این تصفیه به نحوى که باید انجام نگرفت ولى تا همان اندازه که اجراء شد کمک بسزائى بود به بالا بردن انضباط حزبی.

از بهمن ماه 1325 رهبرى حزب به انتشار "نشریه هفتگى " آغاز نمود که در آن مسائل مربوط به زندگى داخلى حزب و مسائل نظرى اقتصادى و سیاسى که مى بایست در سازمان هاى اولیه حزبى مورد مذاکره قرار گیرد مطرح گردید. کلاس هاى حزبی از نو شروع به کار کردند، در همه جا سازمان هاى حزبی احیاء‌‌ گردید.

روابط بین المللى حزب و اتحادیه هاى کارگرى نیز مجددا برقرار گردید، نکته اى که به نوبه خود براى رشد و تحکیم حزب تاً ثیر مثبت داشت. در بهمن ماه 1325 سازمان جوانان حزب از طرف فدراسیون بین المللى جوانان براى شرکت در جشنواره جهانى دعوت شد. در فروردین 1326 از نمایندگان سازمان جوانان حزب براى شرکت در جلسه مشورتى سازمان جوانان کشورهاى آسیائى به هندوستان (بمبئى) دعوت شد. در دوره اجلاسیه 0 2- 25   سپتامبر 1947 کمیته اجرائیه فدراسیون بین المللى زنان، سازمان زنان حزب توده ایران را به عضویت پذیرفت.

از اوائل بهار 1326 حزب به تهیه مقدمات دعوت کنفرانس ایالتى تهران آغاز نمود. این کنفرانس در تیرماه (از 15 تا 31) و با شرکت فعال نمایندگان و در محیط بحث آزاد و خلاق برگزار گردید.

ارگان مرکزى حزب در شماره 131 مورحه 1326/4/22 در این باره نوشت:

"سومین کنفرانس ایالتى تهران پس از یکسال و دو ماه که از تاریخ تشکیل دومین کنفرانس ایالتى مى گذشت با حضور نمایندگان حوزه هاى حزبی تهران روز پنج شنبه یازدهم تیرماه در سالن کلوپ مرکزى گشایش یافت و روز شنبه بیستم تیر پس از انجام وظائف سنگین خود طى جلسات ممتد و پرحرارت خاتمه پذیرفت. در شرایط کنونى تشکیل این کنفرانس، مطالبى که در جلسات آن مطرح گردید و نتایجى که از آن مباحثات پرشور گرفته شد، تاثیری که در روح اعضای خود باقى گذاشت، همه و همه داراى اهمیت شایانى است. با آنکه شرکت کنندگان در نقادى و اظهار نظر صریح و قطعى راسخ بودند هنگامى که کنفرانس پایان پذیرفت چیزى جز صمیمیت مطلق در میان اعضاء حس نمى شد. فشار دشمن این صمیمیت واقعى را به وجود آورده است. رشد اعضاء در این کنفرانس شگفت انگیز بود... هیچ چیز سرسرى نگذشت، هیچ چیز به تعارف برگزار نشد...

نکته اساسى در تمام بحث‌ها پند گرفتن از گذشته و پی افکندن کار آینده بر اساس درست و خردمندانه بود. کنفرانس شدیدا کسانى را که در گذشته از اصول مرام و نظام حزبی تخطى کرده و خودسرانه اعمال خطایى کرده بودند تقبیح کرد ... و عزم خود را براى جلوگیرى از هرگونه خطاکارى و خودسرى نشان داد...

صندلى‌ها را چه کسانى اشغال کرده بودند؟ کارگران، دهقانان و روشنفکران بیکارشده، زندان کشیده، دربدر و آواره شده، گرسنگانى که چشمشان به درستى مى دید و مغزشان به درستى درک مى کرد...

کنفرانس به ملت ایران پیام فرستاد که مواظب و بیدار باشد، به نیروى خود اطمینان کند، چیزى جز قدرت ملى را در خور اعتماد نشمرد، رسوایى دشمنان رنگارنگ را ببیند و عدم قابلیت و انحطاط آنها را درک کند، مطمئن باشد که حزب توده ایران و مبارزین آن حتى یک آن از راه حق خود که راه اوست... منحرف نخواهند شد. کنفرانس به ملت ایران پیام فرستاد که به اغواء جهانخواران از راه به در نرود و در دام امپریالیسم نیفتد، بکوشد تا در حفظ صلح، در تأمین عدالت بین المللى نقش مؤثرى بازى کند، به فرزندان ناخلف وطن مهلت ندهد تا آنها تاریخ و حیثیت ما، رفاه و آزادى مردم ما، صلح و امنیت خطه ما را به بهاى ناچیز به فروشند و دست متعدى امپریالیسم را در کشور گشاد کنند...

"تردیدى نیست که در سومین کنفرانس ایالتى تهران حزب ما گام بزرگى در راه تکمیل خود، رفع نواقص خود، تجدید سازمان و عناصر اداره کننده خود برداشت... "

فعالیت سازمان جوانان حزب نیز دوش به دوش حزب بسط مى یافت و این سازمان در شهریور 1326 کنفرانس نوبتى سازمان ایالتى تهران خود را برگزار نمود. در گزارش کمیته مرکزى سازمان گفته مى شد که با وجود ضربه سختى که به سازمان وارد شد سازمان نه تنها توانست مجددا صفوف خود را جمع کند بلکه اکنون به تعداد اعضاء سازمان نیز 20% افزوده شده است. ترکیب اجتماعى سازمان به هنگام افتتاح کنفرانس عبارت بود از: دانشجویان طبقات مختلف 7ر40%، کارگران 7ر38%، پیشه وران 1ر17%، متفرقه 5ر4% .

در قطعنامه کنفرانس تکیه خاص روى لزوم تربیت جوانان، مبارزه با هرگونه دسته بندى و بالا بردن انضباط در صفوف سازمان شده بود  (رجوع شود به شماره هاى 181 و 182 روزنامه "مردم").

 بدین طریق حزب به تدریج ضربه وارده را ترمیم کرد. مخالفان حزب نیز به این موضوع توجه داشتند. مثلا موسوى زاده که یکى از رهبران حزب دموکرات ایران و وزیر دادگسترى کابینه قوام بود، هنگامى که در روزنامه "راستگو" (مورخه 1326/3/30 -1947/6/21) از لزوم جلوگیرى از تلاشى حزب دموکرات ایران صحبت مى کند متذکر مى گردد که:

"حزب توده ایران تا به حال چندین بار کتک خورده است و بارها در حزب را بسته اند، مبارزین آن را گرفته و زندانى کرده اند، عده اى را بر علیه آن شورانده‌اند و قواى مسلح ارتش را هم براى وارد آوردن فشار جلوى درهاى آن گذاشته اند. ولى این حزب باز هم توانست موجودیت خود را کماکان محفوظ بدارد. "

حزب توده ایران با اصلاح اشتباهات، جمع آورى نیروها و تحکیم سازمانهاى خویش، خود را براى ادامه مبارزه علیه ارتجاع داخلى و امپریالیسم آماده مى ساخت.

پس از در هم شکستن جنبش آذربایجان فشار و ترور در آذربایجان به مقیاس غیرقابل تصورى بسط یافت. هزاران نفر به عنوان شرکت در جنبش دمکراتیک تیرباران و یا زندانى شده و یا نفى بلد مى گردیدند. حد ومرزى براى رشوه و ارتشاء وجود نداشت. اتهام زنى به منظور استفاده از متهمین وسیعا رواج یافته بود.

حزب توده ایران براى دفاع از حقوق مردم آذربایجان به پا برخاست. مطبوعات حزب به افشای پیگیر اقدامات جنایتکارانه ماموران  دولت پرداختند. روزنامه "مردم " در شماره 66 به تاریخ هفتم تیر 1946 وضع زندانهاى آذربایجان را چنین تشریح مى کرد:

"وضع زندانهاى آذربایجان بسیار رقت آور است. صدها کارگر و زارع و روشنفکر بلاتکلیف در میان شپش‌ها غوطه مى خوردند. زنان آنها، فرزندان آنها... متوارى و یا در کوچه‌ها به تکدى مشغولند. براى ملاقات هر زندانى پنجاه ریال رشوه لازم است. اما همه کس استطاعت پرداخت این مبلخ را ندارد.

طبق اطلاع روزنامه "مردم"(1326/4/12-1947/6/4) در آذربایجان بنا بر آمار رسمى 760 نفر اعدام شده بودند. کمیسیون محرمانه ویژه اى براى تبعید عناصر "ناصالح " به نقاط دور دست جنوب تشکیل شده بود. مطبوعات حزبی این توطئه را بر ملا ساختند. در روزنامه "مردم"  شماره 68-  20 فروردین 1326 زیر عنوان "یک بخشنامه محرمانه از دفتر نخست وزیرى " راجع به "مهـاجرین شمال " با ذکر شماره و تاریخ بخشنامه گفته مى شد:

"شماره این بخشنامه محرمانه به وزارتخانه‌ها 16567 س 48853 به تاریخ 29/12/1325 مى باشد. ما قبلا خبر دادیم که شوراى شهرستان تبریز تصویب کرده بود که عده اى را به نام مهاجر به شهرستانهاى جنوبی ایران تبعید کنند. اکنون خبر مکمل به ما رسیده است مبنى بر این که طبق تصمیم متخذه کمیسیون منعقد در دفتر نخست وزیرى در 21 اسفند 1325 عده اى از مهاجرین شمالى به شهرستان هاى یزد، گلپایگان وکرمان اعزام مى شوند."

به ویژه سر مقاله "مردم" شماره 193 مورخه 6 مهر 1326- 29/9/1347 تحت عنوان "کاروان اسیران " انعکاس وسیعى یافت. در این شماره پرده از روى خبر مسافرت فرماندار نظامى تهران به خرم آباد به منظور "جا به جا کردن" "مهاجرین آذربایجان " که بنا به اطلاعیه فرماندار نظامى عده آنها بالغ به 700 نفر بوده است برداشته مى شود. روزنامه "مردم" مى نویسد:

"هفته گذشته روزنامه هاى تهران خبر دادند که آقاى سرتیپ مظفرى فرماندار نظامى تهران مسافرت فوق العاده اى به خرم آباد نموده‌اند و منظور از این مسافرت ترتیب دادن  وسائل زندگى و اسکان عده اى از مردم آذربایجان است که آنها را به عنوان "مهاجر" از محل سکونت خود کوچ داده‌اند و به اردوهایى که از طرف ارتش برایشان فراهم گردیده است اعزام داشته اند... ضمن مصاحبه سرتیپ مظفرى گفت که در اردوگاه هاى مزبور اکنون قریب 700 نفر از مهاجرین بیکار که شامل زن و مرد مى باشند سکونت دارند... اکنون در شمال و غرب آذربایجان باز هم مشغول جمع آورى مهاجرین هستند و مرکز تجمع آنها، عجالتا زنجان است که پس از آن آنها را نیز به اردوگاه هاى خرم آباد انتقال دهند.

اخبار موثقى که ما شنیده‌ایم حاکى است که عده این افراد... تاکنون 17 هزار نفر است. بین آنها عده کثیرى زنان و دختران هستند... حتى در ایستگاه‌ها نسبت به بعضى از آنها قصد تجاوز شده است.

... روزنامه اطلاعات مى نویسد که اینهـا اشخاص بی‌بضاعتى هستند که قادر به تأمین خود نمى باشند و حال آنکه سپهبد شاه بختى ضمن مصاحبه با مخبر جوانمردان گفت- اینها کسانى هستند که در آذربایجان امنیت عمومى را دچار اختلال نموده و روابط ایران را با همسایه شمالى ما اتحاد شوروى تیره ساخته اند. "

به مناسبت این سرمقاله روزنامه "مردم " توقیف شد.

به فعالیت حزب در مقابله با اقدامات امپریالیسم به ویژه امپریالیسم آمریکا نیز روز به روز افزوده مى شد. کارزار وسیع تبلیغاتى حزب علیه دخالت هاى جرج آلن سفیر آمریکا، علیه وام هاى اسارت آور آمریکا به ایران، علیه انعقاد قراردادهاى نظامى، علیه نقشه 7 ساله تحمیل شده از طرف آمریکا و غیره براى نیروهاى ضدامپریالیستى ماهیت تجهیزکننده داشت.

تحکیم هرچه بیشتر صفوف و بهبود وضع داخلى حزب امکان مبارزه با ارتجاع را سهل‌تر مى ساخت. و به همین دلیل ارتجاع و امپریالیسم توجه زیادى به انفجار حزب از داخل داشتند و امیدوارى آنها به اپوزیسیون داخل حزب بود.

این اپوزیسیون که از نظر ایدئولوژیک اکنون دیگر شکست خورده بود هنوز مواضعى را در دست داشت: اکثریت کمیته ایالتى تهران و برخی از مواضع کلیدى دیگر. اپوزیسیون و در رأس  آن خلیل ملکى تصمیم گرفتند تا موقعى که این مواضع از دست نرفته است دست به انشعاب بزنند تا بتوانند نیروى هرچه بیشترى را به خود ببرند.

 

 

 

   راه توده  362      اول خرداد ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت