یورش خونین
به حزب توده ایران
شاهکار مشترک
انگلستان و سپاه!

دوم اردیبهشت ماه امسال، محسن رفیقدوست، راننده اتومبیل حامل آیت الله خمینی از فرودگاه مهرآباد به بهشت زهرا، سرپرست کمیته های پر واقعه هنگام یورش به حزب توده ایران و سپس وزیر سپاه و بدنبال آن، سرپرست بنیاد پر حاشیه مستضعفان و پس از آن سرپرستی پتروشیمی و... بمناسبت سالروز تاسیس سپاه مصاحبه ای کرد که آن را "راهبرد نیوز" که از جمله سایت های وابسته به سپاه و دولت است منتشر کرد.

چند اظهار نظر او، با توجه به مسئولیت ها و نقش هائی که در جمهوری اسلامی داشته قابل ثبت در دفتر مرور وقایع تعیین کننده در جمهوری اسلامی است. از جمله یورش به حزب توده ایران که پس از سالها، هاشمی رفسنجانی در آخرین اظهار نظرهای خود با صراحت گفته است: حمله به حزب توده ایران درست نبود و من مدرکی درباره توطئه کودتا توسط حزب توده ایران نیافتیم.

تقریبا، با همین مضمون، میرحسین موسوی نیز در مصاحبه ای که سالها پیش با مجله "حوزه" کرد مسئله را مانند هاشمی رفسنجانی طرح کرد و این که آیت الله خمینی نیز تا آخرین لحظه ای که گزارش برادران سپاه (لابد رفیقدوست از جمله آنها بوده) را قبول نکرد و گفت که من قبول نمی کنم که حزب توده بخواهد کودتا کند.

بعدها نیز مشخص شد که سرویس اطلاعاتی انگلستان پس از ربودن و یا فراری دادن دیپلمات روس سفارت اتحاد شوروی وقت "گوزچکین" پرونده ای بر محور "کودتای حزب توده ایران" درست کرده و در پاکستان تحویل"مادرشاهی" یکی از سه عضو شورای رهبری "حجتیه" و مشاور امنیتی و ضد جاسوسی رئیس جمهوری وقت، یعنی علی خامنه ای داد که به تهران آورده و مبنای یورش به حزب قرار گیرد. البته زمینه کار را محمد غرضی (عضو رهبری موتلفه و وزیر وقت مخابرات) و عسگراولادی دبیرکل وقت موتلفه اسلامی در تهران و پاکستان فراهم ساخته بودند. یعنی ابتدا آنها به پاکستان رفته و با رابطین انگلیسی مذاکره کرده و پس از مدتی، مادرشاهی رفت و پرونده ساخته شده را تحویل گرفت و برای آقای خامنه ای آورد.

بنابراین، آنچه که محسن رفیقدوست می گوید و یکی از وقایع مهم درتاریخ انقلاب 57 است، پیشینه ای دارد که ایشان درباره آنها در این مصاحبه دهان نگشوده است.

برای اطلاع ایشان، این نکته نیز باید یادآوری شود، که همکار و همدوره "گوزچکین" با نام "ولایمیر" که پس از اخراج دیپلمات های اتحاد شوروی از ایران، با درجه سرهنگ دومی مامور خدمت در افغانستان شد، بموجب آنچه که در یادمانده های "علی خدائی" با دقت توضیح داده شده، گوزچکین، در جریان یک نقشه چند ماهه درتهران ربوده شد و به انگلستان منتقل شد. از زن بارگی و شرابخواری گوزچکین استفاده شده و یک زن جوان و موبور (که لابد موی وی رنگ شده بوده) در وعده هائی که شبانه با او در خانه اش در تهران داشته، او را تحویل ربایندگانش می دهد. هنوز معلوم نیست آن زن و آن نقشه توسط کدام دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی و یا مشترکا با انگلستان اجرا شد. ابر زیر ماه نمی ماند و این نکته نیز در آینده روشن خواهد شد.

حالا نظر آقای رفیقدوست واقعا خواندنی می شود.

او در گفتگو اشاره به شکل‌گیری سپاه می کند و می گوید: «از جمله عملیات منظم و خوب سپاه این بود كه توانست در یك عملیات، ریشه حزب توده را در آورد؛ به طوری كه یكی از اعضای این حزب می‌گفت كه شاه و ساواك با آن همه امكانات حتی نتوانست به اندازه 10 درصد به حزب توده آسیب بزنند.»

در آمدن "ریشه" که شوخی است و شاید آرزو، اما مدال این افتخار را بصورت مشترک باید به سینه دو شبکه اطلاعاتی انگلستان و بخش اطلاعاتی سپاه زد که زیر نظر علی خامنه ای فعال بوده و آقای رفیقدوست نیز در آن زمان، در راس کمیته ها، در کنار آنها فعال بوده است و گفته می شود، عملیات دستگیرهای شبانه توسط تیم زیر نظر رفیقدوست انجام شد.

یورش به حزب توده ایران و جنایاتی که در زندان و در طول شکنجه دستگیرشدگان انجام شد، شاید موثرترین ضربه ای بود که به انقلاب 57 وارد آمد، چرا که تمام انحرافاتی که پس از آن در جمهوری اسلامی پیش آمد و اکنون به دستگیری و زندان کاربدستان دهه اول جمهوری اسلامی و حتی حبس خانگی موسوی و کروبی و حتی برکناری و حصر آیت الله منتظری روی داد، پس از عبور از خاکریز حزب توده ایران ممکن شد.

رفیقدوست در بخش دیگری از مصاحبه خود، پس از آنچه که به نقل از وی در بالا خواندید گفت: 

«دموكراسی‌ای كه در كشور ما وجود دارد، در هیچ كجای دنیا نیست و در كشورهایی كه ادعای دموكراسی دارند، تنها "دموكراسی‌بازی" حاكم است.»