وقتی اسناد
سخن می گویند!
انتشار مجموعه مقالاتی در سایت بی بی سی تحت
عنوان "کارنامه حزب توده ايران" و به مناسبت هفتادمین سال تاسیس حزب واکنش
های بسیار داشته است. برخی که جز فحاشی به حزب توده ايران زبانی و قلمی
ندارند و این اقدام بی بی سی را، به زعم خود در جهت تبلیغ برای حزب توده
ایران ارزیابی کرده اند. در حالی که برخی دیگر، آن را در مجموع اقدامی برای
تخریب حزب توده ایران در پشت ظاهر بی طرفی می دانند.
بحث در اینجا بر سر اینست که آنچه در بی بی سی منتشر شده اگر هیچ فایده
نداشته باشد، این فایده را دارد که در لابلای این مقالات – حتی آنهایی که
هدف نویسندگان آنها تخریب حزب توده ايران است – اطلاعات و اخباری درج شده
که بسیاری از توده ای ها از آن بی اطلاع بوده اند. یا بدلیل کمبود وقت، یا
دسترسی نداشتن به همه منابع و یا خط بطلان کشیدن بر هر آنچه که بعنوان
خاطرات حکومتیان و یا نهادهای حکومتی در سالهای اخیر منتشر شده از کنار این
اسناد به آسانی گذشته و یا از آن بی خبر بوده اند. در زمره این اسناد، دو
اطلاعی است که در لابلای مقالات بی بی سی منشتر شده است. یکی درباره یورش
به حزب توده ایران و دیگری در مورد کشتار سال 1367.
نویسنده ای بنام "مزدک دانشور" عضو انجمن مطالعات تاریخ اجتماعی ایران که
مقاله با عنوان "آوار 28 مرداد و دستگیری رهبران حزب توده در سال 1361" در
بی. بی. سی منتشر کرده خاطره ای را از قول هاشمی رفسنجانی نقل می کند که
مربوط به فروردین ماه 1362 یعنی در فاصله میان یورش اول و دوم به حزب است.
او به نقل از کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی و دیدارش او با آیت الله خمینی در
فروردین ماه ۱۳۶۲ نوشت: آقای خمینی نگران برخورد سخت با حزب توده و دستگیری
های بیشتر بود، چرا که فکر می کند تندروی های سپاه در زمینه برخورد با حزب
توده روابط با شوروی را تیره خواهد کرد".
این نقل قول، خبر نشان می دهد که آیتالله خمینی، بر خلاف همه تصورات غیر
مستندی که تاکنون طرحمی شد، نه تنها در پشت حمله به حزب نبود، بلکه حتی با
این کار موافق هم نبود. این نقل قول ضمنا تایید کننده همان ارزیابی اولیه
حزب توده ايران از دلایل حمله به حزب است که در فاصله دو یورش به قلم زنده
یاد جوانشیر انتشار یافت و حمله به حزب را حمله به انقلاب، از جمله با هدف
تضعیف مواضع طرفداران آیتالله خمینی ارزیابی کرد.
نقل قول دوم مربوط به اعدام های سال 1367 است که براساس آن نحوه برخورد با
گروه های سیاسی زندانی از سوی آقای خمینی، از یک مقطعی به بعد، به مجمع
تشخیص مصلحت واگذار شده می شود. احتمالا این تصمیم پس از کشتارهای مرداد و
شهریور 1367 و متاثر از اعتراض های آقای منتظری گرفته شده است و می توان
حدس زد که توقف اعدام ها و جان بدر بردن عده ای – بویژه زندانیان زن- که در
آن کشتار اعدام نشدند نتیجه همین تصمیم باید باشد.
مهدی اصلانی در مقاله خود که در بی بی سی منتشر شده، این نقل قول را از
یادداشتهای روز پنجم مهر هاشمی رفسنجانی با عنوان "پایان دفاع، آغاز
بازسازی صفحههای ۳۲۹-۳۲۸." عینا نقل می کند:
"پنجم مهر ماه ۱۳۶۷ به جلسه مجمع تشخیص مصلحت رفتم. در مورد مجازات ضد
انقلاب مذاکره شد. امام تصمیم را به مجمع محول کردند. قرار شد مطابق معمول،
قبل از حوادث اخیر عمل شود. وزارت اطلاعات چنین نظری داشت و قضات اوین، نظر
تندتری داشتند" ( نگاه کنید به یادداشتهای روز پنجم مهر هاشمی رفسنجانی.
"پایان دفاع، آغاز بازسازی)
همین نقل قول نشان میدهد که دادستانی اوین، یعنی شخص اسدالله لاجوردی
همچنان مصمم به ادامه کشتارها بوده است.
حجت الاسلام موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب در دوران آقای خمینی، یکبار در
مصاحبه ای در باره آنچه بنام تصمیمات آیت الله خمینی در دو سال آخر حیاط وی
اعلام می شد گفت: آنچه بنام آقای خمینی بیرون می آمد نه نوشته وی که دستخط
فرزند وی احمد خمینی بود.
راه توده 351 17 بهمن ماه 1390