چرا از داخل کشور |
مجموعه مقالات سایت بیبیسی فارسی که پس از میزگرد "پرگار" در تلویزیون بی بی سی شروع شد و در واقع راه کاری بود برای خنثی ساختن استقبال از دفاع سردبیر راه توده از حزب توده ایران که کم و بیش ادامه دارد. این مقالات به بهانه هفتادمین سال حزب توده ایران منتشر شد. شاید حجم و وسعت و گستردگی و تنوع حملهای که در بخش عمده این مقالات به حزب توده ایران یا دقیقتر بگوییم به سیاست حزب در دوران پس از انقلاب و اتحاد با نیروهای مذهبی طرفدار آیتالله خمینی انجام شد در نوع خود بیسابقه باشد. نکته، ولی در اینجاست که این حجم بیسابقه حمله نه تنها، از قرار، به آماجهای مورد نظر خود دست نیافت، بلکه نتیجه وارونه نیز برجای گذاشت. مجموعه اظهارنظرهای منتشره درباره این مقالات که دریچه آن هم زود بسته شد و مهم تر از آن برنامه "نوبت شما" نشان داد که ارزیابی جامعه ایران با قضاوتی که این مقالات میکوشند درباره حزب توده ایران جا بیاندازند فاصله بسیار دارد. دلیل این امر چیست؟ چرا کوشش برای آنکه حزب توده ایران را به دلیل دفاع آن از "خط امام" متهم و مغضوب کنند به نتیجه معکوس رسید؟ دلایل گوناگونی را میتوان بر شمرد. از جمله واقعیت تاریخ حزب، کار و فداکاری اعضای آن، موضعگیریهای دقیق و حضور آنان در کنار مردم در همه حوادث و بزنگاههای تاریخی، همچنین محتوای مقالات و تکراری بودن و ناسزا گفتن و اتهام زدن و یک تنه به قاضی رفتن و ... همه و همه موثر است. ولی در این مقطع و در این مورد خاص دلیل اصلی این نیست. دلیل اصلی بنظر ما بیتوجهی به تحول بزرگی است که در جامعه ایران رخ داده است. حمله کنندگان به حزب توده ایران و تحریف کنندگان سیاست آن واقعیت این جامعه را نادیده گرفته اند. واقیت آن است که جامعه ایران در سی سال و بیست سال گذشته تجربه سیاسی عظیمی اندوخته است. درگیریهای دوران انقلاب را پشت سر گذاشته، انتخاب محمد خاتمی را دیده، موانع بر سر راه او را مشاهده کرد، تغییر مواضع و جایگاه هاشمی رفسنجانی را شاهد شد، چرخشهای فرصت طلبانه احمدی نژاد را از سر گذراند، با میرحسین موسوی به میدان آمد، در کنار او رای داد، برای این رای به خیابان آمد، کتک خورد، خون داد، جان داد... همه اینها به شکل یک تجربه، یک آگاهی از ساختار حکومت و پیچیدگیهای لایههای آن در آمده است که با ساده نگریهای نویسندگان بیبیسی در مورد جرم بودن دفاع حزب توده ایران از "خط امام" خوانایی ندارد. مگر از دادستان جمهوری اسلامی گرفته تا سایتهای اپوزیسیون آن همه ضد تبلیغ نکردند و ننوشتند که قتل عام زندانیان سیاسی در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی انجام شد، چرا مردم به این تبلیغات توجه نکردند؟ برای آنکه مردم با ساختار چند لایه حکومتی آشنا هستند و تجربه آن را دارند. آنها تجربه خاتمی را داشتند که رییس جمهور بود ولی حکومت اجرایی هم کامل در دست او نبود، چه رسد به زندانها. آنها تجربه هاشمی رفسنجانی را داشتند. تجربه خود احمدی نژاد و.... اگر همه این ناسزاگویان و اتهام زنان و منتقدان به حزب توده ایران در بیبیسی یک لحظه میاندیشیدند که این جامعه، این جوانان چرا در مقیاس میلیونی به میرحسین موسوی "نخست وزیر امام" رای داد و اکنون نیز پشت سر اوست، اینقدر برضد دفاع حزب توده ایران از "خط امام" قلمفرسایی نمیکردند. واقعا مردم نمیدانند زندانیان کنونی حکومت، امثال تاج زاده، بهزاد نبوی، ابوالفضل قدیانی و دهها زندانی دیگر کودتا همان خط امام است؟ مردم نمیدانند که محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت که اکنون در زندان است، رهبر دانشجویان خط امام بوده است؟ از آنها که مقاله ضد توده ای برای بی بی سی می فرستند باید پرسید: چون شما اینها را دوست ندارید بگویید مردم هم دوست ندارند بدانند یا نمیدانند؟ نتیجه آن شد که این همه ضد تبلیغ علیه حزب توده ایران اثر معکوس گذاشت، زیرا وقتی میگویند حزب توده ایران مدافع خط امام بوده، مردم به این نتیجه میرسند، پس حزب توده سی سال پیش مدافع همان ها بوده که امروز در زندانها هستند، همان حرفی را زده که ما امروز میزنیم! فهم مسئله ای به این سادگی دشوار است؟ اشکال بزرگ مجموعه مقالات بی بی سی در آن بود که نویسندگان آن را از طیفی در بیرون کشور انتخاب کرده بود که در انتخابات دوم خرداد تحریم کننده رای به خاتمی بودند، و در انتخابات 22 خرداد مشغول افشای موسوی و به اصطلاح دست داشتن وی در "قتل عام زندانیان سیاسی 1367". مجموعهای که با همین موضعگیریها نشان داده بود از واقعیت جامعه ایران شناخت درستی ندارد. مجموعه ای که چون خود هیچ درسی از تحولات سی ساله اخیر نگرفته است می انگارد که مردم هم درس نگرفته اند. صرفنظر از نسل میانسالی که تحولات سی ساله پس از انقلاب را دیده، آن نسل جوانتری هم که با خاتمی و موسوی به میدان آمده اکنون در جامعه ایران اکثریت است. نه تنها در داخل ایران در اکثریت است، بلکه نسل جوانی که به خارج کشور، بویژه پس از کودتای 22 خرداد آمده، متکی به این تجربیات است و نگاهش بسیار عمیقتر و وسیعتر از آنانی است که در بی بی سی برایش مقاله ضد توده ای مینویسند و به زعم خود به او رهنمود میدهند. شاید آنها اطلاعات و قلم نویسندگان بی بی سی را نداشته باشند، ولی درک آنان از درک اکثر نویسندگان بی بی سی و منتقدان حزب توده ایران قویتر است و کسی که درکی ضعیفتر دارد نمیتواند راهنمای کسی شود که مسئله را عمیقتر میبیند. شرایط نه تنها در داخل ایران، بلکه در نسل تازه مهاجران به خارج کشور نیز به زیان این دست از منتقدان حزب توده ایران در حال تغییر است. شکست بیبیسی در بررسی باصطلاح کارنامه حزب توده ایران ریشه در این واقعیتها دارد. |
راه توده 353 اول اسفند ماه 1389