شرکت
در انتخابات
یعنی رفتن به سوی جنگ و ویرانی! |
|
در روزهای گذشته، پیرامون انتخابات مجلس نهم
برخی رایزنی ها با محافل داخل کشور صورت گرفت. روز گذشته، بدنبال سخنان
رهبر جمهوری اسلامی که در آن مردم تهدید شدند که در صورت عدم شرکت در
انتخابات خطر حمله به ایران و جنگ را موجب می شوند، آخرین نقطه نظرات راه
توده با این محافل در میان گذاشته شد. در آخرین ساعات شب گذشته، نظر مشورتی
محافل مورد اشاره- بویژه با تاکید بر نکاتی که در پایان این جمعبندی تحلیلی
می خوانید- دریافت شد. گزارش تحلیلی زیر که نظر راه توده در باره طرد
انتخابات مجلس نهم است، حاصل مجموعه این رایزنی هاست:
«.... آیت الله خامنه ای بر تبلیغی که در روزهای اخیر بصورت اس ام اس و حتی
شعارهای دیواری در تهران و شهرهای بزرگ دیگر شروع شده است مهر تائید گذاشت
و عملا گفت که شرکت نکردن مردم در انتخابات منجر به حمله و جنگ می شود. هدف
دیگر سخنان او ترساندن امثال رفسنجانی، حسن خمینی و محمد خاتمی و مراجع
مذهبی در آخرین فرصت ها برای وادار کردن آنها به حمایت از انتخاباتی است که
اکثریت مردم در آن شرکت نمی کنند و همه آنها که می توانند مردم را دعوت به
شرکت در انتخابات طراحی شده توسط او بکنند مهر سکوت بر لب زده و عملا آن را
طرد و تحریم کرده اند.
این نکته مورد تائید قرار گرفت که در صورت سکوت مراجع و شخصیت های تاثیر
گذار و شناخته شدهای نظیر افرادی که در بالا از آنها نام برده شد، هر
ادعائی هم که ایشان و یا صدا و سیما درباره شرکت مردم در انتخابات بکنند،
مجلس آینده نه تنها مشروعیت مردمی ندارد، بلکه بخش مهمی از حاکمیت نیز آن
را قبول ندارد، درعین حال که مورد تائید مراجع نیز نمی باشد. بنابراین،
مجلس آینده، شعبه ایست از بیت رهبری و سرنوشت آن مستقیما بستگی پیدا می کند
با سرنوشت شخص رهبر و حوادثی که در کمین کشور است.
درباره خطر حمله به ایران که آقای خامنه ای روی آن مانور کرده و مردم را با
ترساندن از آن تشویق به شرکت درانتخابات کرده نیز جمع به این نتیجه رسید:
1- بحرانی که سراپای نظام را گرفته، با انتخابات و مجلسی که تشکیل می شود
حل نخواهد شد و خود موجب فلج بیشتر نظام برای کنترل این بحران خواهد شد.
2- شرکت مردم در انتخابات، آقای خامنه ای را به ادامه رویاروئی با مردم و
ادامه سیاست هائی که به بحران همه جانبه داخلی ختم شده و در ادامه به جنگ
ختم خواهد شد تشویق می کند. بنابراین، شرکت مردم درانتخابات و حمایت از
پیشنهادهای آقای خامنه ای برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات، خود به
معنای استقبال از حمله و جنگ است!
3- جنگ، که امروز مخالفت با آن تقریبا یک شعار ملی شده، برخلاف ادعای آقای
خامنه ای، بیش از آن که منشاء خارجی داشته باشد، منشاء داخلی دارد نه
جهانی. قدرت های خارجی بدنبال مطامع خود، روی این منشاء داخلی حساب باز
کرده اند. به همین جهت تضعیف موضع و سیاست آقای خامنه ای و وادار کردن او
به عقب نشینی از سیاست جنگی، خود به معنای جلوگیری از جنگ است و سیلی به
استکبار(قدرت های امپریالیستی) از این موضع امکان پذیر است.
راه جلوگیری از جنگ و شرکت مردم در انتخابات همان است که یکسال پیش محمد
خاتمی بعنوان پیشنهاد مطرح کرد و خامنه ای آن را نپذیرفت. همانگونه که زیر
بار پیشنهادهای هاشمی رفسنجانی در آخرین نماز جمعه وی نرفت و تن به آزادی
دستگیر شدگان سیاسی و رسیدگی به نتیجه انتخابات 22 خرداد نداد.
4- آقای خامنه ای با سخنرانی دیروز خود، به همان شیوه ای متوسل شد که در
اولین نماز جمعه پس از انتخابات متوسل شد. یعنی انداختن فاجعه حمله به
ایران به گردن مخالفان سیاست های جنگی اش. همانگونه که کشتار مردم از هفته
دوم انتخابات 22 خرداد را خواست بیاندازد به گردن موسوی و کروبی!
5- خبر دیدار مجتبی خامنه ای با میرحسین موسوی نیز طرح شد و جمع بندی نهائی
چنین بود:
این ملاقات با هدف ترساندن موسوی از شرکت نکردن مردم در انتخابات و خطر
حمله به ایران و سقوط نظام اسلامی صورت گرفت و پس از پاسخ رد میرحسین موسوی
به شرکت در بازی جدید انتخاباتی آقای خامنه ای، بعید نیست که خبر این
ملاقات نیز با موافقت خود او و بعنوان بخشی از تلاش ایشان برای خنثی کردن
خطر حمله به ایران منتشر شده باشد. یعنی باز هم، همان ترفندی که در خطبه
های اولین نماز جمعه پس از انتخابات 22 خرداد به آن متوسل شد و در سخنرانی
صبح امروز (دیروز) نیز یکبار دیگر از آن استفاده کرد. یعنی انداختن تقصیر
فاجعه حمله به ایران به گردن مردمی که درانتخابات شرکت نمی کنند.
6- انگیزه دیگر آقای خامنه ای برای فرستادن مجتبی به دیدار میرحسین موسوی
نیز جز این نبود که او می داند که نه هاشمی، نه خاتمی و نه سید حسن خمینی و
نه هیچ مرجع مذهبی که مردم آنها را قبول دارند تا میرحسین موسوی سخن نگوید،
سخن نخواهند گفت و اگر چنین کنند از اعتباری که میان مردم پیدا کرده اند
ساقط خواهند شد. بنابراین گره کور اوضاع کنونی تنها بدست موسوی باز می شود
و او نیز خود از این موقعیت بخوبی آگاه است.
جمع، یکبار دیگر مسئله درک یا عدم درک شرایط کشور از سوی خامنه ای را به
بحث گذاست و در نهایت به این جمع بندی رسید:
عده ای اعتقاد دارند که خامنه ای به درک عمق فاجعه بسیار نزدیک شده است و
به همین دلیل حاضر شد دست به دامان موسوی شود و قطعی بود که پاسخ منفی
خواهد بود. خامنه ای از خطر فرو پاشی نظام میخواست استفاده کند و آن را
بصورت تهدید با موسوی در میان بگذارد. او بخوبی میداند که موسوی عمیقا
پایبند حفظ نظام است و از این نظر با او کاملا تفاهم دارد. درعین حال که
میداند بسیاری از آنچه که او درباره دولت و ادامه وضع نظام و کشور گفته بود
درست از آب در آمده است و در میان فرماندهان سپاه نیز همین بحث بصورت
گسترده جریان دارد. به همین دلیل او سعی کرد پلی با موسوی برقرار کند که
ناکام ماند.
بسیاری و حتی نزدیکان حکومت هم گمان نمی کردند خامنه ای دست به این کار
بزند، اما این کار را کرد و این ناشی از درک عمیقی است که از بحران و خطر
فروپاشی نظام پیدا کرده است. او بدنبال راه حلی است که در ظاهر عقب نشینی
نکند و باعث گسترش نفوذ موسوی در سپاه و میان مردم و همچنین تقویت موقعیت
حکومتی رفسنجانی و خاتمی نشود اما در باطن به راه حل های هاشمی و خاتمی و
موسوی تن بدهد.
جمع در باره مسیری که خامنه ای طی کرده، بر این باور است که بازی بسیار
پیچیده ای برای کشاندن او به مرداب بحران کنونی با وی کردند، چنان که دیگر
نه راه پیش دارد و نه راه پس. درعین حال که فردی دارای پایگاه اجتماعی و
ظرفیت و توان پذیرش اشتباه و عقب نشینی نیز نیست. او باد کاشته و می رود تا
توفان درو کند. |
|
|
راه توده 354
10 اسفند ماه 1389
اشتراک
گذاری:
|