وقتی اسناد سخن می گوید |
هفته گذشته "روحالله زم"، فرزند حجت الله "محمدعلی زم" - از مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی که پیش از این، در دوره ریاست جمهوری هاشمی و خاتمی مدیرکل حوزه هنری بود - در نامهای سرگشاده به علی خامنهای، از جنایاتی سخن گفته که پس از کودتای 22 خرداد کودتاچی ها در زندان مرتکب شدند و ادامه دارد. زم در نامه خود با اشاره به این سخن آیتالله سیستانی که "قضایای ایران یک سرمهندس دارد و تمامی امور به روال خود در حال انجام است" می نویسد: "بسیار فکر کردم که این سرمهندس چه کسی میتواند باشد؟ نقش شما را در امور ایران بیشتر از نقش یک «مهندس» نیافتم و دریافتم سرمهندس اصلی به زعم من «انگلستان» است تا شما." روح الله زم سپس با اشاره کودتای 22 خرداد و فشار و شکنجه زندانیان جنبش سبز می نویسد: "حتماً شما در جریان پروژه آن روزهای سپاه پاسداران برای دستگیرشدگان بودید؟ همانطور که برنامهریزی کرده بودید، قرار بود اینطور القاء شود که کسانی که جزو نزدیکان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی بودند، همگی قصد انجام کودتا و قیام مسلحانه بر علیه شما را داشتند و قرار بود هاشمی رفسنجانی و فرزندش «مهدی» در معرض اتهامی قرار گیرند که آن «تجهیز افراد به سلاح برای قیام علیه حکومت و شخص شما» بود." سخن روح الله زم را درباره ماهیت انگلیسی کودتای 22 خرداد با توجه به اطلاعات مختلفی که او افشا می کند نباید سرسری گرفت. در تاریخ 27 اسفند 1378 یعنی چند ماه پیش از کودتای 22 خرداد، سایت اینترنتی پیک نت خبری را منتشر کرد درباره پیش بینی وزارت خارجه انگلستان به شورش در انتخابات آینده ریاست جمهوری. در خبر پیک نت چنین آمده بود: "خبرگزاری ها، خبری را به نقل از سایت وزارت خارجه انگلیس (16 اسفند) منتشر کرده اند که بموجب آن انگلستان برای انتخابات آینده ایران شورش را پیش بینی می کند. در سایت وزارت خارجه انگلستان به کسانی که قصد سفر به ایران دارند هشدار داده شده است. این هشدار مستند به شرایط احتمالی انتخابات سال آینده در ایران شده و آمده است: در ژوئن 2009 در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. با توجه به نزدیکی زمان مزبور لازم است اتباع انگلیس آماده اقدامات پیشگیرانه در اماکن عمومی شهرهای اصلی باشند، چرا که امکان برگزاری تظاهرات ناگهانی و احتمالاً خشونت آمیز و حتی شورش های عمومی به طور قابل ملاحظهای وجود دارد." (مراجعه کنید به پیک نت 27 اسفند 1378 از اینجا) حوادث بعدی نشان داد آنچه وزارت خارجه انگلستان پیش بینی کرده مبتنی بر اطلاعات دقیقی بوده که از دورن نظام حکومتی ایران داشته است و معلوم می شود که انگستان تا مغز استخوان حکومت نفوذ کرده است. جالب توجه اینکه طرح دستگیری رهبران جنبش سبز و وادار کردن آنان به اعتراف به کودتا بسیار شبیه سناریویی است که علیه رهبران حزب توده ايران انجام شد. در آن سناریو هم که انگلستان طراح و مجری اصلی آن بود، رهبران حزب توده ايران اول دستگیر شدند تا بعد در زیر شکنجه از آنان اعتراف به جاسوسی و کودتا اخذ شود. با این سناریو توانستند بهانه لازم برای غیرقانونی کردن حزب توده ایران را بدست آورند و ضربه ای سنگین به انقلاب ایران وارد کنند، ضربه ای که راه برای یورشهای بعدی به همه مدافعان انقلاب از درون نیروهای مذهبی باز کرد. کودتای 22 خرداد نیز چنانکه دیدیم سرانجام مانند همان طرح به غیرقانونی کردن جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی انجامید، هر چند که طراحان آن، بدلیل جنبش عظیم مردم، خوشبختانه نتوانستند همه آنچه با توده ای ها کردند با همه رهبران جنبش سبز انجام دهند. نکته دیگر که یکسان بودن مجریان دو طرح را نشان می دهد، آنجاست که در هر دو مورد کودتای انگلیسی به عنوان کودتای روسی معرفی شد. هم یورش به حزب توده ايران با ادعای خطر کودتا با حمایت ارتش سرخ انجام شد و هم دستگاه تبلیغاتی غرب کودتای 22 خرداد را کودتای روسی معرفی کردند. در سناریوی غیرقانونی کردن حزب توده ايران هم "سرمهندس" انگلستان بود و حجتیه و موتلفه در پیوند تنگاتنگ با آن عمل کردند. هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای دوشنبه 5 مهر 1361 خود مینویسد: «عصر مهندس جواد مادرشاهی و حبیب الله عسکراولادی که برای گرفتن اطلاعات از فردی مطلع به پاکستان رفته بودند، آمدند و مطالب جالب و مفیدی که از او گرفتهاند- درباره عملکرد کا. گ. ب. و حزب توده و سیاست آینده شوروی در ایران- گزارش دادند.» (کارنامه و خاطرات سال 1361، ص 261) جواد مادرشاهی که در این گزارش از وی نام برده می شود در آن زمان مشاور امنیتی علی خامنهای، رییس جمهور وقت بود. وی در سالهای اولیه پس از انقلاب مسئولیت مرکز اسناد ساواک منحله را به دست گرفت. عزت شاهی، از اعضای ارشد کمیته های انقلاب در سالهای اولیه جمهوری اسلامی، در کتاب خاطرات خود از زندانیان دوران پهلوی مینویسد: اسناد و مدارک ساواک «در جایی بهنام مرکز اسناد نگه داشته میشد و فردی بهنام جواد مادرشاهی را به مسئولیت آنجا گماشته بودند. مادرشاهی از اعضای انجمن حجتیه بود... وجود مادرشاهی این فرصت را به آنها داد تا مدارک مربوط به خودشان را از میان پروندهها بیرون بکشند.» (خاطرات عزت شاهی، ص 488) عبدالله شهبازی نیز در یکی از یادداشت های خود به نقش مادرشاهی اشاره کرده و می نویسد: "در سال 1361، جواد مادرشاهی در مقام مشاور امنیتی رئیسجمهور، به همراه حبیبالله عسکراولادی، به پاکستان رفت و اسناد منسوب به ولادیمیر کوزیچکین، مأمور سازمان اطلاعاتی شوروی در ایران را، که در 12 خرداد 1361 به بریتانیا پناهنده شده بود، از نمایندگان سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام. آی. 6) دریافت کرد.» علی خامنه ای چنین فردی را مشاور امنیتی خود کرده بود و در مخالفت با ایجاد وزارت اطلاعات می خواست مادرشاهی حجتیه ای را رئیس سازمان اطلاعات، یعنی همان ساواک ولی زیر نظر خود، کند. سعید حجاریان در این باره مینویسد: "آقای خامنهای كه رئیس جمهور وقت بودند، استدلالشان این بود كه برای رئیسجمهور ابزاری باقی نمانده است و باید دو نهاد به عنوان بازوی رئیسجمهور زیر نظر او باشد؛ یكی سازمان برنامه و یكی هم اطلاعات. از طرف ایشان آقای جواد مادرشاهی میآمد ... نمودار میآورد. چارت تشكیلاتی سرویسها را روی تخته میكشید و خلاصه برای طرح استدلالهای خودش معركه میگرفت و من هم مجبور بودم با او مخالفت كنم." (نگاه کنید به مصاحبه حجاریان با ایسنا از اینجا) خامنه ای موفق نشد سازمان اطلاعات را یکجا بدست حجتیه بدهد ولی پیوندهای خود را با حجتیه نگه داشت و بعدها آنها را در دوران رهبری خود به کار گرفت. همه اینها جز این نشان نمی دهد که تمام شبکه اطلاعاتی کنونی علی خامنه ای یکجا در درست حجتیه و انگلستان است و سرمهندسین آنها سناریوی کودتا علیه جنبش مردم و انداختن آن به گردن رهبران جنبش سبز را از روی طرح مشابه آن درباره حزب توده ايران طراحی کردند. |
راه توده 354 8 اسفند ماه 1389