راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

حاکمیت نا مشروع
نیارمند مجلس نامشروع است

 

رسانه‌های حکومتی جمهوری اسلامی بر طبل انتخاباتی می‌کوبند که قرار است از درون آن مجلس نهم بیرون بیآید. رهبر و چاپلوسان او وعده شیرینی شرکت مردم در این انتخابات را به خود می‌دهند، اما خود بهتر و بیشتر از هر کسی میدانند که آنچه در شرایط کنونی برای مردم مطرح نیست انتخابات و مجلس است، چرا که نه اعتباری برای مجلس دست نشانده قائل‌ اند و نه برای چند باند مافیائی حاکم که با هم بر سر تصاحب مجلس رقابت دارند. این منطقی ترین حاصل کودتای انتخاباتی سال 1388 است که هنوز برنده‌های آن در زندان و حبس خانگی اند. مردم اصلا درباره انتخابات صحبت هم نمی‌کنند، چه رسد به این که بازی حکومتی دو جبهه پایداری و استواری، اصولی و نیمه اصولی و غیر اصولی را جدی بگیرند. آنچه ذهن مردم را در این دوران بیش از همه به به خود مشغول کرده خطر جنگ، خطر گرانی بیشتر، خطر بیکاری، خطر جنگ داخلی و خطر نابودی کشور و خطر غول استبداد و خودکامگی و پایان فاجعه بار نظامیگیری است. و آنهائی که به صف شده اند تا بنام منتخب مردم، با صندوق سازی و هوچی گری به مجلس بروند، کارگزاران و عاملین همین فاجعه اند. پول ناشی از اختلاس و بازار سیاه دلار و طلا، پول حاصل از فروش و توزیع مواد مخدر و پول ناشی از ورود میلیاردها دلار کالای قاچاق از طریق بنادری که دراختیار سپاه است، این روزها در گردش است تا تبدیل به نماینده و مجلس بشود! سهم شیر از آن دستچین شدگان و در لباس شخصی فرو رفتگان سپاه است و بقیه اش را هم قرار است بین چند باند حکومتی که یک سر آن به مصباح یزدی وصل است و سر دیگرش به احمدی نژاد و روحانیونی نظیر احمد جنتی و شیخ محمد یزدی و موتلفه چی‌ها تقسیم کنند. این گوسفند قربانی که از مشروطه تاکنون بارها سرش را مقابل پای استبداد بریده اند، نامش مجلس فرمایشی است! همان مجلسی که رضاخان از درون آن رضاشاه در آمد و در دوران محمدرضا شاه نیز نمایندگانش چاکران و پایبوسان آستان آریامهر بودند!

از بدو پیروزی انقلاب و رفراندوم ختم نظام شاهنشاهی و شکل گیری جمهوری در ایران، تا انتخاباتی که زیر نظر مستقیم علی خامنه‌ای و ولیعهدش "مجتبی" اکنون تدارک برگزاری‌اش را می‌بینند، در هیچ دوره‌ای و در هیچ انتخاباتی اینگونه مردم بی اعتناء به انتخابات نبوده اند. چنان بی اعتناء که می‌توان نام آن را تحریم ملی انتخابات مجلس نهم گذاشت. شک نیست که از جمعیت 70 و چند میلیونی ایران، چند میلیونی در این انتخابات نیز به هر دلیل – غم نان، وابستگی به حکومت، ترس از آینده شغلی، بسیجی‌های حقوق بگیر و...- شرکت خواهند کرد و برگه‌ای هم به درون صندوق‌ها خواهند انداخت، اما حکومت خود بهتر از مردم می‌داند، این انتخابات و اینگونه شرکت در آن، نامش انتخابات و شرکت مردم در آن برای تعیین سرنوشت کشور نیست. مردم ایران اکنون به این نتیجه رسیده اند که باید رفت به سمت یک انتخابات واقعی و تکلیف کشتی نظام را روشن کرد و به همین دلیل به شعبده بازی انتخابات مجلس نهم پوزخند می‌زنند. این صحنه چنان آشکار است که مشروط ترین منتقدان درون حکومتی وضع کنونی کشور و بویژه شخص علی خامنه‌ای و سیاست هایش، علیرغم همه تهدید ها، مهر سکوت را نمی‌شکنند و با اکثریت مردم در بی اعتنائی به شعبده بازی انتخابات مجلس نهم همراه و همگام شده اند. مجلسی که اگر تشکیل شود و اگر دوام بیآورد، زیر فشار واقعیات بیرون از مجلس و در درون جامعه، از بیم سرانجام کار، خود به چند پارچه تقسیم شده و به جان هم خواهند افتاد!

تمام شواهد نشان میدهد که مردم ایران در همان مسیری قرار گرفته اند که در دهه 1350 قرار گرفتند، با این تفاوت اساسی که تجربه و آگاهی ملی بسیار فراتر از دهه 1350 است و پشتوانه یک انقلاب با مردم است. درعین حال که همچنان در جمهوری اسلامی و از جمله، در متن نیروهای نظامی آن ظرفیت‌هائی برای همگامی با مردم و خاتمه بخشیدن به حکومت اوباش و آدم کشان و باندهای مافیائی وجود دارد. شاید در انتخاباتی دیگر، مردم ایران با شور و اشتیاقی همانند انتخابات ریاست جمهوری 1388 شرکت کنند، اما شرط آن شرکت، طرد و برکناری حاکمیت کنونی است. با رای گیری و یا بدون رای گیری!

 

 

 

   راه توده  354      8 اسفند ماه 1389

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت