جهش بزرگ
از سال 2011
در سراسر جهان
آغاز شد
فرقه دمکرات آذربایجان ایران
سال گذشته میلادی یکی از پر ماجراترین سال ها
در عصر معاصر بود. سال اعتراضات اجتماعی و تحولات جهانی از کشورهای عربی
گرفته تا مرکز جهان سرمایه داری. در این سال بحران اقتصادی، مالی، سیاسی و
اجتماعی در قسمت بزرگی از جهان اوج گرفت. چندین حکومت سرنگون شد. عمده ترین
حوادثی که در این سال رخ داد، عبارت از این است که مردم کشورهای رشد یافته
سرمایه داری ماهیت سیستم اجتماعی موجود را بیش از پیش درک کردند. این مسئله
بسیار پر اهمیت است. زیرا ضرورت تغییر سیستم اجتماعی نه تنها از جانب طبقه
پیشرو، طبقه کارگر، بلکه از جانب نود و نه درصد اهالی جامعه سرمایه داری
کلاسیک مطرح شد. این بدان معنا است که نظام سرمایه داری پوسیده شده و به
پایان راه خود رسیده است. تظاهرکنندگان در کشور اسپانیا به منظور نشان دادن
اعتراضات خود، حرکتی نمادین از خود نشان دادند، که به تدریج در کشورهای
دیگر گسترش پیدا کرد و تحت عنوان "اشغال وال استریت" در نیویورک و دیگر
شهرهای بزرگ همچون لندن خود را نشان داد. جهان سرمایه داری در سال گذشته به
جای تن دان به خواسته های مردم راه برون رفت از بحران را ریاضت اقتصادی
برای توده های مردم و کمک های صدها میلیاردی به موسسات و بنگاههای مالی
اجرا کردند. بدین ترتیب فشار بحران اقتصادی ناشی از این وضعیت هرچه بیشتر
بر دوش اکثریت مطلق اهالی این کشور ها افتاد. در آمد خانواده ها کمتر شد.
حقوق کارمندان و کارگران پائین آمد. نرخ بیکاری بیشتر شد. سال بازنشستگی به
بالای شصت سال رسید و حقوق باز نشستگی کمتر شد. در چنین فضایی قیمت مواد
غذائی افزایش یافت. بدین ترتیب از تقسیم عادلانه ثروت ملی بشکل آگاهانه
جلوگیری شد. بدین وسیله دستاورد کارگران و زحمتکشان که طی سالیان دراز بر
اساس مبارزات بدست آورده بودند، پایمال شد و به ثروت گروه کوچکی منسوب به
یک درصد هرچه بیشتر افزوده شد. ثروتمندان ثرتمندتر و فقرا فقیر تر شدند.
گروهی از اقتصاددانان غربی بر این عقیده اند که می توان کسری بودجه های
هنگفت فعلی را با افزایش مالیاتی از زحمتکشان جبران کرد. در حالیکه عده ای
دیگر چنین سیاستی را نه تنها راه گشا نمی دانند بلکه بشدت آن را مخرب
ارزیابی می کنند. زیرا این سیاست منجر به کاهش رشد اقتصادی و شدت بخشیدن به
نارضایتی های اجتماعی خواهد شد.
جهان سرمایه داری در حالی به استقبال سال 2012 می رود که با بزرگترین چالش
در همه دوران خود روبرو است. آمریکا بزرگترین کشور بدهکار جهان با بیش از
15 تریلیون دلار می باشد. که هر ساله بیش از یک تریلیون به آن افزوده می
شود. هم اکنون هر شهروند آمریکایی بیش از 50 هزار دلار بدهی دارد. این بدهی
در منطقه یورو 35 هزار و در بریتانیا 30 هزار دلار می باشد.
در دهه نود با تخریب کشورهای سوسیالیستی از جمله اتحاد شوروی، جهان سرمایه
داری نفسی راحت کشیده بود و گمان می کرد برای همیشه از بحران بیرون آمده
است. اما تاریخ نشان داد که بحران نظام سرمایه داری پایان پذیر نیست. این
بحران ها ناشی از ذات خود سرمایه داری می باشد و تا نابودی، همراه آن خواهد
بود. به همین دلیل در سال پیش رو باید منتظر بحران های عمیق تر و اعتراضات
گسترده تر توده های مردم در جهان سرمایه داری بود.
بحران سرمایه داری به بخش های دیگر جهان سرایت کرد. در بخشی بزرگی از
خاورمیانه و شمال آفریقا جنبش اعتراضی گسترش و منجر به زیر کشیدن برخی از
حکام این کشورها شد. در تونس و مصر بن علی و حسنی مبارک مجبور به کناره
گیری از حاکمیت شدند. در یمن بن صالح از قدرت استعفا داد. درلیبی نیروهای
ناتو به رهبری آمریکا معمر قذافی را به قتل رساندند. در بحرین، سوریه و
دیگر کشورهای عربی اعتراضات مردم با مقاومت و سرکوب نیروهای دولتی مواجه
شد. بهار عربی نامی که به جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه مردم کشورهای عربی
داده شده است، هنوز به مقصد نهایی نرسیده است. جامعه سرمایه داری تلاش کرد
تا جنبش اعتراضی کشورهای عربی و شمال آفریقا را در چارچوب منافع خود مهار
کند. این امر با خواست مردم بخصوص زحمتکشان این کشورها در تضاد قرار دارد.
به همین خاطر اعتراضات مردمی برعلیه حاکمان جدید این کشورها ادامه دارد.
ایران بزرگترین کشور خاورمیانه است. ایران در تاریخ معاصر انقلابات و جنبش
های اجتماعی متعددی را تجربه کرده است. از انقلاب مشروطیت تا یکی از
بزرگترین انقلابات جهان، انقلاب بهمن ماه 1357. این نشان میدهد که مردم
ایران بطور جد خواهان تغییرات بنیادی در سیاست کشور به سود آزادی و عدالت
اجتماعی هستند. بی دلیل نیست که نیروهای ارتجاعی داخلی با همدستی ارتجاع
جهانی همواره اعتراضات و جنبش های مردمی ایران را با خشن ترین وخونین ترین
شیوه ها سرکوب کرده اند. گروهی که با خیانت به آرمان های انقلاب و سرکوب
نیروهای انقلابی و مردم معترض به وضع موجود سکان حکومت را در دست دارند، در
سال گذشته، همچنان به سیاست های ویرانگر خود ادامه دادند. ایران در سال
گذشته میلادی در عرصه سیاست، یکی از پر تنش ترین سالهای خود را پشت سر
گذاشت. سرکوب خشن معترضین و منتقدین به حکومت هرچه بیشتر تشدید شد. این امر
تا جایی رسید که نزدیکترین افراد به هرم حاکمیت مانند هاشمی رفسنجانی را
هدف قرار داد. زندان های رژیم در سال گذشته پر شدند از افراد و شخصیت هایی
که جزء نزدیک ترین افراد به حکومت فعلی بودند. به همین دلیل می توان گفت
سال پیش، پایگاه اجتماعی حاکمیت هرچه بیشتر محدود و شمشیر سرکوب بالای سر
بسیاری از یاران دیروز حاکمیت قرار گرفت.
در عرصه اقتصادی کشور بزرگترین بحران ها را شاهد بود. سیاست های غلط
اقتصادی دولت احمدی نژاد و تحریم های جهانی دو عامل اصلی این بحران
بودند.جنگ روانی حمله به ایران از جانب غرب و اسرائیل ورجز خوانی های
حاکمیت باعث گردید، تا ارزش ریال به کمترین نرخ در طول تلریخ ایران نزول
کند. مردم ایران در حالی سال 2011 میلادی را پشت سر گذاشتند که تورم و
بیکاری به بالاترین حد خود رسیده بود. به موازات تشدید فشار بر طبقات و
اقشار آسیب پذیر جامعه، چماق سرکوب و خفقان نیروهای امنیتی بیشتر بالای سر
مردم قرار گرفته است. مردم از هرگونه اظهار نظر در امور مملکتی منع شده
اند. کوچکترین اظهار نظر در امور کشور جرم تلقی می شود. حریم خصوصی افراد
بخصوص روشنفکران از جانب حکومت کنترل می شود. بدیگر معنی ترس از جنبش
اعتراضی مردم و خارج شدن اوضاع از کنترل، خواب از چشم حاکمان ربوده است.
مردم جهان و ایران درحالی به استقبال سال 2012 میلادی می روند که سیاست های
اقتصادی موجود پاسخگوی نیاز های مردم نیست. مردم دنیا از جمله مردم ایران
خواهان جهانی هستند که به جای فقر، بیکاری، بی خانمانی و صدها بلای اجتماعی
دیگر از جمله جنگ و ویرانگری، جهانی باشد که سعادت و خوشبختی انسان ها مورد
نظر قرار دهد. این جهان دور از دسترس نیست. سال 2011 مردم جهان در این
راستا گام بر داشتند. در سال پیش رو باید منتظر حوادثی مهمتر از سال قبل
بود.
راه توده 347 19 دی ماه 1390