جنبش کارگری و کمونیستی ایران
عبدالصمد کامبخش- 12
نخستین مرامنامه
حزب توده ایران
2 - تشکیل حزب تودۀ ایران
الف- جلسه مؤسسان و نخستین اصول مرامی حزب
در شرائطی که برای مردم ایران هنوز پروبلمهای انقلاب مشروطیت ایران حل
نشده بود، فرو ریختن رژیم اختناق و دیکتاوری 20 ساله و برقراری آزادیهای
ابتدائی امکان برای طرح مسائل اجتماعی و مبارزه در راه حل آنها را بوجود
میآورد. بر حسب منافع طبقات و قشرهای مختلف و بر حسب جاه طلبیهای اشخاص و
یا اینکه چه کسی خود را برای اجراء خواستهای این یا آن طبقه و یا قشر ارجح
میداند احزاب متعددی مانند قارچ پس از باران از زمین روئیدند. در اندک مدتی
تعداد این گونه "احزاب" و گروهها و دستجات منتسب به این یا آن رجل سیاسی
از بیست تجاوز کرد. ولی از این میان تنها آنهائی برای مدت معینی و پس از
چند ادغام باقی ماندند که توانستند با برنامه و عمل خود پشتیبانی طبقه و یا
قشر معینی را جلب نمایند.
مسئلۀ مهمی که از ضرورتهای جامعه ما ناشی میشد تشکیل حزب علنی طبقه کارگر
بود که شرائط عینی و ذهنی برای تشکیل آن فراهم بود. این حزب به دست عدهای
از کمونیستهای آزاد شده و انقلابیون در جلسۀ هیئت مؤسسان در تاریخ 7 مهر
1320 تشکیل گردید. جلسۀ مؤسسان هیئتی مرکب از 15 نفر بنام کمیته موقت کشیل
داد که در رأس آن سلیمان محسن اسکندری (سلیمان میرزا)- از مبرزترین و
سرشناسترین رجال آزادیخواه صدر مشروطیت قرار گرفت.
حزب تودۀ ایران چنانکه از نام آن پیداست میبایستی با استفاده از امکانات
علنی مبارزه و عرضه داشتن دورنمائی روشن، تودههای وسیع طبقات زحمتکش را
برای مبارزه تجهیز کند و با دادن شعارهای صحیح تاکتیکی و طرح خواستهای
مبرم روز، راه را برای مبارزه بگشاید و نیروهای مترقی را مرحله به مرحله به
اقتضای منافع مشترک در جبهه واحد گرد آورد.
در آن موقع که هنوز خطر دیکتاتوری نزدیکترین خطر محسوب میشد حزب نو بنیاد
نخستین شعار مبارزه را "مقاومت مشترک همه طبقات و قشرهای آزادیخواه در
مقابل رجعت دیکتاتوری" اعلام داشت و برای این منظور دو نکته را هدف خویش
قرار داد که میتوانست خواست نیروهای وسیعی را منعکس سازد:
1- به دست آوردن آزادیهایی که به موجب قانون اساسی برای ملت ایران شناخته
شده است،
2- جلوگیری از ارتجاع و استبداد با اتکاء به قدرت جمعی توده ایران،
در تدوین اصول سیاسی مرام حزب نیز در بدو تأسیس همین نظر ملحوظ شده است:
1- حفظ استقلال و تمامیت ایران،
2- برقرار کردن رژیم دمکراسی و تأمین کلیه حقوق فردی و اجتماعی از قبیل
آزادی زبان و نطق و قلم و عقیده و اجتماعات،
3- مبارزه علیه هر گونه رژیم دیکتاتوری و استبدادی،
4- اصلاحات لازمه در طرز استفاده از زمین و زراعت و بهبودی بخشیدن به وضع
زارعین و دهقانان و توده زحمتکش ایران.
5- اصلاحات اساسی در امور فرهنگی و بهداری و برقراری تعلیمات اجباری و
مجانی عمومی و تأمین استفاده توده ملت از کلیه مواهب فرهنگی و بهداشت،
6- تعدیل مالیاتها با در نظر گرفتن منافع توده،
7- اصلاح امور اقتصادی و بارزگانی و توسعه صنایع و معادن و وسائل حمل و نقل
از قبیل ایجاد و نگاهداری راههای شوسه و تکمیل خطوط آهن،
8- ضبط اموال و دارائی پادشاه سابق به نفع ملت ایران.
با اینکه منتهای اعتدال در این خواستها رعایت شده است، هیئت حاکمه ایران
به خوبی آنچه زیر نام حزب تودۀ ایران در حال تکوین بود را درک میکرد. حزب
تودۀ ایران در ابتداء امر از آزادیهایی که برای دیگر جمعیتها ملحوظ شد
محروم بود: جلساتش در خفا تشکیل میشد، ناشری برای افکار خود نداشت، در
مطابع برای چاپ نشریات حزب بسته بود. تنها پس از گذشت پنج ماه بود که حزب
توانست روزنامۀ "سیاست" را که عباس اسکندری صاحب امتیازش بود منتشر سازد.
در نخستین شماره این روزنامه علاوه بر اصول سیاسی مرام حزب شرحی مبنی بر
معرفی آن مندرج است:
"مقصود از توده ایران که گفته میشود، توجه به یک قسمت از مردم این مملکت
نیست. هر کسی که در این سرزمین طرفدار آزادی فکر و عقیده بوده به مملکت و
سعادت اهالی آن علاقمند باشد، برای تخفیف رنج بدبختان قدم بردارد و برای
زیردستان در اجتماع همان حقوق را که قانون به آنها اعطاء کرده است، بشناسد،
خدمتگذار را در هر لباسی که هست تقدیر کند و جنایتکار را در هر مقامی که
هست از خود براند و به دست عدالت بسپارد ما از خود میدانیم.
حزب تودۀ ایران نماینده اکثریت واقعی این مملکت است و افراد آن قدمی که بر
میدارند برای ارتباط بین توده و جلوگیری از هر قسم تشتت و اختلاف کلمه و
حفظ حکومت مشروطه و اصول دمکراسی است. افراد حزب جز سعادت و خوشی ایران-
یعنی سرزمینی که با حدود مشخصات طبیعی و سیاسی در دنیا به این نام شناخته
میشود- فکری ندانسته و آسایش و رفاهیت خود را در بقای استقلال تام آن
دانسته و برای حفظ آن هم از هیچ فداکاری مقدور مضایقه ندارند."
سپس روزنامه در باره تشکیل و فعالیت اولیه حزب، با اشاره به موانع موجود،
چنین ادامه میدهد:
"بهمین نظر از شهریور ماه گذشته رفقا و همفکران ما از گوشه و کنار مملکت به
یکدیگر مراجعه نموده و تشکیلات قدیم خود را بررسی کرده و تجدید نمودند و
هیئت مرکزی جمعیت در نقاطی که قانون اقتضای اجتماع مینمود و موانعی وجود
نداشت تشکیلات حزب را توسعه داد. در مدت پنج ماه طبق احصائیه موجود در غالب
نقاط مملکت تنها حزی است که وجود دارد."
ب- گامها و دشواریهای اولیه حزب در مبارزۀ داخلی و خارجی
طی پنج ماه اولیه، کار حزب تودۀ ایران در درجه اول بین طبقۀ کارگر-
تکیه گاه اصلی و واقعی حزب- بود. حزب مورد استقبال این طبقه قرار گرفت.
اعضاء اولیه حزب- کارگران قدیمی و اشخاصی بودند که یا سابقۀ فعالیت در حزب
کمونیست ایران داشتند و یا اینکه از طرق مستقیم و غیرمستقیم به سوابق
مؤسسین آن پی بردند. عامل عمدهتر، فعالیت حزب در راه برآوردن خواستهای
مبرم اقتصادی و به دنبال آن سیاسی کارگران بود: بالا بردن دستمزد، تقلیل
روز کار، حق استفاده از تعطیل، به رسمیت شناخته شدن اتحادیههای کارگری.
به منظور دفاع از حقوق صنفی کارگران، حزب برای تشکیل اتحادیههای کارگری
پیشگام شد و تحت رهبری آن شورای مرکزی اتحادیههای کارگران تشکیل گردید و
به تدریج شعب خود را بسط داد.
این فعالیت اتحادیهای از همان روز اول با مشکلاتی روبرو شد که ناشی از کار
در زمان جنگ و همکاری با متفقین بود. باید متذکر شد که یکی از طرق همکاری
ایران با متفقین علاوه بر واگذاری طرق ارتباطی برای حمل اسلحه- فروش
محصولات معین صنایع کشور بود. کارخانههای اسلحه سازی و برخی از
کارخانههای دیگر (جمعا دو سوم کارخانههای کشور) برای رفع نیازمندیهای
متفقین کار میکردند. متوقف ساختن کار اینگونه کارخانجات به همکاری جنگی
ایران و متفقین زیان وارد میساخت و این خود مخالف سیاست حزب دائر به مبارزه
با آلمان فاشیستی بود. از جانب دیگر استیفای حقوق کارگران بدون مبارزه که
اعتصاب و تعطیل کارخانهها را نیز در برداشت، دشوار بود. از این برخورد
آگاهانه حزب تودۀ ایران که در مواردی احتیاج به مماشات و کار ایضاحی میان
کارگران داشت دشمنان طبقۀ کارگر به کمک عناصر ارتجاعی علیه حزب استفاده
میکردند، در یک رشته از اینگونه کارخانهها اتحادیههای قلابی تشکیل دادند
و با دعوت کارگران به اعتصاب و متوقف ساختن کار و گرفتن مزایائی طبق قرار
قبلی با کارفرمایان و یا رؤسای کارخانهها کارگران نا آگاه را به سوی خود
جلب میکردند.
مبارزه خستگی ناپذیر توأم با تشخیص موقعیت لازم بود تا حزب این عوامفریبی
را افشاء نماید و کارگران را از مضمون واقعی آن آگاه و به مسیر صحیح مبارزه
بیاندازد و سرانجام وحدت طبقه کارگر را زیر لوای اتحادیههای واقعی تأمین
نماید.
دشواری دیگر حزب مبارزه خارجی آن بود.
قبل از هر چیز حزب خود را آماده مبارزه علیه فاشیسم کرد. تسلط روز افزونی
که آلمانهای فاشیست از مدتی قبل از حمله به اتحاد شوروی و ورود نیروهای
متفقین به ایران در کشور به دست آورده بودند نیروی مادی و معنوی بزرگی را
در اختیار آنان گذارده بود.
شبکه جاسوسی و خرابکاری هیتلریها تحت رهبری جاسوسان ورزیدهای مانند فرانس
مایر و شولتسه و دیگران در همه نقاط کشور گسترده شده و بویژه در شمال تقویت
یافته بود. تهیه بزرگی برای خرابکاری در مؤسسات، راهها و راه آهن سرتاسری
و در داخل ارتش دیده شده و بند و بست هائی با سران ایلات جنوب انجام یافته
بود تا در صورتیکه رضاشاه از مقاومت در مقابل ارتش شوروی سر پیچید وی را
بوسیله کودتای نظامی برکنار کنند.
هیتلریها از مدتها پیش مقدار قابل ملاحظهای اسلحه و مهمات زیر عناوین
مختلف به شکل محصولات صنعتی به آدرس کمپانیهای آلمانی و بوسیله بستههای
پستی به نام اشخصاص وارد کرده بودند که نه تنها حاوی سلاحهای دستی بلکه
حاوی تفنگ، مسلسل و حتی توپهای کالیبر کوچک نیز بود.
طی 8 ماهه اول سال 1941 از طرق مختلف به مقدار 11 هزار تن تسلیحات و
تجهیزات جنگی مختلف از آلمان به ایران حمل شده بود که در انبارهای مخفی
نگاهداری میشد. تعداد قابل توجهی از این انبارها در شمال پس از ورود متفقین
توسط نیروهای ارتش شوروی کشف شد.
نمایندگان آلمان هیتلری آنقدر به برق آسا بودن پیروزی خود و استحکام
پایگاههای خود در ایران اعتماد داشتند که سفیر آلمان به هنگام خروج خود
حتی کرایه چند ماهه سفارت را پرداخته بود که برای آینده در اختیار آنها
باشد.
آمادگی هیتلریها تنها آمادگی نظامی نبود. آنها عده زیادی از افسران ارشد
ارتش و رجال سیاسی ایران را به سوی خود جلب کرده بودند.
احزابی نیز به طور مخفی به منظورهای تروریستی و تبلیغاتی تشکیل شده بود که
از آن جمله بودند: حز "ملیون ایران" با شرکت مستقیم مایر آلمانی به رهبری
سرلشگر زاهدی، نوبخت وکیل مجلس، خسرو اقبال و دیگران.
حزب "کبود" تحت نظر دکتر متین دفتری- دارای شبکه قابل توجهی در تهران و
بویژه در جنوب به منظور همکاری با رؤسای ایلات جنوب.
از نظر تبلیغاتی هیتلریها با استفاده از نفوذ سنتی آلمان به عنوان نیروی
سوم توانسته بودند عده زیادی از جوانان را به سوی خود جلب نمایند که منجربه
تشکیل احزابی مانند "پیکار" و "نبرد" شد.
از طرف دیگر دستگاه تبلیغتی رضاشاه با ایجاد حائلی میان ایران و اتحاد
شوروی توانسته بود این کشور سوسیالیستی را از جهت ماهیت خود برای بسیاری از
ملیون و میهن پرستان بویژه جوانان روشنفکر که تشنۀ مبارزه بودند ناشناخته
نگاهدارد. اتحاد شوروی به عنوان کشوری تصویر شده بود که همچنان سیاست
امپریالیستی حکومت تزاری را دنبال میکند.
حزب تودۀ ایران میبایستی از یک سو ماهیت امپریالیسم را بطور کلی و سیاست
توسعه طلبانه و ددمنشانۀ آلمان هیتلری را افشاء کند و از سوی دیگر حقایق
اتحاد شوروی را که کشوری است سوسیالیستی روشن سازد.
بدین منظور حزب تودۀ ایران بدون واهمه از تهدیدهائی که انجام میگرفت دست
به تشکیل کمیتههای ضد فاشیست در شهرهای مختلف زد و روزنامۀ "مردم" را نیز
به عنوان ارگان ضد فاشیستی خود منتشر ساخت.
روزنامه "مردم" در تاریخ 11 بهمن 1320 منتشر شد. طی مدتی که از آغاز انتشار
این روزنامه تا اعلان جنگ ایران به آلمان فاشیستی گذشت کمیتههای ضد فاشیست
و روزنامه "مردم" فعالیت جوشانی انجام دادند که با موفقیتهای بزرگی روبرو
بود. در شماره 108 این روزنامه مورخ 26 مهر 1322 این مبارزه به حق چنین جمع
بندی میشود:
"اگر امروز ملت ایران در افکار ضد فاشیستی خود به پایهای رسیده است که
دولت ایران خود را مجبور میداند به دولت آلمان اعلان جنگ دهد... ما کارکنان
روزنامه مردم فخر و مباهات میکنیم... که در پاشیدن تخم این افکار ضد
فاشیستی پیشقدم بودیم و ما بزرگترین ضربت را بدست نشاندگان فاشیسم در ایران
وارد آوردیم. چرا مباهات نکنیم؟ در آن هنگام که ما روزنامه مردم را منتشر
کردیم روزی نبود که مراسلاتی پر از فحش و ناسزا به ما نرسد و پای تلفون به
ما هتاکی و تهدید نکنند..."
مشکل دیگری که حزب در مبارزه ضد امپریالیستی خود در آغاز امر با آن مواجه
شد ارزیابی غلطی بود که نزد برخی در باره ماهیت ائتلاف ضد هیتلری وجود داشت
که در صورت نضج و نمو میتوانست نتیجه گیریهای نادرست و چه بسا انحرافی
بوجود آورد.
مادام که حزب تودۀ ایران دشمن عمده آنروزی را نه تنها از دیدگاه میهن خود
بلکه از نظر بقای تمدن بشری نیز در سیمای آلمان هیتلری میدید ناچار
میبایستی از کمک هائی به متفقین که بتواند پیروزی آنها را تسهیل نماید
دریغ نکند.
از این پدیده دولتهای امپریالیستی انگلیس و امریکا و در درجه اول انگلیس
میکوشیدند به نفع خود استفاده کنند. نخستین گام در این زمینه اعتراف نامه
آنتونی ایدن وزیر خارجه وقت انگلیس بود که بوسیله رادیو لندن و اوراق چاپ
شده منتشر گردید. آنتونی ایدن رسما به کمک انگلیسها برای روی کار آوردن
رضاخان اعتراف میکرد و توجیه مینمود که غرض از این کار خفظ مصالح انگلیس
بوده است و تعهد مینمود که نظیر چنین سیاستی تکرار نخواهد شد. علاوه بر آن
از جانب دفتر تبلیغاتی سفارت انگلیس جزوهای تحت عنوان "آیا بریتانیای کبیر
کشور امپریالیستی است" به چند زبان منتشر گردید مبنی بر تجلیل دمکراسی
انگلستان و توضیح این نکته که اکنون دیگر بریتانیا جنبه امپریالیستی خود
را، که زمانی سیاست وی را تشکیل میداد، از دست داده است.
علاوه براین اقدامات تبرئه جویانه، امپریالیسم انگلیس دست به فعالیت آکتیو
اجتماعی در جهت جلب نیروهای دمکراتیک زد. نخستین گام تشکیل حزب "همرهان"
(سوسیالیست) بود که به دست نماینده شرکت نفت جنوب در تهران- مصطفی فاتح
تشکیل گردید. این حزب به نظر تشکیل دهندگان آن میبایستی حلقه واسط همکاری
با حزب تودۀ ایران باشد. عناصر ناآلودهای در رهبری این حزب آورده شده
بودند که میتوانستند نظر مساعد حزب را جلب کنند و عملا هم مدتی در روزنامه
مردم همکاری کردند. ولی حزب تودۀ ایران با اینکه هنوز تجربه لازم را در این
جریانات کسب نکرده بود توانست خود را از آلوده شدن به این همکاری حفظ کند و
راه صحیح خود را ادامه دهد.
ج- نخستین کنفرانس ایالتی تهران
با وجود محدودیت هائی که هیئت حاکمه برای حزب تودۀ ایران فراهم ساخته
بود حزب در سایه کوشش خستگی ناپذیر خود به سرعت بدل به یگانه نیروی متشکل
روز گردید.
نخستین قدرت نمائی حزب تودۀ ایران میتینگ عظیمی بود که در 14 بهمن 1320
یعنی روز شهادت دکتر تقی ارانی در ابن بابویه تشکیل شد. دولت به تقاضای حزب
که برای برگذاری میتینگ اجازه خواسته بود جواب رد داد و نیروهای انتظامی
مأمور شدند از هر گونه اجتماعی جلوگیری نمایند. با این وجود حزب توانست
افراد خود را از طریق مختلف به محل میتینگ بیاورد به نحوی که دیگر جلوگیری
ناممکن بود.
چندین هزار نفر در این میتینگ شرکت کردند و میتینگ با شکوه خاصی بر گذار
شد. نمایش 14 بهمن اثر ژرفی باقی گذارد، بر جاذبه حزب افزود و هیئت حاکمه
را در مقابل واقعیت وجود نیروئی قرار داد که دیگر آنرا نادیده گرفتن ممکن
نبود.
چندی پس از میتینگ 14 بهمن در 4 اسفند 1320 روزنامه "سیاست" به عنوان ارگان
حزب منتشر شد. انتشار روزنامۀ ارگان، موفقیت بزرگی بود. روزنامه حلقه واسطی
شد که سازمانهای حزب را در شرائط نامساعد آنروزی بهم مربوط میساخت، آنها
را از زندگی حزب و خط مشی آن آگاه مینمود. بدین سان فعالیت حزب زندهتر و
تحرک آن افزونتر گشت.
در ظرف یک سال شبکه سازمانی حزب مهمترین استانها و شهرستانها را در برگرفت.
عده اعضاء آن از ده هزار تجاوز کرده بود. حزب به برنامه، اساسنامه و خط مشی
روشن برای مبارزه خود احتیاج داشت.
در تاریخ 17 مهر 1321 کنفرانس ایالتی تهران برای انجام این منظور تشکیل
گردید. در این کنفرانس 120 نماینده حضور داشت که به نسبت اعضاء سازمانها سه
ربع آن از تهران و الباقی از ولایات بود. کنفرانس گزارشهای زیر را استماع
نمود و در باره آن قطعنامه صادر کرد:
گزارش سازمانی،
گزارش در باره برنامه و اساسنامه،
خط مشی تاکتیکی حزب،
گزارش مالی.
کنفرانس به مناسبت مبارزه موفقیت باری که حزب علیه فاشیسم و تبلیغات آن
انجام داده بود ابراز خرسندی کرد و به حزب تبریک گفت.
کنفرانس متذکر شد که حزب تودۀ ایران متکی به هیچ نیروئی جز نیروی مردم
ایران نیست و با اتکاء به این نیروست که مبارزه میکند و خواهد کرد.
در برنامه حزب علاوه بر شعار حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران شعارهای اصلی
مربوط به مبارزه داخلی و خارجی حزب بشرح زیر تصریح گردید:
"کارگران، دهقانان، روشنفکران، پیشه وران متحد شوید.
"بر علیه هر گونه استعمار کشور ایران مبارزه نمائید."
از جمله موادی که به خواستهای برنامه حزب اضافه گردید دادن حقوق سیاسی به
زنان کشور بود. خواستهای اساسی حزب در آن مرحله به شرح زیر مورد تصویب
قرار گرفت:
1- تشکیل حکومت دمکراتیک که نماینده قشرهای وسیع مردم باشد.
2- اجرای آزادی هائی که قانون اساسی برای مردم ایران قائل شده است- لغو
قوانین ضد دمکراتیک زمان رضاشاه از آن جمله قانون خرداد ماه 1310. اصلاح
قانون انتخابات و دادن حقوق سیاسی به زنان.
3- تقسیم بلاعوض املاک خالصه و املاک اختصاصی رضاشاه بین دهقانان، باز خرید
املاک اربابی و تقسیم بلاعوض آنها میان دهقانان.
4- گذراندن قانون 8 ساعت کار برای کارگران، به رسمیت شناختن اتحادیههای
کارگری.
کنفرانس توجه خاصی به لزوم تربیت ایدئولوژیک کادرها نمود و تصمیم به تشکیل
شعبه خاصی به نام شعبه تبلیغات حزب گرفت.
کنفرانس تصمیم گرفت که به جای روزنامه "سیاست" که مدیران عباس اسکندری به
مناسبت روش غیر حزبی خود از حزب اخراج گردیده بود، روزنامه دیگری به عنوان
ارگان مرکزی حزب در نظر گرفته شود.
کنفرانس با تصویب اساسنامه موقت حزب سازمان آنرا پی ریزی کرد.
در کنفرانس، کمیته ایالتی تهران مرکب از 15 نفر و کمیسیون تفتیش ایالتی
انتخاب شد. کمیتۀ ایالتی مأمور گردید وسائل تشکیل کنگره حزبی را هر چه
زودتر فراهم سازد و موقتا وظایف کمیته مرکزی را انجام دهد.
بدینطریق شالوده حزب علنی طبقه کارگر- حزب پیکار جوی مجهز به تئوری
مارکسیستی- لنینیستی ریخته شد.
راه توده 347 19 دی ماه 1390