حق رای زنان ایران
آسان بدست نیآمده
که آسان از دست برود
انتخابات و حق رای، تاریخی فراتر از تاریخ
جمهوری اسلامی دارد. فراز و فرودهائی را طی کرده تا به امروز رسیده. همین
فراز و فرود را زنان ایران برای داشتن حق رای طی کرده اند. فرود آن محرومیت
از حق رای تا ابتدای دهه 1340 بود و فراز آن شرکت عظیم زنان در انقلاب و
گرفتن حق خود برای دادن رای. در دوران فرود، روحانیت با حق رای زنان مخالف
بود. حتی وقتی شاه زیر فشار جبر زمان و جنبش زنان این حق را بصورت قانونی
پذیرفت و اولین اعلامیه روحانیت – حتی آقای خمینی- مخالفت با آن بود. گرچه
همین روحانیت و بویژه آقای خمینی در انقلاب 57 این حق را نه تنها پذیرفتند،
بلکه بدون حضور گسترده زنان در خیابان و در جنبش اعتراضی امکان پیروزی بر
شاه را نداشتند.
هرکس مدعی شود، شاه یکشبه خواب نما شد و حق رای زنان را به آنها داد، خود
را فریب داده است. برای نخستین بار با جنبش 21 آذر 1324 درآذربایجان زنان
از حق رای برخوردار شدند. درماده 7 مرامنامه ی فرقه دموکرات آذربایجان در
باره حقوق برابر زنان و مردان برای انتخاب شدن و انتخاب کردن در انتخابات
مجلس، انجمن ایالتی و شهر چنین آمده است: «بدون هرنوع تبعیض حق انتخاب کردن
نمایندگان مجلس برای کلیه زنان ومردانی که به سن 20 سالگی رسیده و حق
انتخاب شدن برای مردان وزنان27 تا80 ساله باید داده شود.»(قئیزل صحیفه
لرص117 ) و در تبصره ماده 8 ازتصویبنامه شماره 14 مجلس ملی آذربایجان
درباره انجمن های شهر چنین آمده است:«مردان و زنان 20 ساله حق انتخاب کردن
و انتخاب شدن دارند» (روزنامه آذربایجان 1324/10/20 ) به نقل ازفصلنامه
آذری شماره2 زمستان 1382.
حکومت مترقی آذربایجان سرکوب شد، اما با حقوقی که آن حکومت برای زنان قائل
شده بود و سراسر آذربایجان، بلکه سراسر ایران از آن با خبر شده بودند چه می
توانست بکند، جز زانو زدن در برابر زنان. کاری که امروز نیز در زندان و
بیرون از زندان، درانتخابات و تظاهرات و ... حاکمیت ایران بناچار می کند و
باز هم خواهد کرد. در برابر مادران صلح، در برابر مادران خاوران، در برابر
مادران سبز و خواهران و مادران آینده.
راه توده 347 19 دی ماه 1390