انتشار نامه (بیانیه) 84 صفحه ای و جدید "پاپ فرانسیس" که حاوی
دستوراتی جهت مقابله با فقر و نابرابری، و اصلاح كلیسا در همه
سطوح است، با سکوت رسانه های خبری کشورهای بزرگ سرمایه داری
روبرو شد. این نامه را بیانیه ای علیه نظام سرمایه داری و سلطه
پول بر تمام روابط اجتماعی توصیف کرده اند و حتی شماری از کشیش
های واتیکان در مجلات وابسته به واتیکان یا از انتشار آن
انتقاد کرده اند و یا کوشش کرده اند ثابت کنند پاپ نه مارکسیست
است و نه طرفدار الهیات رهائی بخش. در این میان، آنچه بیش از
همه جلب توجه می کند زادگاه پاپ و سابقه ایست که این نوع نظرات
درمیان کشیش های امریکای لاتین دارد. پاپ نیز از همین قاره
برخاسته است. او در این نامه به وضوح هراس خود از بت شدن پول
را مطرح كرده و در نقد سرمایه داری از اصطلاحات و شیوه تفکر
متخصصین «الهیات رهایی بخش» استفاده کرده است. او در این نامه
می گوید که نگرانی کلیسا در پدیده استثمار و ستم خلاصه نمی شود
بلكه رواج فرهنگی است كه بر اساس آن انسان از جامعه حذف میشود
و فرهنگی است که انسان را تبدیل به کالا کرده است.
الهیات رهائیبخش، که زادگاه آن را امریکای لاتین میدانند، در
واقع، یك جنبش سیاسی در الهیات كاتولیك است كه آموزه های مسیح
را با فرامینی چون رهایی از بی عدالتی اقتصادی، سیاسی، یا
اجتماعی تفسیر می كند. پدیده ای كه مخالفان، آن را "ماركسیسم
مسیحی" می نامند. این جنبش كه در امریکای لاتین حالت فراگیر به
خود گرفته است، در دهه های ٥٠ و ٦٠ میلادی از آمریكای لاتین
شروع شد و در سال ١٩٧١ توسط كشیشی اهل کشور "پرو"، بنام
"گوستاو گوتیرز" (Gustavo Gutiérrez)، "الهیات رهایی بخش" نام
گرفت. گوتیرز اعتقاد دارد که "تنها در هم شكستن اساسی وضعیت
موجود، تحول عمیق سیستم مالكیت، دستیابی طبقه استثمار شده به
قدرت و انقلابی اجتماعی كه وابستگی را از بین ببرد، می تواند
به جوامع مختلف در برقراری یك جامعه سوسیال كمك کند." البته
باید اشاره کرد که گوتیرز هیچگاه از فعالیت محروم نشد، درحالی
كه برخی پیروانش مثل کشیش "لیوناردو بوف" برزیلی و کشیش "تیسا
بالاسوریا"ی سری لانکایی بدلیل دفاع از این نظرا رسماً محكوم
شدند. نامه اخیر پاپ نشان میدهد که در واتیكان که در سال های
١٩٨٤ - ١٩٨٦ در هر اجتماع و انجمن مذهبی سعی بر تضعیف این جنبش
داشت، اکنون در درون خود با این جنبش روبرو شده است. حتی پیش
از انتخاب پاپ جدید نیز، زمانی كه پاپ "بندیكت" در ژوئیه ۲۰۱۲
اسقفی را برای ریاست دفتر عقیدتی (آموزشی) واتیکان انتخاب کرد
كه پیرو پدر "گوتییرز" بود (اسقف اعظم گرهارد مولر) این تغییر
رویه مشهود بود و سرانجام با انتخاب پاپ "فرانسیس" آرژانتینی
گام بزرگ به جلو برداشته شد. حال با انتشار بیانیه 84 صفحه ای،
که پس از ملاقات های وی با پیشروان الهیات رهاییبخش تدوین شد
وارد مرحله تازه ای گشت. انتخاب پاپ فرانسیس خود تأكیدی بود بر
این باور كه برقراری عدالت اجتماعی، به هر دلیلی (که خود جای
بحث دارد) تبدیل به یکی از دغدغه های کلیسا شده است. واضح است
كه با انتخاب پاپ فرانسیس آرژانتینی که الهیات رهاییبخش را به
طور گسترده آموخته است این جنبش دیگر در سایه نخواهد ماند؛ حتی
در اروپا. در حقیقت انتخاب اولین پاپ غیر اروپایی طی ١٣٠٠ سال
گذشته خود گویای واقعیت اثرگذاری الهیات رهایی بخش بر واتیکان
است، حتی اگر از بیم تمایل رو به گسترش مردم امریکای لاتین و
دیگر کشورهای زیر فشار مناسبات سرمایه داری از یکسو، و افشای
انواع فساد مالی و اخلاقی در کلیساها و حتی واتیکان از سوی
دیگر باشد. جنبش الهیات رهائیبخش فرامین مسیح را با مبارزات
رادیكال اجتماعی پیوند می زند و علیه شرایط اجتماعی و اقتصادی
و فقر ناشی از آن وارد میدان مبارزه شده و در بسیاری از
کشورهای امریکای لاتین در کنار احزاب چپ و حتی کمونیست بصورت
متحد از مبارزات اجتماعی مردم حمایت می کند. مایکل لی،
استادیار الهیات در دانشگاه فوردهام نیویورک، در تأیید این
موضوع می گوید: تجربه آمریكای لاتین در شخص "فرانسیس" و به تبع
آن در واتیكان حال حاضر به گونه ای وجود دارد كه قبلاً نبوده
است، و تنها نکته قابل حس، باز شدن مجدد درها به روی الهیاتی
است كه در الهیات رهائیبخش ریشه دارد. در نتیجه می توان این
طور گفت كه واتیكان با انتخابات پاپ جدید و گرایشی که این پاپ
بصورت رسمی نسبت به الهیات رهائیبخش بروز داده، این گرايش به
ثمر رسیده، گرچه روندی پر مشقت و دشوار طی شده باشد. مسیری كه
در آن كلیسا تعهد خود را نسبت به مقابله با گسترش فقر در دنیای
امروز روشن می كند. در ماه سپتامبر پاپ ملاقاتی با پدر
"گوتیرز" داشت که در لیست مخاطبان رسمی پاپ آورده نشده و
سخنگوی واتیكان از آن به عنوان "یك ملاقات كاملاً خصوصی" نام
برده است. قطعاً ملاقات انجام شده در ابلاغ بیانیه اخیر پاپ بی
تأثیر نبوده است. ملاقاتی که به گفته ناظران نشانه گرم شدن
دهها سال رابطه سرد بین سلسله مراتب كلیسا و الهیات رهایی بخش
بوده است. در همان هفته ملاقات پاپ و گوتیرز، جلسه ای عمومی با
حضور پدر گوتیرز و اسقف اعظم گرهارد مولر رییس انجمن عقیدتی
(آموزشی) واتیکان برای معرفی کتابی با مضمون الهیات رهایی بخش
(در کنار فقرا: الهیات رهایی بخش، الهیات کلیسا) برگزار شد که
ترجمه ایتالیایی نسخه آلمانی آنست که در سال ۲۰۰۴ نوشته شده
است. در این كتاب مولر الهیات رهایی بخش را یكی از "مهم ترین
جریان های الهیات كاتولیك قرن بیستم" دانسته است. هدف از مطرح
کردن این ملاقات ها در واقع تأکید بر احتمال ارتباط آن انتشار
نامه 84 صفحه ای پاپ است.
البته عجیب نیست كه همخوانی با ایده های سكولار انقلابی موجب
نگرانی واتیكان شود. در نتیجه منابع خبری آن تلاش می کنند
مواضع پاپ را از الهیات رهایی بخش به شکل شناخته شده آن تفکیک
کنند. به طور مثال، CNA (آژانس خبری کاتولیک) تأکید می کند که
پاپ فرانسیس در جلسه ای اعلام كرده است که از الهیات رهایی بخش
به آن گونه ای كه توسط كشیش پرویی "پدر گوستاوو گوتییرز" ارائه
می شود حمایت نمی كند. به گفته Sandro Magister تحلیلگر
واتیكان، پدر مقدس در جلسه پرسش و پاسخ كشیشان، همچنان فاصله
خود را از اسقف مولر مشخص كرده است. از دیگر مخالفت های اعلام
شده، که می تواند نشانگر احساس خطر کلیسا از قدرت گرفتن الهیات
رهایی بخش آمریکای لاتین باشد، صحبت های یكی از اساتید پاپ
فرانسیس در گذشته است كه گفته پدر مقدس هیچگاه از الهیات آزادی
بخش با پایه و اساس ماركسیسم حمایت نكرده است. به عقیده وی "در
الهیات رهایی بخش آرژانتینی، از تحلیل اجتماعی ماركسیسم
استفاده نمی شود، اما از تحلیل تاریخی- فرهنگی (و نه بر اساس
مبارزه طبقاتی) به عنوان یك اصل تعیین كننده برای تفسیر جامعه
و تاریخ استفاده می شود". وی اضافه كرد كه اطمینان دارد كه كار
و رفتار معنوی پاپ فرانسیس در قبال فقرا از این محتوا (و نه از
مارکسیسم) گرفته شده است. در هر حال، آنچه حائز اهمیت می باشد
بیانیه یا نامه اخیر پاپ است که با اینکه به وضوح تحت تأثیر
الهیات رهایی بخش است، اما انگیزه تدوین و انتشار آن رسما
اعلام نشده است. شاید یک دلیل چنین طفره ای، سست شدن پایگاه
مذهب در میان مردم سراسر جهان، بویژه طبقات محروم و فقیر
اجتماع باشد. دلیل احتمالی دیگر، حاکمیت پول است که همه
بنیادهای اجتماعی را به نابودی کشانده و طبیعی است که پایه های
کلیسا را هم سست کرده باشد. همچنین، نباید فراموش کرد که هر چه
بحران اقتصادی کشورهای جهان، از جمله در خود امریکا که رهبری
جهان سرمایه داری را برعهده دارد عمیق تر می شود، گرایش به چپ،
به ویژه در آمریکای لاتین، بیشتر می شود. بنابراین کلیسا و یا
حداقل بخش مهمی از آن مجبور است برای بقای خود و جلوگیری از
منزوی شدن، مواضع چپ و ضد سرمایه داری اتخاذ کند. (در همین
شماره راه توده، بخش هائی از نامه ضد سرمایه داری "پاپ" را می
خوانید.) ضد سرمایه داری "پاپ" را می خوانید.)
منابعی که علاوه بر مقالات منتشر شده در راه توده، برای تهیه
این مقاله از آنها استفاده کردم:
http://ncronline.org/news/theology/pope-meets-liberation-theology-pioneer
http://www.spiegel.de/panorama/gesellschaft/evangelii-gaudium-papst-franziskus-veroeffentlicht-mahnruf-a-935721.html
http://www.catholicnewsagency.com/news/vatican-analyst-pope-distanced-himself-from-liberation-theology/
http://ncronline.org/blogs/francis-chronicles/popes-quotes-economy-kills
http://www.vatican.va/holy_father/francesco/apost_exhortations/documents/papa-francesco_esortazione-ap_20131124_evangelii-gaudium_en.html
|