تحولات در ایران

این بار راه

عقب نشینی ندارد!

کوشش دولت روحانی برای تغییر و تحول در فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور با مقاومت سخت بخش های افراطی حکومت روبرو شده است. همان برنامه ها، توطئه ها و شیوه های دوران خاتمی، این بار در برابر حسن روحانی در هر حال بازسازی و تکرار است. خیز راست های افراطی علیه دولت روحانی نگرانی هایی را در رای دهندگان و حامیان وی و همه مردمی که به تحول و تغییر امید بسته اند نیز بوجود آورده است. در واقع یکی از دلایل تشدید مقاومت در برابر روحانی امیدی است که افراطی های جناح راست به امکان مایوس کردن اصلاح طلبان و مردم دارد.

آنها که گرفتار یاس می شوند توجه نمی کنند که مقاومتی که این بار در برابر تحولات و اصلاحات در کشور می شود با آنچه در دوران خاتمی انجام شد دارای تفاوت بنیادی است زیرا اوضاع امروز با اوضاع دوران خاتمی و اصلاحات به کلی متفاوت است. هر چند شرایط از نظری برای حسن روحانی سخت تر است، یعنی ویرانی اقتصادی و کانون های قدرت اقتصادی غیرپاسخگو که در دوران احمدی نژاد شکل گرفته اند همچون یک مانع بزرگ بر سر راه بهبودی وضعیت مادی و معیشت مردم و کارشکنی های اقتصادی و سیاسی عمل می کنند، ولی تلاشی که برای مقاومت در برابر تغییر و تحولات می شود بدلایلی مختلف این بار محکوم به شکست است.

دلیل نخست، کارنامه و عملکرد خود دولت احمدی نژاد است. این عملکرد هم بنام جناح راست نوشته شده و بنابراین موضع مجموعه آنان را ضعیف کرده است، هم یک ویرانی در کشور ببار آورده که کل نظام را در معرض خطر قرار داده است. بنابراین مسئله این بار دیگر کنار زدن دولت روحانی نیست، مسئله سرنوشت همه نظام و از جمله خود نیروهای راست است اگر بخواهند دربرابر این دولت کارشکنی کنند.

نکته دوم شناخت بزرگی است که اصلاح طلبان در حاکمیت و حاشیه آن و بدنه و توده مردم هوادار اصلاحات بدست آورده اند. هم رهبران اصلاحات و هم مردم از شکست ها و ناکامی های دوران اصلاحات درس هایی گرانبها آموخته اند، که اکنون تجربه آن را در نحوه پشتیبانی از دولت روحانی به کار می بندند. آنچه امروز از آن بعنوان "اعتدال" نام برده می شود چیزی جز عصاره تجربه دوران خاتمی نیست. یعنی حرکت و طرح خواست ها و مطالبات به شکلی که موجب پراکندگی در صفوف هواداران اصلاحات و انسجام در صف مخالفان آن نشود.

بالاخره امروز برخلاف دوران اصلاحات، ما شاهد بیشترین چند دستگی در درون خود جناح راست هستیم. امروز در همه ارکان جناح راست در جامعه ما شکاف افتاده است تا جاییکه شخصیت هایی نظیر ناطق نوری در صف حامیان و مدافعان حسن روحانی قرار دارند و این جدا از شخصیت هایی نظیر علی مطهری و مشابه های وی است که همه آنها در زمان خاتمی در صف مخالفان او ایستاده بودند.

بنابراین امروز جبهه طرفداران تحول و تغییر دارای بیشترین نیرو و جبهه مخالفان آن دارای بیشترین پراکندگی و اسیب پذیری است و آن مقاومتی که امروز دربرابر حسن روحانی شکل گرفته ناشی از همین وحشت و آسیب پذیری است. در واقع این تهاجمی که افراطی ترین و فاسدترین بخش جناح راست علیه دولت روحانی آغاز کرده بیش از هر چیز برای حفظ انسجام نیروهای درونی خود و بخشی از بسیجی ها و مداحان و شماری هم اراذل و اوباش یا کسانی است که از برکت دولت احمدی نژاد به مقام و منصب و پول و ثروت دست یافته اند و اکنون نسبت به آینده خود در تردید هستند که در کنار احمدی نژاد و افراطیون راست بمانند یا پشت آنها را خالی کنند. در واقع با قدرت نمایی و ایجاد مانع دربرابر تحولات، آنها می کوشند از ریزش باز هم بیشتر نیروهای خود جلوگیری کنند، که بدلیل مواضع پرنوسان رهبر دچار تردید و ابهام درباره آینده خود شده اند.

همه اینها مجموعه عواملی است که به ما و مردم ما امید می دهد که این بار خواهند توانست از گردنه تحولات به سلامت عبور کنند و نیروهای افراطی راست را هم به عقب برانند.