راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بازگشت روسیه

به صحنه سیاسی

دوران اتحاد شوروی

با استفاده از منابع روسی

گردآوری و ترجمه- آزاده اسفندیاری

 
 

 

به دنبال نارضایتی مصر از سیاست های آمریکا در قبال این کشور، قاهره با بازگشت به روابط گذشته خود با اتحاد شوروی رو به سوی روسیه آورده است.

تحولات سیاسی مصر در دهه های 1950 و 1960 منجر به رو در رو شدن این کشور با ایالات متحده آمریکا و متحدین آن از جمله اسرائیل بود. جمال عبدالناصر رییس جمهور وقت مصر با ایده های ملی گرایانه، برای مقابله با سیاست های تجاوزکارانه اسراییل و آمریکا عملا اتحاد شوروی را متحد سیاسی، اقتصادی و نظامی خود یافت. با بر آمدن جمال عبدالناصر به حاکمیت مصر، موج ملی گرایی و استقلال طلبی در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا، به تغییر و تحولاتی در برخی از حکومت های این کشورها انجامید. این تغییر و تحولات بدون حمایت های سیاسی، اقتصادی و نظامی اتحاد جماهیر شوروی نمی توانستند به سرانجامی برسند و با سیاست های تجاوزکارانه اسراییل و پشتیبانان آن به مقابله برخیزند.

اتحاد با سودان در اوایل حکومت ناصر و در ادامه آن تشکیل جمهوری متحده عربی با سوریه از اقدامات استقلال طلبانه برخی از کشورهای خاور میانه عربی است که می توان از آنها نام برد.

ناصر توانست با کمک اتحاد شوروی صنعت و کشاورزی مدرن را در این کشور پی ریزی کرده  و کانل سوئز را نیز ملی اعلام کند. در پی اعلام ملی شدن کانال سوئز در سال 1956 سه کشور اسراییل، بریتانیا و فرانسه با مصر وارد جنگی نا برابر شدند که آن کشور با کمک تسلیحاتی و لجیستیگی اتحاد شوروی، متجاوزان را به عقب نشینی واداشت. پیروزی در جنگ با سه کشور نام برده نه تنها برای مردم منطقه هویت جدیدی را در پی داشت، بلکه یکی از بالا ترین افتخارات جنبش استقلال طلبی مردم مصر و منطقه گردید.

بعد از مرگ در ابهام مانده جمال عبدالناصر در ماه سپتامبر 1970 انور سادات به جایگاه ریاست جمهوری در این کشور دست یافت.

انور سادات توانست با پنهان کردن نیات غرب گرایانه خود، سال ها در کنار ناصر همسوئی با او را نشان بدهد. سادات با به قدرت رسیدن خود، فرمان سیاست مصر را به سمت نزدیکی به اسراییل و ایالات متحده آمریکا به گردش درآورد و روز به روز از اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی وقت فاصله گرفت.

سال 1973 کشورهای امپریالیستی همگام با اسراییل برای این که از سادات یک "قهرمان ملی" بسازند جنگ کنترل شده ای را تحت عنوان "آزادی سرزمین های مصر" به مرحله اجرا در آوردند که ارتش اسراییل از صحرای سینا عقب نشینی کرد و نیرو های مصری جایگزین آن گردیدند.

ترفندهای کشورهای غربی و اسراییل با همکاری سادات، باز گرداندن مصر، این بزرگ ترین کشور عربی خاورمیانه به جرگه "موافقان اسراییل" نتیجه داد. صلح - صلح کردن اسراییل و حامیان او تا کشاندن سادات به کنفرانس کمپ  دیوید پیش رفت، اما در عمل نه صلحی برقرار شد و نه خصومت اسراییل نسبت به همسایگان خود رو به کاستی گذاشت. سرکوب فلسطینی ها همچنان تداوم  پیدا کرد، بلندی های جولان بخشی از سر زمین متعلق به سوریه و قسمتی از خاک اردن نیز در اشغال این کشور باقی ماند.

انور سادات با محکم کردن پایه های حکومت خود، با یورش به کمونیست ها، ناصریست ها و دیگر نیروهای ملی، برچیدن تشکلات کارگری و دیگر نهاد های مردمی، دست به سرکوب داخلی زد.

 قرار داد صلح با اسراییل توسط اولین کشور عربی و رفتن انور سادات به کنیست، پارلمان اسراییل

نتیجه ای جز تحقیر مردم خود و دیگر خلق های خاورمیانه را در بر نداشت.

انور سادات در سال 1981 هنگام رژه ارتش این کشور توسط چند تن از نظامیان به رگبار مسلسل بسته شد و بلا فاصله کشته شد.

بعد از به هلاکت رسیدن انور سادات، حسنی مبارک بر کرسی ریاست جمهوری مصر تکیه زد و به سیاست های او به مدت 30 سال ادامه داد.

برآمدن انور سادات بر حکومت مصر و ادامه سیاست های او توسط حسنی مبارک، کشور مصر صاحب اقتصادی ور شکسته، کشوری به تاراج رفته، مردمی فقیر و ارتشی تحقیر شده گردید.

باید 40 سال از حکومت سادات و مبارک سپری می گشت تا مردم به جان آمده مصر خیابان های اصلی شهرهای بزرگ مصر را در اختیار خود بگیرند و با خودکامگی و وابستگی حکومت این کشور به کشور های غربی  تصویه حساب کنند.

مردم مصر خواهان تغییر شرایط زندگی خود بودند و برای دستیابی بدان، متحدا وارد نبرد تاریخی با حکومت این کشور شدند. در گیر و دار تظاهرات و اعتراضات مردم، این ارتش مصر بود که پا به میدان گذاشت و حسنی مبارک را وادار به استعفا کرد. در پی سلب قدرت از حسنی مبارک توسط ارتش مصر، ژنرال ها قول برگزاری انتخابات آزاد را دادند.

در کشمکش ها و بحران های درونی جامعه مصر، کار به انتخابات ریاست جمهوری کشیده شد. تشکیلات اخوان المسلمین که تا به آن روز تنها ناظر وقایع بود، خواهان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری این کشور گردید. تنها تشکیلاتی که بعد از به قدرت رسیدن انورسادات یعنی بیش از 40 سال اجازه فعالیت آزاد داشت، تشکیلات اخوان المسلمین بود. گروه ها و دیگر سازمان های اجتماعی بانگ بلندی در دوران سیاه سادات و مبارک نداشتند و نمی توانستند نیروی بسیج گر اجتماعی باشند.

نظامیان مصر، بنا به قولی که داده بودند انتخابات را در این کشور برگزار کردند. محمد مرسی از آمریکا برگشته، رهبر اخوان المسلمین و تنی چند از دیگر شخصیت ها خود را کاندیدای ریاست جمهوری مصر کردند. در انتخاباتی که برگزار شد، بیش از 60 در صد واجدین شرایط انتخابات را تحریم کردند و در نتیجه این تحریم محمد مرسی با پایین ترین رای ممکن به ریاست جمهوری مصر انتخاب شد.

اخوان المسلمین در کشور های عربی سابقه 80 ساله فعالیت مخفی و علنی دارند. محمد مرسی در سیاست خارجی همان راه سادات و مبارک را با ظاهری اسلامی با آمریکا و دیگر کشور های غربی ادامه داد. در به آشوب کشاندن سوریه عملا با طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه همآهنگ شد. در سیاست های داخلی نیز با به اجرا گذاشتن قوانین  شریعت و محاکم نوع طالبانی، هیچگونه اقدامی نیز در جهت برآورده کردن نیاز های اقتصادی و اجتماعی مردم مصر به عمل نیاورد. غافل از آن که خیزش مردم مصر در مقابل حکومت مبارک قبل ازهر چیزی، نتجیه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود.

آمدن مجدد مردم مصر به خیابان ها و سرکوب آنان توسط اخوانی ها، یعنی حکومت جدید، این کشور را با یک بحران وخیم ساختاری مواجه کرد. در این شرایط بود که ارتش مصر به حمایت از مردم این کشور برخاست و بساط حکومت اخوان المسلمین را که میرفت تا نه تنها کشور مصر، بلکه منطقه خاورمیانه را در جنگ و خون غرقه کند جمع کرد.

اخوان المسلمین به اعضای خود دستور مقاومت داد و حتی تروریست هایی را که به سوریه برای جنگ با دولت آن کشور فرستاده بودند برای مقابله با مردم و ارتش کشور خود فرا خواند. استقبال از ابتکار ارتش توسط مردم برای به زیر کشیدن حکومت فوق ارتجایی اخوان ها، منجر به بازگشت امنیت به کشور شد.

از ابتدای برکناری مرسی آمریکا چندی سیاست صبر و انتظار را در ارتباط با حوادث مصر در پیش گرفت و در نهایت به علت عدم همکاری ارتش مصر با سیاست های دولت آمریکا، دولت نظامی مغضوب واقع شد و آمریکا کمک های خود را که به مدت بیش از 40 سال به این کشور می کرد قطع کرد.

تجاوزات آشکار کشورهای غربی و بازوی نظامی آنان سازمان نظامی ناتو در سوریه زنگ خطر بسیار جدی و هشدار دهنده ای بود برای ایران، روسیه و چین.

بیش از دو سال و نیم کشورهای غربی با همکاری برخی کشورهای منطقه با فرستادن حدود صد هزار مزدور خارجی با کارشناسان نظامی ناتو به سوریه به امید سرنگونی دولت این کشور، تنها کشور مستقل و مقاوم در برابر اسراییل، چنین نقشه ای امکان پذیر نشد. کشورهای آمریکا، فرانسه و بریتانیا چندین بار قطعنامه به شورای امنیت سازمان ملل بردند تا مجوز دخالت نظامی در سوریه را از این مرجع جهانی بگیرند. هر بار این قطعنامه ها توسط روسیه و چین وتو شدند. آن ها تصمیم به دور زدن شورای امنیت گرفتند. در نتیجه نیرو های جنگ طلب اقدام به فرستادن ناوهای جنگی و ناو هواپیما بر، برای دخالت مستقیم به سواحل سوریه کردند.

بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، برای اولین بار روسیه و چین در برابر نیروهای متجاوز و ویرانگر جهانی قد علم کردند و جهت دفاع از یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل متحد به سواحل سوریه نیروی نظامی ارسال کردند.

ایستادگی دولت سوریه در مقابل تهاجمات نظامی، برآمدن ملی گرایان ارتش مصر به قدرت در این کشور، انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران، تغییر جهت سیاست های جهانی چین و روسیه عواملی بودند تا کشورهای غربی برای حل بحران سوریه تن به مذاکره سیاسی بدهند.

لازم به یاد آوری است که در نیمه دوم سال جاری میلادی مردم جهان شاهد برداشتن گام های بلند روسیه در جهت احیای روابط دیپلماتیک، سیاسی و نظامی زمان اتحاد شوروی با دیگر کشورها هستند. برگزاری اجلاس کشورهای مستقل مشترک المنافع (جمهوری های اتحاد شوروی سابق) در شهرمینسک پایتخت بلاروس، ایجاد اتحاد گمرکی با برخی از این کشورها، فعال کردن دیپلماسی با کشورهای آمریکای لاتین، دیدار ولادمیر پوتین از ویتنام و بستن قرار داد های میلیاردی با آن کشور، سفر به کره جنوبی و امضای قرار دادهای مختلف از جمله برداشتن رژیم ویزایی بین دو کشور، حضور وزیر دفاع و وزیر خارجه این کشور در مصر برای احیای روابط  اقتصادی، نظامی و امنیتی با این کشور بزرگ منطقه، همگی بیانگر آغاز فصل نوینی است در تاریخ روسیه.

نزدیکی دولت مصر به روسیه خصوصا از اهمیت  ویژه ای برخور دار است. سابقه ارتباط نزدیک این کشور با اتحاد شوروی، یاد آور ارتباط محکم و نیرومندی است که زمان حکومت جمال عبدالناصر منجر به حفظ استقلال در مقابل اسراییل و حامیان آمریکایی و متحدان آن و رشد صنعت و کشاورزی آن کشور شد.

برای مردم مصر دوره ناصر عصری است توام با غرور و افتخار که دوستی با اتحاد شوروی پشتوانه ای بود. اگر ارتش مصر به رهبری جمال عبدالناصردر مقطعی از تاریخ این کشور به مردم کشور خود هویت والایی بخشید، آیا این بار نیز آب رفته به جوی باز خواهد آمد؟

در ارتش مصر این سابقه وجود دارد.

 

 

 

                        راه توده  434     30 آبان ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت