راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"قدرت" از اعلام پایان حصر

موسوی و کروبی وحشت دارد

 
 

 

پخش فیلم مشمئزکننده "فتنه" از سیمای حکومتی در روز عاشورا بن بست حکومت در ادامه حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی را بطور کامل به نمایش گذاشت. در این برنامه چنین ادعا شد که عده ای در روز عاشورا شعار "جمهوری ایرانی" داده اند یا گویا عکس آیت الله خمینی را آتش زده اند. آنها که این فیلم را تهیه و پخش کردند همان هائی اند که سه سال پیش از آقای خمینی یک رهبر مقوایی درست کرده و از هواپیما پیاده کردند. همان کسانی اند که آقای خمینی را رهبری پیر و بی بصیرت و نشسته و آقای خامنه ای را رهبری ایستاده توصیف می کنند. (حداد عادل)

همین طیف در دوران جنگ از خامنه ای در برابر موسوی پشتیبانی می کردند. پخش این برنامه همزمان شد با ادعای "ذوالنور" جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه که با وعده رفتن به مجلس بازنشسته زودهنگامش کردند و به مجلس هم نبردند.

ذوالنور مدعی شد: سبزها در روز عاشورا ایستگاه "شراب صلواتی"‌ برپا کرده بودند.

آن فیلم سیمای سپاه و بیت رهبری و این ادعای ذوالنور، هر دو این معنا را در خود دارند که بقول علی مطهری "ادامه حصر موسوی و کروبی دیگر ناممکن شده" و بقول هاشمی رفسنجانی "محبوبیت آنان در جامعه همچنان سیر صعودی طی می کند."

اگر چنین نبود نه به آن فیلم سیمائی نیاز بود و نه به ادعای دروغ ذوالنور. معلوم نیست اکنون این موسوی و کروبی هستند که در حصر حکومت قرار گرفته اند یا این فاسدترین، بی اعتبارترین و نالایق ترین لایه های حکومت هستند که روز بروز بیشتر در حصر موسوی و کروبی و جنبش اعتراضی قرار می گیرند. فیلم هائی نظیر فتنه و ادعاهائی نظیر شراب صلواتی یعنی حصر دومی، نه حصر اولی.

مسئله ولی در این نیست که در روز عاشورا عده ای شعار جمهوری ایرانی داده یا نداده اند و مرگ بر دیکتاتور (ولایت فقیه) گفته اند یا نگفته اند؟ مسئله حتی این هم نیست که میرحسین موسوی رای آورده یا نیاورده، یا کودتا شده یا نشده است. فرض کنیم که اصلا 99 درصد مردم ایران به احمدی نژاد رای داده و یک درصد هم به موسوی رای نداده اند. اصلا 3 میلیون تن هم در خیابان های تهران در راه پیمایی 25 خرداد شرکت نکردند. از بالای ساختمان بسیج هم به سمت تظاهرکنندگان شلیک نشد. در روز عاشورا هم نیروهای انتظامی مردم را از بالای پل حافظ به پایین نیانداختند و یا ون نیروی انتظامی از روی بدن مردم روی زمین افتاده عبور نکرده.

همه اینها را که بگذاریم یک نکته باقی می ماند و آن اینکه امروز معلوم شده آنچه موسوی در دوران تبلیغات انتخاباتی خود می گفت درست بوده و شخص او علیه ادامه فتنه برای چهار سال دوم قد علم کرد. فتنه ای که امروز "قدرت" بیم دارد آمار آن را روحانی در مجلس اعلام کند و نام واقعی سیاست اتمی را که به فاجعه اقتصادی و سیاسی انجامیده "سازش قهرمانانه" اعلام کنند.

موسوی گفت دولت احمدی نژاد یک فاجعه برای کشور بوجود آورده و بقایش این فاجعه را بیشتر و عمیق تر خواهد کرد. تحریم ها کاغذ پاره نیستند. باید به سمت گفتگو با دنیا گام برداشت. دروازه های کشور را نباید بر روی واردات باز گذاشت. از تولید داخلی باید حمایت کرد. مدیریت حجره ای را باید کنار گذاشت. نظام برنامه ریزی را باید به کشور باز گرداند. مردم صدقه گیر نیستند کار شرافتمندانه را باید برای آنان تامین کرد. وظیفه بسیج و سپاه پاسداری از مردم و انقلاب و امنیت و مرزهای کشور است نه چرتکه انداختن درباره نرخ ارزو دلار و تجارت و کاسبی و دخالت در امور مجلس و دولت. قانون اساسی را باید بطور کامل اجرا کرد نه آنکه بخش اختیارات حکومت را اجرا و بخش حقوق مردم را زیر پا گذاشت و....

آنچه میرحسین موسوی گفت صرفنظر از آنکه چه کسی به او رای داد و یا نداد و شمار آراء در انتخابات 88 چه بود و یا نبود، امروز به باور همه جامعه تبدیل شده است. و نه تنها جامعه بلکه به باور بخش مهمی از دستگاه اداری جمهوری اسلامی و نهادهای عالیرتبه آن و حتی بخشی از "اصولگرایان" و حامیان سابق احمدی نژاد تبدیل شده است. مشکل آنها که فیلم عاشورا از سیما پخش کردند و امثال ذوالنورها همین است. همین که امثال آیت الله دستغیب بدرستی می گویند همین امروز اگر رای گیری کنند موسوی بجای 26 میلیون 40 میلیون رای می آورد.

به همین دلیل هرچه بیشتر می گذرد و هر چه بیشتر علیه موسوی و کروبی تبلیغ می کنند محبوبیت آنان در جامعه بیشتر می شود، زیرا واقعیت زندگی مردم بسود آنان سخن می گوید. به همه اینها دروغگویی و شیوه های مشمئزکننده و ناکارآمد تبلیغاتی حکومتی هم افزوده شده است. مردم می فهمند که چهار سال است یکجا علیه موسوی و کروبی و جنبش سبز تبلیغ می شود بدون انکه حتی دو دقیقه به آنها فرصت دفاع از خود داده شده باشد. تا جائی که علی مطهری می گوید یک دادگاه تشکیل بدهید و بگذارید آنها حداقل در دادگاه حرف هایشان را بزنند. نه تنها فرصت دفاع در رادیو و تلویزیون و مطبوعات را نداده اند، بلکه آنها را حصر هم کرده اند که نتوانند در مقابل یک جمع محدود هم از خود دفاع کنند و این یعنی آنکه از سخن گفتن آنان با مردم وحشت دارند.   

در این شرایط و با وجود آنکه معلوم شده ادامه حصر جز افزایش نفوذ و اعتبار و محبوبیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی فایده ای ندارد و برای حکومت و نظام هم جز بقول خودشان هزینه و بی اعتباری و فلج شدن نتیجه دیگری ندارد همچنان فاسد ترین بخش های حکومت بر ادامه حصر پافشاری می کند. این پافشاری دلایل خاص خود را دارد.

اول انکه اینان "نظام" را خودشان می دانند و می بینند. اینکه آینده کشور و حتی جمهوری اسلامی چه می شود برایشان کمترین اهمیتی ندارد. حصر موسوی و کروبی باید ادامه پیدا کند زیرا نظام روزبروز بیشتر خود به محاصره این حصر در می آید و اینها می توانند مدعی شوند که راه بیرون بردن نظام از محاصره را از طریق نظامی و کودتایی در اختیار دارند.

دوم انکه می دانند با بیرون آمدن موسوی و کروبی از حصر و نفوذ و محبوبیتی که اکنون در میان مردم یافته اند آنان باید با مصادر حکومتی و بویژه مجلس آینده خداحافظی کنند.

سوم آنکه بیرون آمدن این دو از حصر یعنی قرار گرفتن یک نیروی بزرگ جدید در پشت دولت روحانی. زیرا قطعا این دو از اقدامات دولت روحانی برای بهبود فضای اقتصادی و سیاسی کشور و رفع تحریم ها و مخاطره های بین المللی پشتیبانی خواهند کرد و افراطیون فاسد حکومتی این را نمی خواهند.

بالاخره آنان امیدوارند که بتوانند گناه ادامه حصر را بر گردن دولت حسن روحانی بیاندازند و به این ترتیب سه طرفه سود کنند. هم حصر را ادامه دهند، هم مانع قرار گرفتن موسوی و کروبی در پشت اقدامات درست دولت روحانی شوند و هم از این طریق دولت را برای شکستن حصر ضعیف معرفی کنند.

مسئله حصر موسوی و کروبی عملا این چنین در چنبره منافع حقیر یک جمع فاسد و نالایق حکومتی گرفتار شده است. گرچه وضع حکومت و کشور نابسامان تر از آن است که بتوان این حصر را برای مدتی طولانی ادامه داد.

 

 

 

                        راه توده  434     30 آبان ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت