در اروپا جاده برای فاشیست ها هموار می شود |
همه شواهد و حوادث نشان می دهد که نه تنها امریکا بلکه اروپا نیز روزبروز بیشتر در بحران اقتصادی و اجتماعی فرو می رود و چاره را در جنگ و ماجراجویی در خارج و تقویت راست افراطی در داخل می بیند. آنچه در لیبی روی داد و جنگی که اکنون در سوریه شعله ور شده است نمادی از همین بحران است. همانگونه که تقویت و تشویق مردم به سمت راست افراطی و رای اوردن آنها در یک سلسله انتخابات در کشورهای مختلف اروپایی. تقریبا همه دولت های اروپایی در حال حاضر درصدد انتقال مسئولیت بحران به گردن مهاجران و خارجیان هستند. هدف از این کار نشان دادن آن است که گویا بحران زاییده نظام سرمایه داری نیست و برای رفع آن نباید برای تغییر این نظام یا حداقل اصلاحاتی در کارکرد آن تلاش کرد. بحران زاییده عوامل فرعی و جانبی مثلا حضور خارجیان در این کشورهاست. برای رسیدن به چنین هدفی سیاست های مشخصی طراحی شده است که از جمله آنها اسکان مهاجران و خارجیان در محله هایی معین است که عمدتا محله های فقیر و حاشیه ای شهرهای بزرگ هستند. این نحوه اسکان خارجیان همراه با فقر و بیکاری آنان خودبخود زاینده خشونت و بزهکاری در اینگونه محلات است. این خشونت شماری اندک از مهاجران توسط دستگاه های تبلیغاتی بزرگ شده و کار و زحمت میلیون ها تن دیگر را که در خدمت این جوامع عمل می کنند درسایه قرار می دهد. از همینجا بهانه های تبلیغی برای معرفی کردن خارجی ها بعنوان مسئول نابسامانی ها و بحران اقتصادی و ناامنی فزاینده ناشی از آن فراهم می شود. در حالیکه خشونت و ناامنی خود محصول بحران همه جانبه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. بدینسان چرخه معکوس می شود. قربانیان بحران خود مسئول بحران معرفی می شوند و در این میان راست افراطی که نماینده هارترین جناح ها و سیاست های سرمایه داری است قدرت می گیرد. نتیجه ای که از انتخابات اخیر کشور بلژیک بیرون آمد و سیری که حوادث ناشی از ناامنی در فرانسه طی می کند و یا تصمیماتی که دولت سوئیس علیه خارجیان گرفته ... همگی همین سمت گیری را نشان میدهد. مشابه این وضع هم در دوران پیش از جنگ جهانی دوم در اروپا بوجود آمد. در آن زمان گناه بحران به گردن یهودیان انداخته شد که عملا در کشور خود همچون خارجی معرفی می شدند. ولی مشکل با تعقیب و کشتار یهودیان حل نشد و نمی توانست بشود و سرانجام آن به یک جنگ بزرگ جهانی با 50 میلیون کشته و ویرانی عظیم ختم شد. اکنون اروپا می کوشد این جنگ را دور از خانه خود و عمدتا در منطقه خاورمیانه و افریقا پیش ببرد و مشکل نظام خود را با کشتار مردم دیگر کشورها حل کند. در این کشورها چنان نفرتی نسبت به خارجی ها – بویژه اعراب و افریقائی ها- دامن زده می شود که برپائی جنگ در کشورهای آنها با مخالفت مردم اروپا همراه نشود. حتی درمورد کشوری مانند فرانسه که اکنون کانون بزرگترین بزهکاری ها شده می تواند این بد گمانی را داشت که دولت خود مشوق بزهکاری های مانند سرقت، کیف زنی، زورگیری خیابانی، نا امنی در ایستگاه های زیرزمینی مترو .... است. این وضعیت خطرناک هشیاری هرچه بیشتر مردم کشور ما را طلب می کند. برنامه دولت حسن روحانی برای همزیستی مسالمت امیز و روابط صلحجویانه با همسایگان و دیگر کشورهای اروپایی و ایالات متحده نه تنها بسود مردم ایران و منطقه بلکه به سود همه مردم جهان است. نیروهایی که در داخل ایران برعلیه این سیاست فعالیت می کنند تنها به زیان مردم ایران و بسود همان دولتهایی عمل می کنند که مدعی مقابله با آن هستند. |
راه توده 424 21 شهریور ماه 1392