راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

حداد عادل

در کوچه بن بست

انتخاب حکومتی

 
 

 

هفته گذشته فرهاد دانشجو، برادر وزیر علوم احمدی نژاد از ریاست دانشگاه آزاد عزل شد. عزل دانشجو نارضایتی راستگراهای حکومتی و مجلس و هواداران محمود احمدی نژاد در پی داشت. یعنی همانها که سه سال پیش با خوشحالی انتصاب او به ریاست دانشگاه آزاد را همچون نمادی از تضعیف موقعیت هاشمی رفسنجانی جشن گرفته بودند. در این میان سخنان حداد عادل عضو کمیسیون آموزش مجلس از همه مضحک تر بود. حداد عادل که با امید به معرفی بعنوان وزیر علوم یا آموزش و پروش دولت روحانی، برای رای نیاوردن دو وزیر معرفی شده به مجلس بسیار تقلا کرده بود، اکنون که هم از وزارت ناامید شده و هم دوستان و هم مسلکان خود را عزل شده می‌بیند، به امید حمایت آقا مجتبی، دامادش و پسر رهبر به تهدید هیئت امنای دانشگاه آزاد و سرپرست وزارت علوم پرداخته و کل دولت روحانی پرداخت.   

حداد عادل ضمن ادعای اینکه برکناری رییس دانشگاه آزاد را در کمیسیون آموزش مجلس طرح خواهد کرد، هیئت امنای آن دانشگاه را تهدید کرد که از کرده خود "پشیمان" خواهند شد. وی ضمنا ناراحتی اصلی خود را نیز بیان کرد و این اقدام را در راستای "تصرف" مجلس توسط اصلاح طلبان ارزیابی کرد.  

اینکه بین ریاست دانشگاه آزاد و تصرف مجلس چه ارتباط دقیقی می‌تواند وجود داشته باشد، مسئله‌ای است که باید آقای حداد عادل آن را تشریح کند. ولی حداقل معلوم می‌شود که امکانات سراسری دانشگاه آزاد در دوران ریاست فرهاد دانشجو در خدمت امثال حداد عادل برای نمایندگی مجلس قرار گرفته بود.

آقای حداد عادل طوری از "تصرف" مجلس سخن می‌گوید که گویی مجلس ارث پدری ایشان است که دیگران برای تسخیر و به  تصرف درآوردن آن از چنگ ایشان نقشه کشیده اند. در حالیکه مجلس محل نمایندگان و معتمدان مردم است و مردم هرگاه که توانسته اند کسی را قبول نداشته باشند کنار گذاشته و دیگری را بجای آن می‌نشانند. بنابراین کوشش برای "تصرف" مجلس نه تنها کار نادرستی نیست، بلکه وظیفه هر حزب و شخصیت و گروه سیاسی دمکرات آن است که تلاش کند تا افتخار نمایندگی مردم و ورود به مجلس را بدست آورد.

البته آقای حداد عادل مسئله ورود به مجلس را بدینگونه نمی‌بیند. ایشان پیش از آن و در جریان مجلس ششم تنها با ابطال 900 هزار آرای علیرضا رجایی نماینده مردم تهران که اکنون در زندان است توانست بعنوان نفر سی ام وارد مجلس شود. در مجلس هفتم و هشتم با حذف همه رقبای اصطلاح طلب بر کرسی نمایندگی تکیه زد. در مجلس نهم نیز رسما با تقلب بعنوان نماینده اول تهران معرفی شد. تقلبی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر وبال گردن او شد زیرا در میانه کار فهمید که حتی آن شمار رای را که در انتخابات مجلس نهم به نام وی نوشته شده در ریاست جمهوری بدست نخواهد آورد و ناگزیر از انصراف و کناره گیری شد.

طبیعی است حداد عادل با این پیشینه از نمایندگی مجلس، نمایندگی و اعتماد مردم را نمی‌فهمد، نمایندگی حکومت را می‌فهمد. اگر کسی بخواهد به اتکای مردم وارد مجلس شود درواقع دارد به حق او "تجاوز" می‌کند و برای "تصرف" مجلس نقشه می‌کشد.

نگرانی حداد عادل جدی ولی تهدید او توخالی است، زیرا خوب می‌داند که انتخابات مجلس مانند گذشته نخواهد بود. او می‌داند که در انتخابات مجلس آینده دیگر نمی‌تواند روی کمک شورای نگهبان، ابطال آرا یا تقلب حساب کند و اگر بخواهد روی مردم حساب کند نمی‌تواند در برابر دولت حسن روحانی قرار بگیرد. بن بستی که حداد عادل و بسیاری دیگر مشابه او در آن گرفتار شده اند از این موقعیت دوگانه بر می‌خیزد.

 

 

 

                        راه توده  426     4 مهر ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت