راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نامه ها و پیام ها

و پاسخ های

 راه توده

 

 

سیستم پیامگیر راه توده، چند هفته ای از کار افتاده بود و به همین دلیل شماری از پیام های خوانندگان از کف ما رفت که امیدواریم کسانی که پیام فرستاده اند اما در این صفحه منتشر نشده و به آن پرداخته نشده، در صورتیکه مضمون پیامشان مشمول مرور زمان نشده آن را دوباره برای ما ارسال دارند. ما در جستجوی راه حلی هستیم تا چند آدرس ای میل را برای دریافت پیام ها راه اندازی کرده و اعلام کنیم. متاسفانه تاکنون چند بار از طریق ای میل ویروس برای ما فرستاده بودند و به همین دلیل ما سیستم ای میل را قطع کردیم اما اکنون با شرکتی که سایت راه توده از طریق آن منتشر می شود وارد مذاکره شده ایم تا ای میل های ما از راه سرور ویروس گیر این شرکت و پس از اطمینان از ایمنی آنها برای ما ارسال شود. یعنی ای میل ها را کنترل ویروسی کرده و سپس برای ما ارسال کنند. بمحض راه افتاده این سیستم خوانندگان خود را در جریان آن قرار خواهیم داد.

 

محمدی - با سلام  و آرزوی سلامتی برایتان

اینجانب در 8 فروردین 92 داستان کوتاهی را برای سایت \" محمد نوری زاد \" ارسال کردم که بدون سانسور  از طرف ایشان نشر یافت - احزاب خانگی در مجالس نوروزی - ولی چند بار از شما خواستم که در "راه توده " هم انتشار یابد که متاسفانه مورد قبول واقع نشد . از آنجا که بنده از دوستداران شما هستم با اندکی تفاوت در بر داشتهای سیاسی، یکبار دیگر تقاضا دارم این داستان کوتاه را از سایت نوری زاد برداشته برای خوانندگان خود انتشار دهید .

 با تشکر

راه توده: دوست عزیز. همانگونه که در مقدمه این شماره پاسخ به پیام ها خوانده اید، پیامگیر راه توده چند هفته خراب بود و ما بسیاری از پیام ها را دریافت نداشته ایم که لابد یکی از آنها داستان شما بوده است. نکته بعدی که لازم است به آن توجه کنید اینست که راه توده داستان منتشر نمی کند، بویژه اگر مطلبی و یا گزارش و یا داستانی قبلا در سایت دیگری منتشر شده باشد. امیدواریم اخبار و نظرات و گزارش های اجتماعی شما را دریافت کنیم. داستان مورد اشاره را هم حداقل برای اطلاع خود ما یکبار دیگر ارسال فرمائید. دست شما را می فشاریم و برایتان بهترین آرزوها را داریم.

 

 

کیوان- عرض ارادت  و با تشکر از تداوم راه صادقانه تان. خواهشمند در صورت امکان اخبار را به ایمیل اینجانب ارسال کنید .

 

راه توده: دوست گرامی "کیوان". راه توده یک نشریه تحلیلی و سیاسی و توده ایست. ما خبرنامه نداریم که ارسال کنیم. این انتظار که مقالات و تفسیرها را هم برای شما و یا دیگران منتشر کنیم کمی بی انصافی است زیرا از ما وقت می گیرد و ضمنا ما در اساس چنین سیستمی نداریم. با اندکی تلاش و استفاده از فیلترشکن ها راه توده را می توانید باز کنید و مطالبش را مطالعه فرمائید.

 

راه توده: مقاله ای با نام "مهرداد همایون" از طریق پیامگیر راه توده دریافت داشته ایم که در همین شماره راه توده منتشر شده است. ما نمیدانیم این مقاله قبلا در نشریه و یا سایتی منتشر شده یا خیر و ارسال کننده این مقاله خود نویسنده است و یا یکی از خوانندگان راه توده آن را برای ما ارسال داشته است. بهرحال این مقاله درچارچوب نظرات راه توده است و حتی نشان هائی از سرمقاله های پس از انتخابات 92 راه توده نیز در آن یافت می شود. ما بدین وسیله یکبار دیگر از خوانندگان خود تقاضا می کنیم اگر مقاله و یا مطلبی را جهت اطلاع ما و یا انتشار آنها ارسال می فرمائید این نکات را مراعات کنند:

1- مقاله برای انتشار در راه توده نوشته شده و فرستاده شده است؟

2- پیشتر از سایت و یا نشریه ای منتشر شده یا خیر؟

3- اسم نویسنده مستعار است و یا واقعی؟

4- ارسال کننده خود نویسنده است و یا دیگری آن را فرستاده است؟

 

 داریوش وثوقی- با درود. مقالات متشر شده در نشریه شما بسیار جالب و درست در خط فکری من است. من چند روز پیش مقاله ای تحت عنوان "انتخابات و نقش نیروهای چپ" برای سایت اخبار روز و عصر نو فرستادم که متاسفانه از انتشار ان خودداری کردند. بنظر من دلیل عدم انتشار این مقاله انتقادی بود که در این مقاله از نیروهای "چپ" کرده بودم. سوال من این است که آیا امکان انتشار این مقاله در راه توده هست یا نه؟ در صورت امکان این مقاله را برای شما خواهم فرستاد . ایمیل ارتباط با شما را ندارم . با احترام

 

راه توده: دوست گرامی شما مقاله را ارسال نفرموده اید و نخوانده چگونه می توانید درباره انتشار و یا عدم انتشار آن اظهار نظر کنیم؟ شما می توانید مقاله را از طریق همین پیامگیر بفرستید تا نتیجه را به اطلاع شما برسانیم.

 

babak

babak@yahoo.com

ai baba

vaghean ke dige shoresho dar avordid baba khajalat bekeshid akhe dozdi o dorogho az zore chap be rast ofdadan ham hadi dare hanaton ham rangi nadare behtare dare in sit ro ham takhte konid ta ma to iran bishtar az dasteton narahat nashodim sher ve ham kamtar begid akhe khak bar sar riohani ba sabeghe chandin sale to nezamo nemishnasi ke hale be tokhmash oftadid baba base base base

----------------

راه توده: آقای بابک. ما نامه شما را با همان خط زشت و پرغلط لاتین فارسی منتشر کردیم به این دلیل که خوانندگان راه توده ببینند و بدانند چه کسانی با چه فرهنگی و با چه ادبیات و چه شناخت سیاسی اظهار نظر می فرمایند. ما نمی دانیم شما کیستید؟ کجا هستید؟ چه می کنید؟ و .... اما از آنجا که ایرانی هستید، لازم دانستیم خوانندگان ما با امثال شما نیز آشنا شوند.

 

نیاسری- درود برشما عزیزان.آیا فکرنمی کنید وقت آن رسیده باشد که به مردم ایران هشدار داده شود که مواظب فرار گروه احمدی نژاد و دار و دسته اش از ایران باشند؟ آیا اصولن وقوع چنین امری ممکن است یا فرار آنها کلن ضرورتی نداشته باشد.

موفق باشید و سرفراز

راه توده: دوست عزیز "نیاسری" شما هم سرفراز باشید. ایشان و دارو دسته اش کجا برود؟ و ضمنا مردم چگونه می توانند جلوی خروجش از کشور را بگیرند؟ بهتر است به جای هشدار برای جلوگیری از فرار احتمالی آنها که نام برده اید، فکری برای یاری رساندن به دولت کنونی برای جبران ویرانی ها بکنیم.

 

 

منصور بهمنی- سلام

در شماره اخیر راه توده دومقاله ارایه داده اید که به نظر من محتوا و پیام آن دو، نقطه مقابل یکدیگر است. یکی میخواهد القا کند، ریشه همه جنایات حکومت فعلی را باید در تاریخ تشییع  جستجو کرد و دیگری سعی دارد که آنچه جنبه مثبت انقلاب و رژیم است را به روحانیت شیعه مرتبط بداند.

در مقاله"روحانیت شیعه ایران" گفته اید ریشه های آن تفکری که در ایران دست به قتل عام سیاسی در سال 67 زد و....را باید در تاریخ 200 ساله ای جستجو کرد که در کتاب مهاجرت روحانیون جبل عامل به ایران عصر صفوی ، رد پای آن پیدا است. بدین ترتیب ریشه نبرد که بر که را در مذهب و ایدیولوژی و نه طبقات جستجو کرده اید. مثل اینکه اگر مذهب ایران ها زرتشتی یا سنی باقی مانده بود، این قتل عام، اتفاق نمی افتاد. در عراق صدام، قتل عام ها بنام سنی ها انجام شد و بیشتر بمب گذاری ها هم در مسجد و تجمع شیعیان صورت میگیرد. در پاکستان نیز به هم چنین. در افغانستان طالبان خود را سنی مذهب میداند. در اندونزی هم کمونیست کشی را با تحریک اسلامگرایان سنی انجام دادند. ولی در شیلی و آرژانتین خیلی لخت و عریان چپ کشی کردند. چرابا مذهب آنرا تحلیل می کنید؟ در هر جا با بهانه ای انجام شده است.

به نظر من محتوای این کتاب انحرافی است. شما در مقاله "خمینی –بازرگان - کیانوری" اشاره کرده اید که بازی مذهبی و غیر مذهبی از انقلاب مشروطه شروع شد ولی عملاً خودتان هم به این بازی دامن میزنید. چرا فقط بخش راست روحانیت شیعه  را عمده میکنید؟ آیا آن روحانیونی که بازدارنده جنایت کاران هستند نیز ریشه در تاریخ صفویه ندارند؟

درهمین شماره در مقاله ای تحت عنوان "مهاجرین سیاسی نه آموختند و نه میخواهند بیاموزند" از روحانیت شیعه کلی تعریف و تمجید کرده اید و گفته اید" رویکردی که نسل جوان به باز شناسی تاریخ شیعه و روحانیت در ایران پیدا کرده ..." یعنی عملاً این بازشناسی باعث شده که جوانان القائات مقاله اول در مور ریشه نابسامانی  و ربط آن به تاریخ تشیع را  از ذهن خود پاک کنند .

به نظر میرسد دو نویسنده مقاله این شماره راه توده، هیچکدام مقاله یکدیگر را نخوانده اند و سردبیر هم متوجه تضاذ اساسی دو مقاله فوق نشده است. واقعاً خواننده گیج میشود که مبلغ کدام نظر باشد.

یا مقاله خانم  فروغ طیاری که می نویسد:

"بی تردید همان مردمی که رژیم فاسد و دیکتاتور شاه را به زباله دان تاریخ فرستادند هر حاکمیتی با این مشخصات را هم از قدرت به زیرخواهند کشید. آن مرحله هنوز نرسیده است، سازمان های مناسب و شرایط عینی مربوط به چنین مرحله ای هنوز صورت مادی بخود نگرفته است. این جاست که استقبال از تغییرات رفرمیستی اهمیت خاصی پیدا میکند."

یعنی ایشان چندان به صندوق رأی اعتقادی ندارد و فعلاً از روی ناچاری به آن تن داده اند ولی منتظر آن لحظه موعود هستند.

 

 

راه توده: دوست گرامی. شما ابتدا باید تفکیک قائل شوید میان مقاله و نقل از یک کتاب تحقیقی. آنچه که مربوط به کوچ روحانیت شیعه از جبل عامل به ایران صفوی است، نقل از یک کتاب تحقیقی منتشر شده در جمهوری اسلامی است و ما فقط آن را خلاصه کرده و منتشر کرده ایم تا با ریشه ظهور تشییع در ایران آشنائی بیشتری بدست آید. نام محقق و اسم کتاب و انتشاراتی آن نیز ذکر شده است. مقاله، نوشته ایست که اعضای هیات تحریریه و یا همکاران راه توده می نویسند و عمدتا در چارچوب سیاست و نگاه سیاسی و نظری راه توده و در واقع مشی توده ایست. در این زمینه نیز مقالات قوطی های کنسرو نیستند که از یک کارخانه یکدست بیرون بیایند. طبیعی است که در یک مقاله نکته ای توسط نویسنده برجسته می شود که در مقاله ای دیگر آن نکته توسط نویسنده دیگر کم اهمیت جلوه می کند. اجازه بدهید این اندک تفاوت نظرات و دیدگاه ها در راه توده بازتاب یابد تا جامع تر به مسائل نگاه شود.

در مورد مقاله وارده به راه توده – یعنی مقاله خانم طیاری-  هم تصور می کنیم شما با پیشداوری مقاله را خوانده اید و دقت لازم را هم نکرده اید. در همان جمله ای که از مقاله فرستاده اید شرط "مشخصات" را توجه نکرده اید. ایشان نوشته اند هر حاکمیتی با مشخصات نظام دیکتاتوری و فاسد شاه را مردم به زیر خواهند کشید. معنای این جمله بی اعتنائی به صندوق رای است؟ و یا ایشان نوشته که جمهوری اسلامی همان مشخصات نظام شاه را دارد؟

 

پارسا- یک تقاضا و یک سوال

1-مقاله شیخ فضل الله نوری احتیاج جدی به ویراستاری دارد که کاش انجام شده بود

2-نمیدانم مطلع هستید که خیل عظیمی ازرفقا منتظراخبار و تحلیل درمورد اوضاع فعلی کشور برزیل  هستند؟

درپایان ضمن تشکروقدردانی از زحمات رفقای راه توده برای همگی آرزوی موفقیت وبهروزی دارم.

شادباشید

 

راه توده: دوست گرامی. ضمن تشکر از محبت شما. ای کاش شما مقاله شیخ فضل الله نوری که البته مقاله نیست بلکه نقل از کتاب روزشمار تاریخ را خودتان ویراستاری کرده و برای ما ارسال می فرمودید تا بدانیم کدام غلط تایپی را داشته و ندیده ایم. در مورد برزیل از توصیه شما تشکر می کنیم و حتما اقدام خواهد شد.

 

فاضل باقری- سلام

برنامه جامعی برای دولت روحانی ارائه کرده بودید. من هم چند پیشنهاد دارم.

- نظرتان در مورد جذب سرمایه گذاری خارجی اعلام نکرده اید. آیا حکومت باید شرایط  را برای جذب آن آماده کند و از خود انعطاف پذیری نشان دهد یا به هیچ وجه کوتاه نیاید .

- در کشاورزی پیشنهاد کرده اید که سمتگیری آن باید تولید برای تآمین مواد غذایی و خود کفایی غذایی کشور و ایجاد اشتغال باشد. در این زمینه به نظر میرسد که باید اصل مزیت اقتصادی مد نظر باشد. ایران نمیتواند در همه نیازهای غذایی خود، خودکفا باشد. برای مثال تولید گندم برای کل جمعیت نمیتواند سیاست درستی باشد زیرا مزیت اقتصادی ایران نیست ولی میتوان با منبع آب محدود فعلی مثلاً پسته یا انجیر تولید کرد و با صدور آن، گندم وارد کرد زیرا پسته و انجیر را نمیتوان در همه دنیا تولید کرد ولی گندم در بسیاری از نقاط دنیا بر خلاف ایران که عمده تولید آن با آبیاری است، میتوان بدون آبیاری کاشت و محصول خوب برداشت. در ضمن کشاورزی ایران باید مکانیزه و واحدهای بهره برداری بزرگ شود که باعث کاهش اشتغال خواهد شد و در مقابل صنعت باید توسعه یابد تا نیروی اضافی کشاورزی را جذب کند، مثل همه کشورهای توسعه یافته. بنابر این کشاورزی نمیتواند محور اشتغال باشد ،بر عکس باید از اشتغالزایی آن کاسته شود.

- پیشنهاد کرده اید که از صادرات مواد معدنی کشور جلوگیری شود. چرا؟ برای مثال ایران تولید کننده سولفات سدیم است که در صنایع شوینده و نفت مصرف میشود. این ماده از شوره زارها با تکنولوژی خیلی ساده استخراج میشود و هم اکنون صادر نیز میشود، چرا نباید صادر شود؟ در عوض ما فسفات کم داریم و باید وارد کنیم.

- پیشنهاد کرده اید که منابع سازمان تآمین اجتماعی برای سرمایه گذاری در عرصه های مربوط به آموزش، بهداشت و....زحمتکشان بکار گرفته شود. تأمین اجتماعی مسول آموزش نیست و سرمایه گذاری آن باید در سود آورترین بخش ها باشد تا بتواند به وظایف خود در قبال بیمه شده ها عمل کند. مثلاً شرکت خانه سازی متعلق به سازمان تامین اجتماعی بود (وشاید هنوز هم باشد) و در زمینه ساخت و ساز بیمارستان موفق بود که زمان احمدی نژاد همه چیز به هم خورد.

 

راه توده- با تشکر از شما آقای "باقری" گرامی. نقطه نظراتی که طرح کرده اید پاسخ هائی دارد که اجازه بفرمائید در یک مقاله جداگانه به آنها بپردازیم. از جمله درباره خودکفائی گندم که اتفاقا در زمان ریاست جمهوری خاتمی به این مهم دست یافته شده بود. با این همه، ما با این شیوه پیشنهادی کاملا موافقیم زیرا آن را در جهت اصلاح امور و درعین حال نوعی کمک به دولت تازه آغاز به کار کرده روحانی می دانیم.

 

گشتاسب-  اظهار نظر در خصوص بند 8 سرمقاله  خروج از بحران با کدام سمت گیری اقتصادی؟

با درود فراوان .من تنها در خصوص بند 8 سر مقاله مزبور، ارائه نظر مینمایم .

رفع مسائل اقتصادی بدون توجه به مزیّت اقلیمی کشت و کمیّت آب و کیفیّت خاک و بطور کلی شرایط اقلیمی، توسعه پایدار تولیدات  کشاورزی میسّر نیست .

توجه به تولیدات مورد نیاز بازار داخلی ، بدون توجه به منابع آب و هزینه تولید ، تولید را غیر اقتصادی و زمینه و انگیزه واردات آن محصول را برای وارد کنندگان فراهم میکند . برای مثال ، در یک نگاه ساده، بنظر میرسد که کشت برنج در استان گیلان و مازندران  به جهت شرایط اقلیمی و فرهنگی و اجتماعی دارای توجیه اقتصادی و اقلیمی است . ولی کشت گسترده این محصول ، آب رودخانه ها و نهر های این دو استان را در ماههای بهار و تابستان خشک و یا به حداقل رسانده  و این مسئله ، تکثیر و تولید مثل ماهیان اقتصادی دریای مازندران را به نابودی رسانده. هر چند که عوامل دیگر که جای بحث آن در این مختصر نوشته نیست موثر بوده اند، ولی عامل اصلی ایجاد محدودیت در منابع آبی است . عدم تنوع کشت و به طبع آن مصرف کودهای بی اندازه ، مقدار عناصری مانند نیتریت و نیترات را در آب های سطحی و زیر زمینی حتی آب چاه های خانگی را تا 24 برابر میزان مجاز بالا برده و انواع بیماری ها را گسترش داده است .

 لذا برنامه کشاورزی و دامپروری کشور باید ملاحظات دیگری هم داشته باشد و صرفا توجه به نیاز ها و بازار داخلی نمیتواند ، هدف و برنامه تولید اقتصادی و پایدار باشد .

با پوزش از شما و سپاس فراوان ، زیرا که بسیار  از شما آموخته ام ، لطفا نام و ایمیل مرا محفوظ بدارید

راه توده: در جواب شما نیز تنها می توانیم توصیه کنیم پاسخ به پیام خواننده دیگر راه توده اقای باقری را مطالعه کنید. ما بسیار خوشحالیم که عملا خوانندگان راه توده به جای بحث ها انحرافی و رایج در خارج از کشور به مهم ترین مسائل مطرح در جامعه ایران ورود کرده اند.

 

 

 

                        راه توده  41    17 مرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت