راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

روح

پدرخوانده

جبهه پایداری

در مجلس نهم

 
 

  آیت‌الله عزیز خوشوقت که از صادر کنندگان فتوای قتل دگراندیشان در جریان قتل های زنجیره ای بود سال پیش در گذشت و رهبر هم بر مرده اش نماز خواند. او و مصباح یزدی "جبهه پایداری" را برای حمایت از احمدی نژاد راه اندازی کردند و فراکسیونی هم در مجلس تشکیل دادند. همان فراکسیونی که این روز و درجریان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی حسن روحانی یکی یکی پشت بلند گوی مجلس ظاهر شدند تا علیه وزرا و درواقع انتخابات 92 سخنرانی کنند و مردم تازه با آنها آشنا شدند.
آیت الله خوشوقت و آیت الله مصباح یزدی فتوای قطعی قتل احمد خمینی فرزند رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی را صادر کردند. سعید امامی معاون سیاسی وزارت اطلاعات در دوران "علی فلاحیان" در بازجوئی 900 صفحه ای خود شرح صدور این فتوا و نقش دو آیت الله نام برده را فاش کرد. و البته در بازجوئی خود گفت که در آن جلسه ای که تصمیم به قتل احمد خمینی گرفته شد، علاوه بر علی فلاحیان، اسدالله بادامچیان از رهبران موتلفه اسلامی هم حضور داشتند.
این یادآوری بسیار کوتاه و خلاصه برای آن بود تا بدانیم غفلت از انتخابات مجلس نهم و سپردن آن به باندهای قتل و غارت که شورای نگهبان آنها را برای نمایندگی مجلس تائید کرد، امروز که احمدی نژاد رفته، از حالا چگونه چوب لای چرخ رئیس جمهوری می گذارد که با رای مستقیم مردم از صندوق انتخابات بیرون آمده است. این شناخت دو نتیجه باید داشته باشد:
اول- این که روحانی چه کار دشواری در پیش دارد و با چه مجلسی و باندهائی روبروست و چگونه باید کمکش کرد تا از این سدها بگذرد.
دوم- هرگز انتخابات مجلس را دست کم نگرفته و از حالا در تمام شهرها و شهرستان ها برای انتخابات مجلس بعدی آماده شویم. همچنان که انتخابات شوراها را نباید دست کم گرفت.

حالا کمی با آیت الله خوشوقت که پدرخوانده امثال "رسائی" و "کوچک زاده" در مجلس کنونی اند آشنا شویم. باز گردیم به عقب. به قبل از مرگ آیت الله خوشوقت. به مصاحبه ای که حجت الاسلامی بنام "رشاد" با آیت الله خوشوقت کرد و "رجا نیوز" بعنوان خبرگزاری این باندها آن را منتشرکرد .

رجانیوز که باد را در پرچم مصباح یزدی و خوشوقت ابدی دیده بود ابتدا نوشت:
"ایشان (خوشوقت) متولد 1305 در تهران است و از قرار با آقای خامنه‌ای نسبت فامیلی هم دارد (پسر داده دختر گرفته و یا برعکس) و مرتب با یکدیگر دیدار می‌کنند."

روزی که پرونده قتل عام سیاسی 1367 کامل باز شود و اسناد جای شایعات را بگیرد مشخص خواهد شد امثال مصباح یزدی و آیت الهی هائی مانند خوشوقت چه نقشی در پشت صحنه برای آن فتوائی که بنام آیت الله خمینی صادر شد و احمد خمینی نقش آفرین آن بود داشته اند. در ادامه همین بازگشائی است که خواهند رسید به پرونده قطور قتل های زنجیره ای و خیانت بزرگی که علیه انقلاب 57 سازمان داده و اجرا شد.

آیت الله خوشوقت در آن مصاحبه ابتدا می گوید:
"متأسفانه زمان مصدق توده‌ای‌ها خیلی رواج پیدا کردند، دسته‌های طولانی چهار نفره، از دخانیات تهران تظاهرات کردند. حتی در زمان آقای بروجردی یک روز دیدم سوار دوچرخه شده‌اند و توده‌ای‌ها خیابان‌ها را پر کرده‌اند. آقای بروجردی وحشت کرد و گفت من نمی‌دانم مصدق می‌خواهد چه کار کند. (پایان بخش این وحشت کودتای 28 مرداد بود و نامه تبریکی که شخص آیت الله بروجردی برای شاه نوشت و کودتا را تائید کرد!)

- یعنی مصدق به توده‌ای‌ها میدان داد؟

خوشوقت: بله، برای این که جمعیتش زیاد شود، آنها هم استفاده کردند و تأیید کردند. آقای بروجردی اجازه داد طلبه‌ها تظاهرات کنند. گاز اشک آور را اولین بار آنجا دیدم که اصلاً قابل تحمل نبود؛ چند نفر هم زخمی شدند، بعد علما به عیادت آمدند.(آیت الله خوشوقت پس از کودتای 88 روی پل حافظ و مقابل دانشگاه تهران و میدان آزادی نبود تا علاوه بر گاز اشک آور، با گاز خردل، گاز کور کنند، نارنجک ساچمه ای و ... آشنا شود.)
یادم می‌آید بعد از نماز به مدرسه‌ی حجتیه می‌رفتم، دیدم تعداد زیادی اتوبوس در خیابان صف کشیده ‌اند. احساس کردم از تهران می ‌آیند یا از جای دیگری به تهران می‌روند. در همین حین از در صحن بزرگ، سربازان با عده‌ ای بیرون می‌آیند. پرسیدم چه خبر است؟ گفتند اینها همان توده‌ ای‌هایی هستند که در ارتش نفوذ کرده بودند، شاه گرفته و تعدادی از آنها را اعدام کرده و این ها را هم به بندرعباس تبعید می‌کند. (آیت الله بروجردی همین جنایت را به شاه تبریک گفت و آیت الله خوشوقت پس از آن همه فتوای قتل و ترور و جنایت، از آن دوران سخن می گوید. البته سخن نگفت، بلکه توصیه کرد که با زندانیان سیاسی کنونی چنین کنید.)
آیت الله خوشوقت سپس رسیده به دوران انقلاب گفت:
وقتی مردم پادگان ولیعصر را ترک کردند، یک نفر طرف من آمد، دیدم دستش خونی است، هرکسی از پادگان یک چیزی برداشته و همه را غارت کرده بودند. گفتم چه آوردی؟ گفت که یک هفت ‌تیر آورده‌ام. من خدا را قبول ندارم، اما شاهرگم را برای خمینی می‌دهم."

این مصاحبه در آستانه انتخابات مجلس نهم انجام شد. یعنی همین مجلسی که این روزها مردم با آن آشنائی کامل پیدا کردند. او با همین مصاحبه "جبهه پایداری" را تشکیل داد. یعنی همان جبهه ای که الان در مجلس فراکسیون دارد و اعضایش علیه وزرای روحانی سخنرانی کردند.

 

 

 

                        راه توده  420     24 مرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت