راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 422

از دولت ائتلافی و جبهه ای

روحانی بی تزلزل حمایت کنیم

 
 

 

هشت سال تجربه دولت اصلاح طلب خاتمی همراه بود با تجربه اصلاحات در جمهوری اسلامی و انواع حوادث و رویدادها که مرور آن دراینجا هدف نیست. هشت سال تجربه تلخ و ویرانگر دولت احمدی نژاد که در مرز 4 سال اول و 4 سال دوم آن یک کودتای انتخاباتی فراموش نشدنی در جمهوری اسلامی اجرا شد. و همچنین تجربه خونین سالهای ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی و سپس جنگ با عراق و ترور و اعدام دهه 60 و یورش به آزادی ها و آرمان های انقلاب. چکیده همه این راه دراز و رفته شده، امروز و در بدترین شرایط داخلی و خارجی در برابر دولتی است که با رای اکثریت مردم ایران بر سر کار آمده است. کافی است شرایط داخلی، اوضاع منطقه و شرایط جهانی با دقت در نظر گرفته شود تا اهمیت وظیفه ای که دولت روحانی برای بیرون کشیدن ایران از گردابی که در آن گرفتار آمده بازشناخته شود. دراین صورت است که هر فرد و نیروی سیاسی ملی و میهن دوستی باید تکلیف خود را ابتدا با خویش و سپس با دولتی که با رای مردم بر سر کار آمده روشن کند. یا اینطرف رودخانه و یا آن طرف. و آن که شنا نمی داند و بی گدار به آب بزند غرق امواج خواهد شد.

یا نجات ایران و دفع خطر خارجی و با توجه به شرایط موجود در کشور، تغییر سمت گیری های سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی و یا در کنار براندازانی که متکی به جنگ داخلی امپریالیسم ساخته و حمله نظامی به ایران امید بازگشت به 40 سال پیش را در سر می پرورانند. شماری علنی و شماری غیر علنی و شماری نیز منتظر جهت بادها!

راه توده، نه با خود شوخی دارد، نه با جنبش سبز اصلاحات، نه با حاکمیت، نه مدعیان توده ای و نه با تحولات درکشور. به همین جهت است که نه بی گدار به آب زده و به آب می زند و نه این سوی روخانه می ماند. ما اهل آن میدانی هستیم که نامش "داخل کشور" است. از گشوده شدن فضای سیاسی در کشور نه تنها استقبال می کنیم، نه تنها خواهان و مشوق آن هستیم، بلکه خواهان باز شدن فضا، حداقل برای نشر و بیان نظرات توده ای خود بصورت آزاد هستیم. طبیعی است که با همه موانع و شرایط آشنائی داریم و باز طبیعی است که میدانیم جهان سه دهه تغییرات علمی و سیاسی و جغرافیائی را به خود دیده و ما سالهای 1357- 1360 را بکلی پشت سر گذاشته ایم. تکنولوژی بسیاری از معیارهای حزبی و سازمانی و حضور سیاسی علنی در داخل کشور را زیر و رو کرده است. گذشته است آن دورانی که بریزند دفتر بگیرند و رهبری دستگیر کنند تا صدای حزب به مردم نرسد. این صدا امروز از طریق رسانه هائی به مردم می رسد که در سه دهه پیش حتی تصورش هم ممکن نبود. ما نمونه های بسیاری را در اختیار داریم که تائید کننده این نظرات است. برای نمونه در انتخابات 92 پیام هائی را از مراکز استان ها و برخی شهرستانها در اختیار داریم که از ما در باره شرکت یا عدم شرکت درانتخابات سئوال می کردند. پیام هائی را داریم که پس از انتخابات برای ما ارسال شده و در آن نوشته اند تا یک روز پیش از شروع انتخابات منتظر نظر راه توده بودیم که برای انتخابات بسیج شویم و یا بسیج بکنیم یا خیر؟

گذشته است آن دورانی که برای توزیع یک اطلاعیه انواع محدودیت ها و خطرات سازمانی را باید متحمل می شدیم. امروز یک بیانیه، بسرعت توفان در داخل کشور می تواند از طریق اینترنت پخش شود و طرفداران یک جریان سیاسی – از جمله توده ایها- بدانند چه باید بکنند.

بحث ما نه در باره این بخش، بلکه در باره بخش نخست این سرمقاله بود. یعنی ضرورت تعیین تکلیف با خود، با جنبش مردم، با دولتی که بر سر کار آمده، با تحولات، با خطرات، با راه حل های ممکن برای بیرون کشیدن کشور و مردم از بحران. بحث ما اینست و سخن ما این که "راه توده" تکلیفش با همه اینها روشن است و کوچکترین خللی در موضع گیری هایش پیش نخواهد آمد و برای کمک به دولت اعتدالی و به سخنی دقیق تر "جبهه ای" هیچ فرصتی را از دست نخواهد داد. از جمله با طرح نظرات توده ای خود و مقابله با هر جریان و گروهی در داخل و خارج از کشور که بخواهند مانع ادامه این مسیر شوند. تا زمانی که دولت روحانی در جهت تغییرات پیش می رود ما خود را بعنوان بخشی از یک جبهه که عملا دولت ایشان چنین هویتی را دارد می بینیم.

 

 

 

                        راه توده  42    7 شهریور ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت