دستآورد بزرگ جنبش سبز در انتخابات 92 |
از ادعاهای بازندگان انتخابات 92 آن است که این انتخابات نشان داد که جنبش سبز و تقلب و کودتا در انتخابات 88 دروغ و به قصد فتنه انگیزی بوده است. انتخابات 88 از آغاز رای گیری با یک کودتا آغاز شد. صبح روز 22 خرداد 88 نظام پیامک ها دچار اختلال شد و عملا تماس میان ناظران میرحسین موسوی ناممکن گردید. بعد از ظهر روز انتخابات به ستاد میرحسین موسوی حمله و اشغال شد. هنوز رای گیری به پایان نرسیده بود که نیروهای نظامی در خیابان ها مستقر شدند و به مردمی که در پشت محل های اخذ رای جمع شده بودند حمله کردند. همان شب بخش مهمی از اصلاح طلبان و اعضای ستاد موسوی با حکمی که از پیش صادر شده بود بازداشت شدند. هنوز چند ساعتی از پایان رای گیری نگذشته بود که اتاق آرا در پشت درهای بسته نتیجه چند روز پیش خبرگزاری کودتایی فارس را تایید و آرای محمود احمدی نژاد را 63 درصد اعلام کرد. صبح روز بعد رهبر جمهوری اسلامی شتاب زده نتیجه انتخابات را تایید کرد و بدینسان بر کودتا و شک و تردید مردم مهر تایید زد. همه اینها طوری ترتیب داده شده بود که رعایت ظواهر هم نشود و همه بدانند و بفهمند که این نه انتخابات بلکه یک کودتاست که به نتیجه رسیده است. هنوز پس از چهار سال معترضان آن کودتا در زندان هستند تا ماهیت کودتایی انتخابات 88 فراموش نشود، ماهیتی که بعدها توسط کسانی نظیر سردار مشفق تایید شد که عملا انتخابات را وسیله ای برای کودتا قلمداد کرد. همه اینها نشان از تقلب و کودتایی بودن انتخابات 88 داشت و جنبش سبز از اینجا وارد میدان دفاع از انتخابات و رای خود شد. هیچکدام از این حوادث در انتخابات 92 روی نداد که شائبه کودتا و تقلب در حدی که بتواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد بوجود آورد. مردم خود در سر صندوق ها می دانستند به چه کسی رای داده اند و فاصله 13 میلیونی آرا میان منتخب مردم و نفر دوم نیز جایی برای تقلب باقی نمی گذاشت. ضمن اینکه انتخابات 92 نشان داد که فاصله شهر و روستا و گزینش این دو در ایران چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد. درحالیکه همه انتخابات 88 بر باصطلاح محبوبیت احمدی نژاد در روستاها سفرهای استانی و توزیع مقداری صدقه بنا شده بود. بنابراین، طرح موضوع این نیست که انتخابات 92 نشان داد که انتخابات 88 کودتا نبوده است. برعکس نحوه برگزاری انتخابات 92 کودتا بودن انتخابات 88 را بیش از گذشته اثبات کرد. پرسش در اینجاست که چرا 92 به 88 تبدیل نشد؟ این پرسش یک پاسخ بیشتر ندارد: جنبش سبز. این جنبش سبز و رهبران آن میرحسین موسوی و مهدی کروبی بودند که در فردای انتخابات 88 برای دفاع از انقلاب و جمهوریت در مقابل کودتا به میدان آمدند و چنان فضایی را بوجود اوردند که در نهایت انتخابات 92 نتوانست تکرار 88 شود. کم نبودند شمار کسانی که در فردای برگزاری کودتای 88 معتقتد بودند که پرونده انتخابات در جمهوری اسلامی برای همیشه بسته شد. اینان چندان دور از واقعیت فکر نمی کردند ولی به میدان آمدن مردم و مبارزه آنان در دفاع از رای خود و بیش از آن حق رای خود، آینده دیگری را ممکن ساخت. بدینسان ماهیت جنبش سبز چیزی جز جنبش دفاع از انقلاب و جمهوریت و رای مردم نبود. جنبش سبز از چند سو بر روی نتیجه انتخابات 92 اثر گذاشت. نخست این جنبش یک مبارزه خیابانی و اعتراضی دراز مدت را در کشور موجب شد که به تقابل میان نیروهای نظامی و انتظامی و لباس شخصی با مردم انجامید که نقش مهمی در ریزش نیروها در جمهوری اسلامی داشت. همه کسانی (از جمله راه توده) که از مردم برای شرکت در انتخابات 92 دعوت می کردند بر روی این موضوع حساب می کردند که حکومت دیگر امکان تکرار 88 را ندارد. دوم. جنبش سبز اختلاف ها و شکاف در حکومت را به نحوی بیسابقه دامن زد. احمدی نژاد برای آنکه خود را از زیر بار اعتراض مردم بیرون بکشد پشت رهبری پنهان شد و سپس رویاروی او ایستاد تا وجهه ای کسب کند. بدینسان شکافی بزرگ در میان حامیان رهبر و احمدی نژاد شکل گرفت که بطور وسیع تر بصورت شکاف و چندپارچگی جناح راست درآمد که در انتخابات 92 کاملا بروز کرد. بنابراین در انتخابات 92 اصولا ایجاد یک وحدت نظر در بالا بر سر یک شخص مانند احمدی نژاد برخلاف 88 ناممکن شده بود. سوم. موقعیت ضعیف داخلی حکومت، آن را به جنجال و ماجراجویی بیشتر در عرصه بین المللی سوق داد تا بتواند کودتای خود را توجیه کند. این تقابل به وضع تحریم های بین المللی انجامید که بنوبه خود شرایط داخلی و اوضاع اقتصادی کشور را آشفته کرد. چهارم. اختلاف های داخلی و فشارهای خارجی و دست یافتن عده ای غارتگر به قدرت که خود را متکی به کودتا می دانستند به از هم پاشیده شدن شیرازه امور انجامید و اقتصاد کشور را به قهقرا برد. وضعی که بنوبه خود به نارضایتی عمیق و گسترده مردم منجر گردید.
همه اینها شرایطی را بوجود آورده بود که انتخابات 92 دیگر نمی توانست به تکرار 88 تبدیل شود. اینکه حکومت از چه زمانی این واقعیت را فهمید معلوم نیست و تاریخ روشن خواهد کرد، اما این واقعیت نیز هست که به هر حال عقلانیتی بوجود آمد تا در راهی که جز شکست و فروپاشی ایران نتیجه ای نداشت پا گذاشته نشود. سخنان آیت الله خامنه ای در مورد اینکه مخالفان جمهوری اسلامی یعنی دگراندیشانی که طرفدار براندازی نیستند نیز در انتخابات شرکت کنند و رای دهند، نشان غلبه این عقلانیت بود. بنابراین، بحث امروز این نیست که جنبش سبز پایان یافته یا پایان نیافته. جنبش سبز با انتخابات 92 به هدف خود، یعنی حفظ جمهوریت و نظام انتخابات همچون مهمترین و بزرگترین دستاورد انقلاب دست یافت. همین دستاورد بود که در شعار جشن شادی مردم "برادر شهیدم رای تو پس گرفتم" بطور کامل انعکاس یافت. مهندس موسوی نیز چیزی جز این نمی اندیشید. چنان که در فردای انتخابات 88 پیشنهاد کرده بود که انتخابات را لغو کنید و ایشان هم انصراف می دهد. یعنی بخاطر احمدی نژاد یا مخالفت با موسوی جمهوریت را نابود نکنید. بنابراین درک میرحسین موسوی از جنبش سبز نیز همین دفاع از جمهوریت و انقلاب بوده است. با انتخابات 92 جنبش سبز در این مفهوم پایان یافته است. نه بدین معنا که جنبش و حزبی با این نام در آینده منتفی شده یا نقش میرحسین موسوی یا مهدی کروبی در آینده سیاسی ایران پایان یافته باشد. آنان همچنان رهبران تاریخی و بی بدیل یک جنبش بزرگ اجتماعی طرفدار جمهوریت در آینده ایران نه در چارچوب پایان یافته "رای من کو؟" بلکه در چارچوب های نوین و با خواست های نوین باقی خواهند ماند. درمورد ادامه حصر این دو نیز مردم ایران نیز هم اکنون منتظر عقب نشینی خود حکومت و آزادی موسوی و کروبی و رهنورد هستند و آخرین استدلال دقیق محمد خاتمی در همین چارچوب است. این که دولت احمدی نژاد تا قبل از پایان دوره اش باید زندانیان سیاسی را که دراین دولت زندانی شده اند آزاد کند. اگر چنین نشود می توان انتظار داشت مردمی که نشان داده اند از حکومت خود هوشمندتر هستند تا روی کار آمدن حسن روحانی و آغاز به کار دولت وی و گرفتن رای اعتماد از مجلس و تحکیم پایه های دولت جدید صبر خواهند کرد. پس از آن و با آغاز سال جدید تحصیلی جدید حکومت باید منتظر آغاز جنبشی بزرگ برای آزادی موسوی و کروبی نیز باشد. |
راه توده 414 13 تیر ماه 1392