جامعه مصر سلطه اخوان المسلمین بر این کشور را نپذیرفت و شاید
تا زمانی که این مطلب منتشر می شود، رئیس جمهور اخوانی مصر
"مرسی" سقوط کرده باشد. در مصر همچنان ارتش در امور سیاسی دست
بالا را دارد و به همین دلیل ادامه جنبش اعتراضی کنونی مصر
علیه اخوان المسلمین طبیعی است که به همراهی ارتش ختم شود.
نقش آفرینی مصر در امور سیاسی و حکومتی این کشور به قیام
افسران ملی مصر علیه حکومت پادشاهی "فاروق" باز می گردد که در
آن قیام عبدالناصر نقش رهبری قیام را داشت و پس از سقوط سلطنت،
رئیس جمهور مصر شد. دوران ریاست جمهوری ناصر یکی از درخشان
ترین دوره های استقلال ملی یک کشور در منطقه خاورمیانه بود.
این که ارتش امروز مصر دارای همان ظرفیت و محبوبیت است در میان
مردم، یک اشتباه است اما این که هنوز ارتش خود را رکنی از
جمهوری مصر می داند یک واقعیت است. ای بسا که دراین واقعیت،
رگه هائی از ملی گرائی نیز هنوز در ارتش مصر باقی باشد. همان
ملی گرائی که موجب ایستادگی در برابر دولت متجاوز اسرائیل شد.
"مرسی" پس از قیام معروف به بهار عربی و سقوط حسنی مبارک، در
دوم ژوئن سال 2012 با 51.7 درصد ارائ در انتخابات ریاست جمهوری
پیروز شد . اما از همان ابتدا درباره این میزان رای او سئوال
های بسیاری مطرح بود و از جمله دلائل این پیروزی را اعلام
تحریم انتخابات توسط مخالفان حکومت اخوان المسلمین از یکسو و
بسیج سازمانی اخوان المسلمین برای شرکت در انتخابات می
دانستند. امری که حالا با بسیج ملی مردم برای آمدن به خیابان
ها علیه دولت مرسی به عکس خود تبدیل شده است. اگر مرسی میوه
تحریم انتخابات را چشید، حالا تلخی هسته حضور خیابانی مردم
علیه خود را می چشد. گفته می شود در حضور خیابانی روز یکشنبه
علیه مرسی که با فراخوان همه سازمان های سیاسی و شخصیت های ملی
صورت گرفت، بالغ بر 14 میلیون مصری به خیابان ها آمدند.
برنامه دولت اخوان المسلمین به عقب بردن جامعه مصر به دهها سال
پیش است و در این میان ابزار کار آنها استبداد بوده است.
یک سال بعد از به اجرائ گذاشته شدن سیاست های محمد مرسی،
نارضایتی و انتقاد مردمی که علیه استبداد حسنی مبارک قیام کرده
بودند در سطح سیاسی واجتماعی جامعه مصر دوباره آغاز شد که نماد
آن اجتماع در میدان التحریر قاهره بود و همچنان نیز هست.
مرسی بعد از یک سال حکومت هیچ دستآورد مثبتی نداشت که به مردم
ارائه و از دولت خود دفاع کند. او کوشید قضات و رسانه ها را
متهم به ضدیت با دولت خود کند، اما وقتی مردم علیه او در
خیابان ها بودند، مطبوعات چه می توانستند بنویسند جز آنچه در
خیابان می گذشت؟
مرسی برای تحمیل سانسور و خفقان به مطبوعات مصر بیش از 600
شکایت علیه خبرنگاران به دادگاه ارائه داد. حتی در دوره 30
ساله حکومت مبارک نیز چنین رویدادی را جامعه مطبوعاتی مصر شاهد
نبود.
مرسی به جای پاسخ به خواست مردم برای دمکراسی، مهار فساد دولتی
و چاره اندیشی اقتصادی برای کنترل بحران اقتصادی حاکم بر مصر
کوشش خود را متوجه تقویت اسلام گرائی از نوع اخوان المسلمین در
مصر کرد و دستگاه دولتی را به اخوان المسلمین سپرد. فرمانداران
و استانداران را از حزب اخوان المسلمین برگمارد. از 27
استاندار مصر یازده استاندار از چهره های مهر بر پیشانی اخوان
المسلمین منصوب شدند. استاندارانی که خود را جهادی اعلام کردند
و خشم مردم مصر را برانگیختند. از جمله استاندار "اقصر" که از
گروه "جهاد اسلامی" وابسته به اخوان المسلمین است و در سال
1997 در راس یک گروه مسلح 50 گردشگر غربی را در مصر ترور کرد و
ضربه مهلکی بر صنعت توریسم، یعنی مهم ترین منبع درآمد مصر وارد
آورد. او اکنون تحت فشار مردم مجبور به استعفا شده، اما قیام
مردم علیه حکومت اخوان المسلمین از مرحله برکناری این و آن فرد
عبور کرده است.
پیش نویس قوانین حاکم بر سازمان های غیر دولتی که دیکته شده
اخوان المسلمین است و در پی گسترش "شریعت" خشم و نارضایتی مردم
را تشدید کرد.
افزایش بیکاری، سقوط صنعت توریسم در مصر، کاهش قدرت خرید مردم
در بازار، سقوط پول ملی مصر و افزایش قیمت کالاها در سال گذشته
جائی برای تعلل مردم جهت قیام علیه مرسی و به خیابان آمدن باقی
نگذاشت.
برنامه اقتصادی دولت با شعار "اسلام راه حل است" که شعار
انتخاباتی مرسی بود، اکنون با تمسخر و حتی ناسزای مردم روبرو
شده است.
فقر رو به رشد 40 در صد از جمعیت مصر را به کام خود کشیده است.
کمبود نان و نفت و بنزین و قطع متناوب برق، دستور سرکوب مردم و
حتی بالا رفتن آمار تجاور به زنان همان کارنامه دولت مرسی است
که مردم علیه آن قیام کردند.
دراین میان حتی کمک مالی 5 میلیون دلاری شیخ نشین ثروتمند
قطرکه با سوء استفاده از شعارهای دولت احمدی نژاد به کانون پول
و توطئه در کشورهای منطقه برای تقویت گروه های اسلامی مانند
القاعده شد در شکم فساد حکومتی قرار گرفت. مرسی از صندوق بین
المللی پول به شرط کاهش هزینه های اجتماعی علیه اکثریت فقیر
جامعه در خواست وام 4.8" میلیاردی کرد و برای منحرف ساختن
افکار عمومی ناگهان و به بهانه تلاش اتیوپی برای ایجاد سدی
تازه روی روزخانه نیل، به یاد تهدید این کشور افریقائی به جنگ
افتاد و همزمان با آن رابطه دیپلماتیک مصر را با دولت سوریه
قطع کرد. دو کشوری که پیوند و اتحادی تاریخی با یکدیگر علیه
اسرائیل داشته اند.
.http://www.humanite.fr/monde/analyse-le-discredit-total-d-un-executif-domine-pa-544970
|