نگاهی به مصاحبه محمد دستباز(امیدوار) بروید دنبال کارتان و دست از سر حزب بردارید! عسگر داوودی |
در ادامه بررسی مواضع تحریمی های انتخابات ریاست جمهوری، به بخشی از اعلامیه ای که بنام کمیته مرکزی حزب توده ایران برای اعلام تحریم انتخابات ریاست جمهوری 1392 که 22 روز قبل از برگزاری انتخابات منتشر شده توجه کنید:
«...رد صلاحیت صدها تن (؟) نامزد انتخاباتی از جمله هاشمی رفسنجانی، جای شکی برای اکثریت مردم میهن ما پیرامون برنامه های سران ارتجاع، برای برگزاری یک انتخابات فرمایشی و برگماری مزدور دیگری همچون احمدی نژاد به کرسی ریاست جمهوری باقی نماند.» و«کودتای ولی فقیه و انصارش، اینبار حتی پیش از برگزاری انتخابات، یکبار برای همیشه به سراب جمهوریت ”نظام“ پایان داد و به مردم میهن ما اعلام کرد که یکی از آخرین دست آورد های انقلاب شکوهمند بهمن 57، یعنی حکومت جمهوری، به مسلخ رژیم ولایت مطلقه فقیه و حکومت اوباشان کشانده شد.»
یکوقت اشتباه نکنید. این نوشته ها با این اصطلاحات و ادبیات را برو بچه های مجاهد خلق در نشریه مجاهد ننوشته اند، اینها را بنام توده ای در "نامه مردم" می نویسند.
اعلامیه آنگاه به بررسی انتخابات های پیشین در ج. اسلامی می پردازد. البته مروری با تائید دستاورهای آنها و البته نمی گویند که نقشی در آن نداشته و شرکت در اکثر آنها را تحریم کرده بود: بخوانید:
هم میهنان گرامی!
مردم ما در دهه های اخیر تجربیات ارزنده و گوناگونی را درباره انتخابات در رژیم ولایت فقیه تجربه کرده اند. حماسه خرداد 1376 و رای 20 میلیونی مردم بر ضد نامزد اصلح ولایت فقیه، ناطق نوری، پایه های رژیم ولایت فقیه را لرزاند. (منظور همان انتخاباتی است که نامه مردم شرکت در آن را تحریم انقلابی کرده بود!)
می بینیم که خاتمی در انتخاباتی که تحریم انقلابی کرده بودند یکباره به قهرمانی تبدیل می شود که انتخابش توسط مردم و بر« ضد نامزد اصلح ولایت فقیه»، «پایه های رژیم ولایت فقیه» را لرزانده است! (البته یادتان باشد که همین نشریه مرتب می نویسد که در نظام ولایت فقیه هیچ کاری نمی شود کرد و اصلا باید رفت دنبال جبهه واحد ضد دیکتاتوری!)
باز می خوانید:
«دوران حکومت 8 ساله اصلاحات، اگرچه در اساس نتوانست پایه گذار تغییرات بنیادین و دموکراتیک در میهن ما گردد ولی توانست فضای سیاسی کشور را دگرگون کرده و امکان سازمان دهی اجتماعی را پدید آورد. سران ارتجاع دوران هشت ساله دولت اصلاحات را خطری جدی برای خود ارزیابی کردند و از این رو با نزدیک شدن پایان دوران ریاست جمهوری خاتمی مصمم بودند که هیچگاه دیگر اجازه ندهند تا این تجریه تکرار گردد.» (یادتان نرود که در نظام ولایت فقیه تغییر فضای سیاسی که پیشکش. اصلا نمی شود نفس کشید!)
اعلامیه تحریم آن گاه به انتخابات ریاست جمهوری 92 می پردازد:
«ما در هفته های اخیر اعلام کرده بودیم که برنامه ارتجاع حاکم برگزاری یک انتخابات مهندسی شده، در چارچوبی ”آبرومند“، یعنی عدم تحریم گسترده آن توسط مردم، و برگماری مزدوری ذوب شده در ولایت بر کرسی ریاست جمهوری است.... با توجه به تصمیم های گرفته شده از سوی سران ارتجاع، ”انتخاباتی“ در میهن ما در شرف انجام نیست که ما برای رای دادن در آن نامزدی را جستجو کنیم. در چنین وضعیتی شرکت در انتخابات تنها یاری رساندن به برنامه های رژیم برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای است». کمیته مرکزی حزب توده ایران2خرداد ماه 1392 به نقل از "نامه مردم"، شماره 922، 13 خرداد ماه 1392 http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=1974
(کمی تا قسمتی شرم آور است، البته اگر حیائی وجود داشته باشد.)
و بالاخره انتخابات با شرکت 73 در صد واجدین حق رای برگزار شد و مردم روحانی را با بیش از 18 میلیون و 600 هزار رای به ریاست جمهوری انتخاب کردند. هر فرد، حزب، سازمان و یا گروه سیاسی که با مردم و نیروهای خود صادق باشد، باید با پذیرش اشتباه سیاسی که مرتکب شده، اگر جلسه و پلنوم و کنگره ای تشکیل نمیدهد تا بررسی کند و ببیند ریشه این اشتباهات پیاپی کجاست، حداقل می پذیرد و می نویسد و می گوید که اشتباه کرد و نتوانسته اوضاع را خوب رصد کند. اما نامه مردم نه تنها چنین نکرد، بلکه اجازه بدهید تا عکس العمل مسئولین آن را در باره نتیجه این انتخاب بررسی کنیم: سایت اخبار روز که پرچمداری تحریم انتخابات را به سخنگوئی فدائیان خلق در دست داشت، در ادامه گفتگو با تحریم کنندگان به سراغ آقای "محمد امیدوار" (دستباز) می رود تا ایشان بنام باصطلاح سخنگوی حزب توده ایران از تحریم دفاع کند!
اخبار روزمی پرسد: انتخاب آقای روحانی پیروزی مردم بود؟
آقای دستباز که دست و پای خود را گم کرده و بیم دارد به این سوال رسوا کننده جوابی مشخص بدهد، پس از صغری و کبرائی طولانی که ترجیع بند آن مانند همیشه «ما گفته بودیم...» است می گوید: «... واقعیتی که باید به آن توجه داشت این است که ماهیت رژیم ولایت فقیه عوض نشده است. اگر این رژیم توانایی و یا خواست قبول رای و اراده مردم را داشت کودتای خشن و خونین انتخاباتی سال ۱٣٨٨ را آنطوری که دیدیم اجرا نمی کرد. کمیته مرکزی حزب ما در شادباش نوروزی خود اشاره کرد که رژیم ولایت فقیه دنبال برگزاری انتخابات مهندسی شده ای است که در جریان آن بتواند هم نامزدهای شرکت کننده در آن را کنترل نماید و هم نتیجه انتخابات را و در واقع از تکرار خرداد ۷۶ و خرداد ٨٨ جلوگیری کند. ما رای ۱٨ میلیونی مردم به آقای روحانی را در شرایطی که رژیم اجازه نداد هیچ یک از شخصیت ها و رهبران جنبش اصلاح طلبی و حتی هاشمی رفسنجانی در انتخابات شرکت کند، نه رای به شخص آقای روحانی، بلکه رای به خواست تغییرات جدی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می دانیم.»
ساده ترین و کم اطلاع ترین فرد می تواند از ایشان سئوال کند: نظر نخوری آقا با این نظرات هوشمندانه، اما ممکن است بفرمائید شما چرا در این رای گیری« 18 میلیونی مردم برای تغییرات جدی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» شرکت نفرمودید؟ چرا مردم را نه به حضور در پای صندوق های رای، بلکه با اطلاعیه تحریم به خانه نشینی فرا خواندید تا برای تغییرات جدی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به میدان نیآیند؟ آقای اخبار روز دست خودش زیر ساطور تحریم بود و سئوال نکرد تا خودش زیر سئوال نرود، اما توده ایها که هم نان خورده اند و هم نان دست مردم دیده اند به آسانی سئوال میکنند: شما که می فرمائید «نیروی عظیم اجتماعی در جریان این انتخابات، به صحنه آمد و به تغییر رای داده است»، چرا شما به این «نیروی عظیم اجتماعی» نپیوستید و به تغییر رای ندادید؟
در همین مصاحبه، آقای دستباز که فکر کرده هرکس کج نشست رسم رهبری داند، چند پاراگراف پائین تر می فرماید: «حماسه سیاسی که رهبر خواهان خلق آن بود هنگامی اتفاق افتاد که ... به حد قبول یک نامزد "محافظه کار میانه رو" و نماینده ولی فقیه در شورای امنیت ملی کشور تقلیل یافت. تأیید آقای روحانی توسط شورای نگهبان نباید برای هیچکس تعجب آور باشد. آقای روحانی سالهاست نماینده مستقیم آقای خامنه ای بوده و هست و لذا روشن بود که او در لیست تأیید شدگان قرار می گرفت.»
حتی توده ای های عضو سازمان جوانان و دانش آموزان حزب توده ایران که نه پای پرسش و پاسخ های رفیق کیانوری، بلکه با پاسخگوئی های زنده یاد "زرشناس" مسئول این سازمان نشسته باشد هم با خواندن این مصاحبه خنده شان می گیرد و می توانند سئوال کنند: یعنی جنابعالی می فرمائید: روحانی نه نماینده 18 میلیون 600 هزار ایرانی بلکه گمارده رهبری است؟ بالاخره نماینده مردم برنده این انتخابات شد یا به قول شما «نماینده مستقیم آقای خامنه ای»؟
آقای دستباز (امیدوار) پس از چند دست و پای اشتباه دیگر با این امید که از مردابی که نامش "نامه مردم" است بیرون بیاید، می گوید:
«تصور تحقق این خواست ها در چارچوب دولت آقای روحانی (دولتی که هنوز معلوم نیست چه ترکیبی دارد!) و در شرایط ادامه رژیم ولایت فقیه، بدون یک مبارزه وسیع و سازمان یافته و از نظر سیاسی منسجم توده ای، تصوری کاملاً غیر واقع بینانه ای است که دامن زدن به آن تنها به سود ارتجاع و حفظ شرایط کنونی خواهد بود. مردم با تجربه دردناک دهه های اخیر می دانند و با پوست و گوشت خود لمس کرده اند که اعتبار زیادی برای شعارهای دولتمردان جمهوری اسلامی نباید قائل شد.» (یعنی مردم بهتر است پشت سر رئیس جمهوری که انتخاب کرده اند جمع نشوند و از او دفاع نکنند، زیرا از او هم کاری ساخته نیست. همه چیز از قبل برنامه ریزی و به مردم تحمیل شده است.) به بررسی اطلاعیه نامه مردم بعد از انتخاب روحانی توسط مردم به ریاست جمهوری می پردازیم:
«ما همواره معتقد بوده ایم و همچنان بر این اعتقاد پایبندیم که مردم موتور اصلی حرکت جامعه به پیش هستند. تجربیات تاریخ معاصر میهن ما از رشد و نضج گیری نهضت ملی شدن نفت، تا رشد جنبش اجتماعی در سال های دهه ۱٣۵۰ و سپس پیروزی انقلاب بهمن ۵۷، و همچنین حماسه دوم خرداد ۷۶ ...» ( که البته منظور ایشان از حماسه دوم خرداد 76 همان انتخابات ریاست جمهموری است که مردم محمد خاتمی را انتخاب کردند. اما ایشان و نامه مردم آنرا تحریم انقلابی کرده بودند و پس از انتخاب خاتمی فرصت طلبانه نوشتند:« مردم دست رد به سینه نماینده ولی فقیه یعنی ناطق نوری زدند و خاتمی را انتخاب کردند».)
«ما همچنین اعلام کردیم که رژیم به هیچ وجه مایل نیست و اجازه هم نخواهد داد، تا نامزدی از دگر اندیشان و اصلاح طلبان واقعی در انتخابات شرکت کند... در واقع باید گفت که ولی فقیه رژیم، با مهندسی انتخابات، توانست حداکثر استفاده را از اصلاح طلبان و رأی آنان بکند بی آنکه در برابر خواست آنان عقب نشینی ای جدی انجام دهد.»
و در کمال تعجب چند سطر پائین تر همین اطلاعیه با 180 درجه تغییر ساز دیگری نواخته می شود:
«رأی 18 میلیونی مردم به حسن روحانی، که اصلاح طلبان از او اعلام حمایت کردند، در حقیقت نشانگر خواست مردم برای تغییر وضعیت کنونی، و در عین حال، خارج شدن از بن بستی است که، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی-اجتماعی جامعه ما را در بر گرفته است»! کمیته مرکزی حزب توده ایران به نقل از "نامه مردم"، شماره 923، 26 خرداد ماه 1392 http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=1982
یک جلسه واقعی از توده ایها تشکیل بدهید و در آنجا حضور به هم رسانید تا امثال شما را "بدهند دست دائی" شان. واقعا این چه افتضاحی است؟ کی به شما اجازه داده بنام حزب این پرت و پلاها را بگوئید؟ و لابد همین ها را هم در جلسات احزاب برادر تحویل میدهید و آنها را هم گمراه می کنید. هرگز در تاریخ حزب توده ایران – حتی در آن دوران کوتاهی که دو نظر در باره کابینه اول مصدق در رهبری حزب شکل گرفته بود و در مطبوعات حزبی منعکس می شد- نیز چنین پرت و پلاهائی نه گفته شد و نه منتشر شد. در تمام طول تاریخ حزب حتی یک هفته را نمی توانید پیدا کنید که حزب ما جلوی مردم ایستاده باشد. حزب ما حزب توده هاست. هرگز نام و عنوان شناسنامه حزب نبوده ونشده است. بنابراین کسی این پرت و پلاها را بعنوان نظر و مشی توده ای قبول ندارد حتی اگر در "نامه مردم" منتشر شود. بروید عضو شورای ملی مقاومت مسعود رجوی شوید و این حرف ها را آنجا بزنید. دست از سر حزب بردارید! مگر می شود بنام توده ای در برابر 73 در صد دارنده حق رای که در انتخابات شرکت کردند ایستاد؟ مگر می شود رای 18 میلیون 600 هزار ایرانی را نفی کرد؟ بروید دنبال درس و مشقتان. بروید مقاله ترجمه کنید، اما ادعای تحلیل و تفسیر اوضاع مملکت و نظام را نکنید که نتیجه اش همین آبروریزی می شود که دو دهه است در نامه مردم منعکس است و آن را سکه یک پول کرده است. می گوئید نه؟ اگر از توده ای های خارج کشور سئوال نمی کنید، زحمت کشید از توده ایهای داخل کشور بپرسید. اصلا توده ایها هیچ. تلفن کنید به اقوامتان در ایران و بپرسید اوضاع از چه قرار است! |
راه توده 414 13 تیر ماه 1392