راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

قبول اشتباه و پافشاری بر اشتباه

ریشه

اشتباهات مکرر

در کجاست؟

 عسگر داوودی

 
 

 

هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) اطلاعیه مبهمی در رابطه با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم منتشر کرد. این در شرایطی است که متاسفانه سایت اخبار روز که ظاهرا سخنگوی بخشی از رهبری سازمان اکثریت در خارج از کشور است برای پیش برد سیاست تحریم، در روزهای پیش از انتخابات حتی اطلاعیه  حزب مشروطه ایران (داریوش همایون ) که عملا در مجموعه گروه های پراکنده سلطنت طلب قرار دارد را هم منتشر کرد و کوشید تا در بین سلطنت طلب ها نیز برای اثبات و تائید سیاست تحریم، متحدی دست و پا کند. در روزهای  پس از انتخابات نیز این سایت کوشید متحدان سیاست تحریم را فعال نگهدارد و در جریان همین تلاش نظر شورای مقاومت ملی مجاهدین خلق را منتشر کرد که در آن  پیروزی حسن روحانی اینچنین تفسیر شده:
«جلسه سه روزه شورای ملی مقاومت در روزهای – ۶ و ۷ و ۸ تیرماه، با ریاست خانم مریم رجوی برگزار شد...خانم رجوی انتخابات ریاست جمهوری را نمایش توصیف کرد....و پیامد انتخابات اخیر را تنزل جدی موقعیت خامنه ای، تفرقه در جناح حاکم، بن بست سیاست یک دست سازی رژیم، بن بست برنامه اتمی و تنگنای تحریم های بین المللی، فرو رفتن جمهوری اسلامی دریک جنگ محکوم به شکست در سوریه خواند و تاکید کرد: "از همه مهمتر، محاصره رژیم توسط یک جامعه ناراضی و آماده قیام است که باعث شد خامنه ای بساط نمایش انتخابات را در همان دور اول جمع کند".» برای مطالعه متن کامل این مطلب می توانید اینجا مراجعه کنید.»

آتش تند سازمان اکثریت که در این نوشته پیش انتخاباتی منعکس است:

«اين بار بلوک قدرت که در راس آن ولی فقيه قرار دارد، با تجربه اندوزی از انتخابات سال ١٣٧٦ و ١٣٨٨، يک گام جلوتر گذاشت و با حربه تهديد و رد صلاحيت، محمدخاتمی را از کانديدا شدن بازداشت و هاشمی رفسنجانی و اسفنديار مشائی و بسياری ديگر از کانديداها را با دست شورای نگهبان و به قصد آرايش صحنه انتخابات مطابق خواست خود و تعيين پيشاپيش نتيجه انتخابات، کنار گذاشت...آن ها در اين نمايش، نيازمند حضور کانديدائی از اصلاح طلبان اند که نه از حمايت جريان های شناخته شده برخوردارند و نه چهره شاخصی به حساب می آيند. اين ها به عنوان مهره توسط جريان حاکم در بازی انتخابات به کار گرفته می شوند. حکومت حضور آن ها در انتخابات را به معنی مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات و شکست آن ها را به مثابه شکست اصلاح طلبان جا خواهد زد. انتخابات دوره يازدهم رياست جمهوری، غيرآزاد، غيررقابتی ومهندسی شده و فرمايشی است. سرنوشت انتخابات آتی را نه آرای مردم بلکه مهندسی نهادهای وابسته به ولی فقيه تعیین می کند. ما در اين انتخابات شرکت نمی کنيم و شرکت در اين انتخابات را ياری به پيشبرد برنامه خامنه ای و همدستان وی می دانيم... ولی فقيه، نيروهای نظامی ـ امنيتی و راست افراطی اين فرصت را از مردم گرفتند و به سود خود انتخابات مهندسی شده و فرمايشی را بر کشور تحميل کردند.»

تب تند سازمان پس از شرکت مردم در انتخابات و پیروزی حسن روحانی فروکش کرد. مسئولین سازمان اکثریت با پی بردن به بیانیه پراشتباه خود با انتشار اطلاعیه ای خجولانه و بسیار نرم و گذرا چنین اعتراف کردند و نوشتند:

«با پيروزی حسن روحانی در انتخابات، اميد به تغيير و توقف روندهای فاجعه بار گذشته در بين گروه های وسيعی از جامعه زنده شده است... انتخابات فرصتی بود برای کشور ما که راه را برای برون رفت از وضعيت بحرانی باز کند... خامنه ای بعد از حذف ها و تائيد صلاحيت ها، امکان رقابت بين کانديداها را فراهم آورد و مانع حمايت حزب پادگانی از کانديدای معين شد... روحانی به طور نسبی در روستاها و شهرستان ها بيشتر از شهرهای بزرگ رای آورد. در توزیع آرای روحانی در کشور می توان ديد که مناطق محروم و استان‌های حاشیه‌ای از شهرهای بزرگ جلوتر هستند. استقبال ساکنان مناطق ملی از روحانی نقش مهمی در پیروزی وی داشت، اين انتخابات "نه" مردم به سياست های بلوک قدرت به ويژه در عرصه بين المللی و پروژه هسته ای بود. در اين انتخابات اصول گرايان به طور کلی و به طور مشخص نيروهای نظامی ـ امنيتی، راست افراطی و راست سنتی شکست خوردند. اين انتخابات بر افراط گری ضربه زد... انتخابات و جشن های پيروزی نشان می دهد که اميد در مردم زنده شده است... سیاستی که ما اخذ کردیم، یعنی سیاست عدم شرکت ، نادرست بوده است. هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)»

مشکل موجود در سازمان اکثریت که انتخابات دوم خرداد 76 را هم تحریم کرده بود نه فقط در «اعوجاج و سر درگمی انتخاباتی»، بلکه در نابسامانی سیاسی این سازمان نهفته است. سازمان اکثریت بعنوان بزرگترین جریان سیاسی ادامه دهنده سازمان چریک های فدائی خلق، پس از یورش های جمهوری اسلامی به حزب توده ایران و سازمان اکثریت، و بویژه پس از فروپاشی اتحاد شوروی در نوسان های سیاسی مکرر قرار گرفت، آنچنان که هنوز، پس از تقریبا دو دهه نتوانسته سیاستی منسجم در برابر جمهوری اسلامی داشته باشد و به همین دلیل بر سر هر پیچ تحولات درایران یکبار فرمان را از دست داده و به سمت پرتگاه می رود.

گره اصلی این نابسامانی همان گرهی است که "نامه مردم" نیز بر ریسمانی که به دست و پای خود بسته زده است. یعنی چشم بستن بر طیف بندی درحاکمیت، در نیروهای پیرامونی حاکمیت، در گرایش های سیاسی متفاوت نیروهای مذهبی و در راس همه آنها، فراموش کردن تاثیرات ژرفی است که انقلاب 57 از خود در ایران باقی گذالشته است. زیر چتر این تغییرات و این طیف بندی هاست که حتی ارتجاعی ترین بخش حاکمیت وقتی اکثریت قدرت حکومتی را در اختیار می گیرد نیز فلج می شود. واقعه ای که در 8 سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شاهدش بودیم. تا این واقعیت پذیرفته نشود و یا اگر از آن عدول شده، این عدول پس گرفته نشود، اشتباه و عدم قبول اشتباه در سازمان اکثریت ادامه خواهد یافت، همچنان که درجا زدن در مرداب رکود و انفعال در نشریه "نامه مردم" ادامه خواهد یافت.

 

 

 

                        راه توده  418     10 مرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت