راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

در حجله تحریم انتخابات

چه کسانی دست به دست می شوند!

 

 

یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران به هر نتیجه ای ختم شود، تاکنون به نتایج و اطلاعاتی ختم شده که در هر تحلیلی پیرامون ایران و حکومت کنونی نمی توان آنها را نادیده گرفت. ای بسا، این نتایج و اطلاعات مهم تر از نتیجه ای باشد که حکومت از امنیتی کردن فضای انتخاباتی، با جلوی گیری از راه افتادن سونامی تبلیغات انتخاباتی گرفت.

1- بموجب گزارشی که هاشمی رفسنجانی پس از اعلام رد صلاحیتش، از جزئیات این رد صلاحیت در جلسه مجمع مصلحت نظام داد، وزیر اطلاعات پس از آگاهی از تائید صلاحیت هاشمی، به همراه 4 معاون خود در جلسه شورای نگهبان حضور غیر مترقبه یافته و اعلام کرد که هاشمی با 70 در صد رای برنده انتخابات می شود و برای جلوگیری از این واقعه (رای مردم به مخالف نظرات آقا) او باید رد صلاحیت شود.

هاشمی رفسنجانی در تمام طول ریاست جمهوری احمدی نژاد با یکدندگی کامل مخالفت خود را با او نشان داد و حتی در مراسم رسمی تائید او بعنوان رئیس جمهور حاضر نشد در کنار خامنه ای بایستند. پیش از انتخابات 88 درباره کودتا هشدار داد و پس از کودتا نیز در آخرین نماز جمعه خود در تهران مخالفت خویش را با این کودتا اعلام کرد و از سوی رهبر بصورت غیر مستقیم متهم به نداشتن بصیرت شد. جدائی او از خامنه ای رازی نیست که نیاز به فاش شدن داشته باشد.

و حالا، حتی به موجب گزارش وزیر اطلاعات، 70 در صد از مجموع 50 میلیون دارنده حق رای با هاشمی اند و می ماند 30 در صد بقیه واجدین حق رای که در صورت خوشبینی کامل، اگر همه این 30 در صد را به حساب آقای خامنه ای بگذاریم، ایشان 30 در صد جامعه را نمایندگی می کند و هاشمی 70 در صد را!

2- وحشت از راه افتادن موج انتخاباتی در کشور که در همه تصمیمات امنیتی و نظامی و حتی مناظره های تلویزیونی همه شاهد آن هستیم، معنائی جز این ندارد که حکومت از مردم و رای آنها وحشت دارد و از عزم مردم برای رفتن پای صندوق های رای می ترسد. زیرا میداند که حتی علیرغم همه رد صلاحیت کردن ها و از نفس انداختن انتخابات، باز هم این خطر وجود دارد که مردم به حرکت در آمده و در روز رای گیری به آن کسی رای بدهند که فاصله خود را با بیت رهبری زیاد و با چهره هائی نظیر هاشمی و خاتمی و موسوی کم کرده است.

3- حکومت در چند مینی کودتا (کودتای کوچک) تا اینجا سعی کرده است، گرفتار شرایطی نشود که در سال 88 شد، زیرا دیگر توان و امکان و شرایط کودتائی مشابه سال 88 را ندارد و میداند که هر جنبش خیابانی، این بار می تواند به انفجار بشکه باروت تبدیل شود. بنابر همین نشانه ها، ترس و وحشت حکومت از مردم، بسیار بیشتر و فراتر از ترس مردم از حکومت است.

4 – چند سخنرانی انتخاباتی رهبر جمهوری اسلامی و اظهار نظرهای حواریون نظامی و غیر نظامی وی در باره "باز نگشتن به عقب"، اعترافی بود کاملا آشکار که حاکمیت کنونی استوار بر یک سیاست نظامی- اقتصادی – اتمی – امنیتی است که علیرغم شکست آن، هنوز نمی خواهد از آن عقب بنشیند. این نیز خود به تنهائی دستآورد بزرگی است برای تحلیل چرائی و چگونگی حاکمیت. این همان نکته ایست که در 8 سال گذشته، راه توده پیوسته بر آن تاکید کرده و نوشته است که جنبش مردم در برابر حاکمیتی با یک سیاست چهار ضلعی روبروست و هر تغییری در حاکمیت بستگی به تغییر این سیاست دارد. چنان که دیدیم هاشمی رفسنجانی به این دلیل که رسما اعلام داشت این سیاست را در صورت پیروزی در انتخابات تغییر خواهد داد، با چه مقاومتی در برابر خود از جانب حاکمیت روبرو شد.

5- شتاب خارج کشوری ها برای تحریم انتخابات، بویژه از سوی دسته بندی هائی که خود را مذهبی های اصلاح طلب معرفی می کنند و حتی خود را عضوی از اعضای جنبش سبز می دانند، نشان داد که مهاجرت و زندگی در خارج از کشور و نبودن در صحنه اصلی مبارزه و یا قطع پیوند با این صحنه اصلی مبارزه در داخل کشور، برای فعالان سیاسی چه گرداب هولناکی است. مواضع امیرارجمند که بنام جنبش سبز در خارج از کشور سخن می گوید و یا اعلامیه حیرت انگیزی که با امضای شاخه خارج از کشور "مجاهدین انقلاب اسلامی" برای تحریم انتخابات منتشر شده گویای همین فاجعه است و بی اعتبار بودن آنها، به همان اندازه قطعی است که بی اعتبار بودن اعلامیه ای که بنام کمیته مرکزی حزب توده ایران برای تحریم انتخابات صادر شده و یا اعلامیه های مشابه آن توسط گروه ها و سازمان های چپ و مدعی چپ (غیر مذهبی) که در خارج از کشور به سینه شبکه اینترنت کوبیده شده اند.

6- آقای خامنه ای پس از همه دخالت هائی که در این انتخابات کرده، در سخنرانی خود در سالگرد در گذشت آیت الله خمینی مدعی شد که نسبت به هیچکدام از کاندیداها  نظری ندارد و همه آنها یکسان اند!

اپوزیسیون خارج از کشور هم مدعی است که اصلحی در میان این کاندیداها وجود ندارد و چون "همه سر و ته یک گرباس اند" در انتخابات نباید شرکت کرد.

به این ترتیب دو سر مهندسی کنندگان انتخابات و اپوزیسیون منتقد و مخالف مهندسی انتخابات به هم وصل شده است که محصول آن، اگر غفلت شود ( که ما چنین غفلتی را از جانب آنها که مردم منتظر اعلام نظرشان هستند حتی حدس هم نمی زنیم) همان می شود که نباید بشود. یعنی بیرون آمدن احمدی نژاد از کاخ ریاست جمهوری و وارد شدن یکنفر دیگر مشابه او به کاخ ریاست جمهوری!

 

 

 

                        راه توده  410     16 خرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت