نگاهی به سخنرانی دیروز رهبر آقای خامنه ای چاره ای جز پاسخگوئی ندارد! |
آقای خامنه ای روز چهارشنبه 22 خرداد مطابق معمول دوران رهبری خود بطور یکطرفه برای جمعی که به دیدار او برده شدند سخنرانی کرد. سخنرانی وی این بار کاملا تحت تاثیر انتخابات و مناظره های انتخاباتی قرار داشت. آقای خامنه ای ضمن تکرار سخنان همیشگی خود درباره انتخابات گفت: دشمنان همه امکانات مالی، رسانه ای و سیاسی خود را بکار گرفتند تا مردم را از نظام جدا و به «انتخابات و دستگاه برگزار کننده آن» بدبین کند، اما ملت روز جمعه با حضور حداکثری در پای صندوق های رأی، ارتباط و اتصال مستحکم خود را با نظام اسلامی اثبات می کند." این سخنان ادامه همان سخنان قبلی ایشان است که شرکت در انتخابات را رای اعتماد به "سازوکار و دستگاه برگزار کننده انتخابات" وانمود می کرد در حالیکه بقول محمد خاتمی شرکت بیشتر مردم در انتخابات از انجا لازم است تا "نتوان در نتیجه تغییر داد". این دو دیدگاه است که در جامعه ما وجود دارد. آقای خامنه ای اشاره به نقش رسانه های دشمن می کند، اما به روی خویش نمی آورد که آنچه باعث بی اعتمادی مردم به انتخابات و صندوق رای شد، تقلب های حکومتی تا حد کودتا علیه رای مردم در انتخابات سال 88 بود. با اینحال آقای خامنه ای در سخنرانی این بار خود رای دادن مردم را از رای به نظام و جمهوری اسلامی و سیاست های ایشان جدا کرد و گفت "حتی کسانی که فقط دلبسته به ایران هستند، باید در انتخابات حضور یابند." این سخنان نشانه یک واقع بینی و پذیرش این نکته است که بخش مهمی از کسانی که رای می دهند اگر هم با جمهوری اسلامی مخالفت بنیادی نداشته باشند با جمهوری اسلامی آقای خامنه ای و سیاست های ایشان کاملا مخالف و خواهان تغییر آن هستند. ولی این واقع بینی به شرطی نشان یک چرخش مثبت است که توام با احترام به رای مردم و تضمین برگزاری درست انتخابات نیز باشد که فعلا چنین تضمینی به چشم نمی خورد و باید منتظر پایان انتخابات جاری بود. آقای خامنه ای چندین بار در این سخنرانی از قانون و احترام به قانون و تمکین به قانون سخن گفت و اینکه حوادث انتخابات سال 88 ناشی از عدم تمکین به قانون بود. البته ایشان از یک جهت درست می گوید. وقتی که نمایندگان میرحسین موسوی و کروبی را از ستاد انتخابات بیرون کردند، یا سیستم پیامک ها را قطع کردند، یا به ستاد میرحسین موسوی در وسط روز انتخابات حمله کردند و آن را تعطیل و اعضایش را دستگیر کردند یا بخشی از رهبران جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی را در شب انتخابات بازداشت کردند و نیروهای نظامی را در به خیابان ها فرستادند، یا آقای خامنه ای قبل از انکه هنوز شورای نگهبان نتیجه انتخابات را طبق قانون تایید کند بدوبدو بطور غیرقانونی نتیجه انتخابات را اعلام کرد و یا عضو تاثیر گذار شورای نگبهان ( آیت الله یزدی) از پیش از انتخابات از احمدی نژاد اعلام حمایت کرد و ... طبعا همه اینها انتخابات را از مفهوم قانونی خود خالی و به انتصابات و بیش از آن یک کودتا تبدیل کرد. اگر منظور آقای خامنه ای از برخورد قانونی این باشد که ایشان رسما در برابر ملت تعهد می کند در انتخابات جاری آن حوادث زشت روز 22 خرداد سال 88 تکرار نخواهد شد و ایشان جلوتر از شورای نگهبان بیانیه نخواهد داد باز هم یک گام بزرگ به جلوست. ولی اگر منظور از قانونگرایی این باشد که باید نامزدهای انتخابات به هر نتیجهای که با تقلب اعلام می شوئد تن بدهند و حق شکایت و بررسی آن از سوی یک هیات بی طرف را هم ندارند در آن صورت باید در انتظار بحرانی دیگر بود؛ بحرانی که ممکن است به شکل تظاهرات خیابانی ظهور نکند ولی سراپای حاکمیت را از درون دچار شکاف و فروپاشی کند. بخش دیگری از سخنان آقای خامنه ای درباره سیاست هسته ای و مناظره های تلویزیونی بود. محتوای صحبت های ایشان توجیه تناقض های سخنان نامزدها و پذیرش آن بود که همه نامزدهای تلویزیونی درست می گفتند و در مواقع مختلف سیاست های مختلفی وجود داشته است. به گفته وی "گاهی به خاطر مصلحت، بعضی حرف ها را قبول کردیم، اما دشمن پا روی حرف خودش گذاشت و با جسارت بیشتر جلو آمد، بنابراین باید در مقابل خواسته های نامشروع بیگانگان با قدرت ایستاد." البته ایشان درباره اینکه دو بار توافق های بدست آمده توسط آقایان لاریجانی و ولایتی و هر دو بار توسط دولت احمدی نژاد که مورد حمایت ایشان بوده بر هم خورده سخن نگفت. آیا ولایتی و لاریجانی با دشمن ساخته بودند یا احمدی نژاد کار دشمن را انجام داد؟ معلوم نیست و در این مورد باید منتظر توضیحات ایشان بود، چون در همین سخنرانی وعده داده است که "من درباره بعضی حرفهایی که در مناظره ها زده شد، حقایق و مطالبی دارم که انشاءالله بعد از انتخابات بیان خواهم کرد". این وعده مهم است و بنظر می رسد که رهبر متوجه شده که افشای مذاکرات هسته ای بویژه توسط علی اکبر ولایتی ابهام های بزرگی را نه تنها در میان مردم بلکه در میان بخشی از حکومتیان که از این ماجراها بی خبر بوده اند بوجود اورده و ایشان خود را ناچار از پاسخگویی دیده است. در واقع نیز مردم منتظرند بدانند این افتضاح مذاکرات هسته ای که توسط آقای جلیلی زیر نظر ایشان به بار آمد ریشه در کجا داشته و دلیل این همه فشار سیاسی و اقتصادی بی مورد به کشور ما که قابل جلوگیری بوده در کجا قرار دارد و نقش ایشان که خود را هدایت کننده سیاست خارجی کشور معرفی می کند در جلوگیری از این فاجعه چه بوده است؟ و چرا به وظیفه خود عمل نکرده است؟ همه اینها پرسش هایی است که جامعه ما پس از مناظره های انتخاباتی و با تکیه بر حقایقی که در مناظره ها افشا شد منتظر پاسخ جدی آن از سوی رهبر است. مبارزات انتخابات ریاست جمهوری اگر هیچ فایده دیگری هم نداشته باشد همین که حقایق پشت پرده سیاست هسته ای را علنی و رهبر را ناگزیر از پاسخگویی کرد تا همینجا به دستاوردی بزرگ رسیده است، دستاوردی که باید آن را با وسیع ترین بسیج مردم برای شرکت در انتخابات بسود نامزد مشترک نیروهای خواهان تحول و اصلاح یعنی حسن روحانی تا آخر به پیش راند. |
راه توده 411 23 خرداد ماه 1392