انتخابات 92 آئینه ای شد در برابر بی خبران علی کیانی |
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بحث و جدلی طولانی در میان بازندگان انتخابات در داخل و خارج کشور بوجود آورده است. هر روز سایت ها و رسانه ها و روزنامه های جریان راست داخل ایران مصاحبه و گفتگو و مقاله هایی منتشر می کنند که در آن یا دلایل شکست "اصولگرایی" در انتخابات بررسی می شود، یا اصولا چنین شکستی انکار می شود و یا از عدم پیروزی اصلاح طلبان ابراز خوشحالی می شود! از زاکانی تا عماد افروغ، از ترقی تا باهنر و فلاحت پیشه و بادامچیان و مصباحی و حسین شریعتمداری و امیر محبیان و سایت تابناک و فرارو و فردا و مشرق و جهان و رجانیوز و همه و همه در حال بحث و بررسی پیامدهای سنگین انتخابات 92 بر روی جناح راست هستند. در این میان البته برخی مانند محبیان یا فلاحت پیشه واقع بینانه تر به مسئله برخورد می کنند و ریشه شکست جناح راست را در بی توجهی آن به رای مردم و نگاهشان به اینکه نه صندوق رای بلکه خواست قدرت تعیین کننده است می دانند و برخی دیگر مانند حسین شریعتمداری از اساس منکر شکست جناح راست هستند. همین وضع در میان بازندگان انتخابات در خارج کشور و مدافعان تحریم انتخابات وجود دارد، با این تفاوت که به همان نسبت دوری از ایران نگاه واقع بینانه نیز ضعیف تر است و در اینجا کوشش بیشتر در جهت اثبات آن است که سیاست تحریم شکست نخورده یا عدم تحریم و روی کار امدن حسن روحانی نه یک حادثه مترقی بلکه یک مصیبت است. یک دوجین سایت و شخصیت سیاسی خارج کشوری از علی کشتگر تا سهراب مبشری و محمدرضا شالگونی و محمد دستباز (امیدوار) و فواد تابان و بهزاد کریمی و مانند آنان از روز انتخابات با شتاب و تند و تند در حال مقاله نویسی هستند که نشاندهنده میزان فشار و نارضایتی از مواضع مدافعان تحریم در دوران پیش از انتخابات است. در این زمینه سایت اخبار روز بیش از همه فعال است. به دو نمونه اشاره می کنیم. نمونه نخست گفتگوی محمدرضا شالگونی رهبر سازمان راه کارگر با این سایت است. شالگونی می پذیرد که انتخابات یک نه بزرگ برای تغییر بود و و نتیجه انتخابات "مسلماً پیروزی بزرگی برای مردم ایران است که پیآمدهای بزرگی خواهد داشت و می تواند توازن نیرو را به نفع مردم تغییر بدهد." البته آقای شالگونی علیرغم این واقع بینی، از نقش خود و تحریم انتخابات در جلوگیری از بروز این "نه بزرگ" و تغییر توازن نیرو به نفع مردم سخن نمی گوید. نکته مهمتر در سخنان شالگونی فاصله گرفتن وی از سیاست تحریم یک بار برای همیشه است. می دانیم که موضع گذشته راه کارگر این بود که انتخابات در ایران با معیارهای ذهنی و ایدالیستی انتخابات آزاد که در نظام انتخاباتی کشورهای غرب متجلی است منطبق نیست و بنابراین راه کارگر در هیچ انتخاباتی در جمهوری اسلامی شرکت نمی کند. ایشان در این مصاحبه تعدیل کرده و می گوید: " در جمهوری اسلامی تحریم انتخابات قاعدتاً ارزش اخلاقی و اهمیت اصولی دارد و بر عکس، عدم تحریم است که تحت شرایطی می تواند ارزش تاکتیکی پیدا کند." صرفنظر از این ادعا که کمک کردن به اینکه مثلا جلیلی یا قالیباف به جای روحانی رییس جمهور شود "ارزش اخلاقی" دارد در اصل مسئله می توان گفت که نتیجه انتخابات 92 در مواضع آقای شالگونی را نوعی واقع بینی بیشتر و تصحیح مواضع نادرست قبلی دانست. نقطه مقابل نظرات آقای شالگونی نظرات فواد تابان است. نظرات ایشان از این جهت اهمیت دارد که سردبیر سایت اخبار روز است و بنابراین از خلال سخنان ایشان می شود سمتگیری گذشته و حال این سایت و دلایل آن را که "اخبار روز" به سخنگوی متحجران فکری در خارج کشور تبدیل شده دریافت. آقای تابان برخلاف شالگونی معتقد است که پیروزی روحانی "نماد چرخش به راست در سیاست ایران بود". به عبارت دیگر گذار از احمدی نژاد به روحانی گذار به سمت راست است چرا که به گفته وی "در عرصه ی سیاست داخلی قرار است به طور عمده به «گفتمان رسمی عدالت طلبی» حکومتی پایان دهند و نئولیبرالیسم را حاکم کنند". این درک سردبیر یک سایت "چپ" از سیاست و دوران احمدی نژاد ماهیت راست و چپ در ایران است. ایشان درباره پیش بینی ها و نظرات اشتباهی که داشته می گوید: " غالبا اپوزیسیون به ندیدن و نفهمیدن روندها و وضعیت ها محکوم می شود. بخشی از این ندیدن و نفهمیدن طبیعی است. ما تحلیل گر هستیم، جادوگر نیستم، غیب گو هم نیستیم. بر اساس آن چه که دیده می شود می توانیم قضاوت و ارزیابی کنیم. از این رو مواقعی پیش می آید که غافلگیر می شویم. این را نمی توان فقط به حساب ضعف اپوزیسیون گذاشت." جالب اینجاست که آقای تابان در این گفتگو به خونخواهی موسوی برخاسته و می کوشد روحانی را دربرابر موسوی و جنبش بنفش را دربرابر جنبش سبز قرار دهد و زمانی به وی یاداوری می شود که اتفاقا در دوران موسوی نیز همین جملات را درباره موسوی می گفت و سخت ترین مخالفت ها را با شرکت در انتخابات 88 یعنی درواقع با برآمد جنبش سبز داشته می گوید: "ما قسم نخورده ایم که یک بار برای همیشه در مورد شخصیت های سیاسی قضاوت داشته باشیم. تا قبل از جنبش سبز بازی آقای موسوی - از نظر ما - مثل همه ی دیگران در چارچوب «پارلمانتاریسم چمهوری اسلامی» یعنی همین بازی های پر تقلب بود که ما به آن اطمینان نداریم." بنابراین در زمان موسوی هم چون فضا شفاف نبود ایشان علیه موسوی بود. پیش از آن هم احتمالا بدلیل همین عدم شفافیت مخالف شرکت در انتخابات 84 و رای دادن علیه احمدی نژاد بود و پیش از آن هم مخالف انتخابات دوم خرداد و سپس جنبش اصلاحات و محمد خاتمی بود، و مدتی قبل از آن هم معقتد بود که اصلا در ایران انقلاب نشده بلکه "قیام" شده و آقای خمینی هم رهبری را از دست ایشان دزدیده و حالا باید با شعار "نان، کار، مسکن" مطالبات مردم را مطرح کرد که بفهمند از این "قیام" هم تا رهبری بدست ایشان نیفتد کاری ساخته نیست. همان چیزی که در دوران خاتمی تحت عنوان ضرورت نامه نگاری به خاتمی و طرح همه مطالبات از او کردند و در دوران موسوی هم گفتند که جنبش از موسوی عبور کرده چون موسوی مخالف شعار "جمهوری ایرانی" و طرفدار اجرای بدون تنازل قانون اساسی است. اکنون هم که می گویند سیاست به راست چرخیده و حکومت می خواهد به عدالت طلبی احمدی نژادی خاتمه دهد و نئولیبرالیسم را حاکم کند! معلوم نیست عرصه سیاست در ایران تا این اندازه غیرشفاف است یا مغز ایشان را تار گرفته و دچار ناشفاف بینی کرده است؟ برای تحجر حتما نباید عبا بر تن و عمامه بر سر داشت یا در یک حجره نشست و از جهان به کلی بیرون بود. می شود کراوات داشت و در قلب اروپا زندگی کرد و با مدرنترین وسایل ارتباطی نیز سر و کار داشت ولی در ذهن خود نتوان میان خود و پدیده ها و مردم ارتباط واقعی برقرار کرد. این سرنوشتی است که متاسفانه بخشی از ایرانیان خارج کشور بدان گرفتار شده اند و ظاهرا امیدی به برونرفت از آن دیده نمی شود. انتخابات 92 آیینه ای بود که این واقعیت را به نمایش گذاشت. |
راه توده 413 6 تیر ماه 1392