حذف هاشمی، بحران را حل نمی کند، بلکه تشدید می کند! |
هنوز تا رسیدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید در انتظار حوادث و رویدادهای زیادی بود و در واقع راه درازی در پیش است. راهی که هموار نیست و ما همچنان بر این عقیده ایم که انتخابات پیش رو، مهم ترین انتخاباتی که تاکنون در جمهوری اسلامی برگزار شده است. با این همه، نمی توان ورود هاشمی رفسنجانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، که صحنه این انتخابات را در اخرین لحظات و ساعات ثبت نام کاندیداها دگرگون کرد را رویدادی کم اهمیت تلقی کرد. به همان اندازه که این ورود در بخشی مهمی از جامعه ما و هواداران اصلاحات امید و خوشنودی برانگیخت، اردوی ادامه وضع موجود یا طرفداران حذف جنبش اصلاحی را دچار خشم و اضطراب و سردرگمی کرد. این اردو امروز خواستار حذف هاشمی به هر قیمت است. از جمله رد صلاحیت او، بی آنکه بتواند به این پرسش پاسخ دهد که با کناره گیری و بفرض رد صلاحیت هاشمی چه مشکلی قرار است حل گردد؟ حضور هاشمی در انتخابات خود بازتاب و نشانه بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و بن بست یک سیاست نظامی در جمهوری اسلامی است. به فرض که هاشمی وارد انتخابات نمیشد یا امروز کنار رود و یا کنار گذاشته شود، آیا بحران خاتمه یافته و سیاست نظامی حاکم از بن بست خارج میشود؟ هاشمی رفسنجانی از جمله شخصیتهایی است که در 35 سال گذشته نقش درجه اول در تحولات مثبت و منفی جمهوری اسلامی داشته است. تا جایی که بسیاری از مردم او را در حاکمیت فساد و تبعیض در جامعه پس از انقلاب و قدرت گیری نظامیان و سقوط جنبش اصلاحات بی تقصیر نمیدانستند و نمیدانند. چه شده که مردم امروز از حضور هاشمی در صحنه بیش از هر نیروی دیگر استقبال میکنند و به نتیجه انتخابات امید بسته اند؟ حکومت هشت ساله "احمدی نژاد - خامنهای" در واقع همه رکوردهای دروغ و فساد و تبعیض و ریاکاری و دزدی و غارت و جنایت و بی خردی را پشت سرگذاشت. به شکلی که هر چه پیش از آن گذشته بود در برابر دوران قدرت بی رقیب احمدی نژاد و خامنهای رنگ باخت. این حکومت ضمنا یک سیاست نظامی نابخردانه را بر کشور تحمیل کرد که مبنای آن بر تحمیل یک حاکمیت نظامی و حذف مردم و عدم تکیه به آنان قرار داشت. این سیاست نظامی با بی خردی و خودمحور بینی و بی توجهی به منافع ملی کشور به دولتهای غربی و امپریالیست امکان داد تا بتوانند تحریمهای جهانی را از طریق شورای امنیت سازمان ملل بر کشور ما تحمیل کنند، تحریمهایی که از یکسو بخش بزرگی از درآمد مردم ایران صرف دور زدن و مقابله با آنها شده است و از سوی دیگر به دولتهای غرب و بویژه امریکا امکان داده است تا بتوانند برای رفع تحریمها امتیازات بزرگی از کشور ما طلب کنند. بدینسان سیاستهای حکومت جامعه ما را در عرصه داخلی و خارجی با بحرانهای عمیقی روبرو کرده است. حضور هاشمی رفسنجانی در این وضع و امیدی که در جامعه نسبت به آن برانگیخته شده بر بستر این بحران و این واقعیات قابل درک است. در این شرایط بیش از آنکه حکومت بخواهد بر سر راه هاشمی رفسنجانی مانع ایجاد کند، باید از این حضور استقبال کند تا بتوان از این بحران و این شرایط عبور کند؛ کاری که حتی با جمع و بسیج همه منابع به دشواری ممکن خواهد بود. آقای خامنهای و دستگاه حکومتی بیش از انکه به فکر باصطلاح رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی و جلوگیری از حضور او در انتخابات باشد، باید به فکر عقب نشینی و پذیرش شرایط وی به منظور کاهش و تخفیف بحرانی باشد که سراپای نظام اقتصادی و اجتماعی و مناسبات بین المللی کشور ما را فرا گرفته است. هر تصور و خیالی جز این تنها میتواند به برخورد و رویارویی و تعمیق بیشتر بحران منجر گردد. |
راه توده 407 26 اردیبهشت ماه 1392