راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نامه ای از ایران

با میراث ارانی

چه می کنند؟

 
 

 

رفیق علی خاوری، با میراث ارانی چه میکنید؟

 

درپی انتشارنامه سرگشاده ای با عنوان " به نام کنگره حزب توده ایران به کام دشمنان" ازسوی تنی چند ازکادرهاواعضاء کمیته مرکزی سابق آن حزب، اینک نامه ای ازایران با امضاء "جمعی ازاعضاء وهواداران حزب توده ایران" (در داخل کشور) به دستمان رسیده است که در زیر می خوانید.

 حزب توده ایران در طول تاریخ خود، همواره مبارزانی را در صفوف خود جای داده که مظهر دانش و آگاهی و تخصص بوده اند و نشریات حزبی مفتخر به قلم و تراوشات علمی این رفقا بوده است.

اکنون چه شده که "نامه مردم" عرصه ی قلمفرسایی افراد کم سوادی شده که با فحاشی و افترا ضربه به منزلت تاریخی حزب می زنند؟

شما از یک سابقه مبارزاتی برخوردارید که در تاریخ حزب ما ماندگار است اما متاسفیم که امروز باید از شما بپرسیم: حزب توده ایران را، به همراه این افترا زنان کم مایه به کجا می برید؟

ما در ایام عید و در فرصت دید و بازدیدهائی که پیش آمد بارها شاهد این سئوال و این نگرانی مشترک میان توده ایها بودیم که حزب را رفیق خاوری به کجا می برد؟ برخی از دوستان که از سفرهای نوروزی به بعضی شهرها و استان ها بازگشته بودند، با ابراز تاسف بسیار گفتند که در محافل توده ای آن شهرها و مناطق هم همان نگرانی ابراز می شده که در بالا نوشتیم.

ما هنوز از بهت تهمت هائی که بصورت سند کنگره منتشر شده بیرون نیآمده بودیم که با آخرین شماره نامه مردم و ترور سیاسی علی خدائی روبرو شدیم.

یعنی باور کنیم که شما و کسانی که این تهمت ها را در نامه مردم نوشته اند نمی دانید بازتاب آن برنامه بی بی سی بنام "پرگار" که علی خدائی در آن شرکت کرد و با تسلطی تحسین برانگیز از حزب ما دفاع کرد در اینجا، نه فقط در میان توده ایها، بلکه در میان مردم عادی چه بود؟ یعنی باور کنیم این همه بی خبری و بی اطلاعی از فضائی که ما در آن زندگی می کنیم را؟

این سئوال همه رفقا و دوستان در اینجاست که چرا بعد از آن برنامه بی بی سی و استقبالی که در ایران از آن شد، چنین تهمت ها و حملاتی علیه علی خدائی اوج گرفته است؟ خودتان به پاسخ این سئوال فکر کرده اید؟ جرم ایشان در آن برنامه پرگار چه بود؟ جز دفاع از تاریخ و خط مشی حزب در مقطع انقلاب و افشای جنایاتی که در حق توده ایها شد؟

شما بعنوان دبیر اول حزب نباید ازخود بپرسید که این حملات ناجوانمردانه به رفیق عموئی که ما در ایران شاهد نفوذ و اعتبار مثال زدنی وی در میان پیر و جوان،  توده ای و غیر توده ای هستیم از کجا الهام می گیرد؟ این موج ترور شخصیتی و سیاسی چه معنائی میدهد؟

بدون یک کلام زیاد و یا یک کلام کم، همه دوستان و رفقا در اینجا بر این نظر واحد هستند که ریشه این ماجرا در هدایت نهادهای امنیتی است. این سر، سرانجام از زیر برف بیرون خواهد آمد و آنوقت در کارنامه شما چه در قید حیات باشید و یا نباشید ثبت خواهد شد.

ما می خواهیم بدانیم آنها که به کنگره برده شدند و آنها که این مطالب را می نویسند کیستند؟ ملاحظات امنیتی و برگزاری کنگره در کشورهای امپریالیستی و زیر نظر دقیق نهادهای امنیتی آنها و چشم و گوش های امنیتی جمهوری اسلامی که در همه جا حاضرند یک شوخی است. مگر هدف پنهانکاری از توده ایها باشد.

ما دراینجا بر این باوریم که شما کسانی را دور و بر خود جمع کرده اید که زیرکانه از نام علی خاوری برای از ریشه در آوردن درخت حزب نقشه دارند. باور کنید کسی برای نامه مردم نمانده است. شما همه را ازخود رانده اید. همه می خواهیم بدانیم با میراث ارانی و خون هائی که به پای درخت حزب ریخته شده چه می کنید؟

وقتی خاطرات زنده یاد رفیق کیانوری را ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات میدانید، با خود خلوت کرده و از خود بپرسید که بعد از این همه سال که از انتشار آن می گذرد، کجای این خاطرات که به نوشته نامه مردم در زندان و تحت فشار نوشته شده برعلیه حزب است؟ ما خوب می دانیم که رفیق دکتر کیانوری کسی بود که تا آخرین لحظه ی زندگی و در ازای نابودی خودش به حزب پایبند ماند. در ادامه ی تهمت زنی و پرونده سازی ها، یکبار دیگر نامه مردم یاد پیروز دوانی افتاده است. بله ، پیروز دوانی از حزب بریده بود. اما چه زمانی از حزب برید؟ زمانی که نامه مردم بی رحمانه او را پلیس معرفی کرد. این چه پلیسی بود که در زیر شکنجه که اکنون برهیچ کس پوشیده نیست، از کسی نام نبرد؟ این چه پلیسی بود که ربوده شده و شکنجه شد؟ این چه پلیسی بود که در زیرشکنجه کشته شد؟

ما در ایران "راه توده" را با دقت می خوانیم و حملاتی که به راه توده می شود نشان میدهد که شما هم می دانید که استقبال از راه توده در ایران زیاد است. جرم "راه توده" اینست که همچون شما همه را پلیس اعلام نمی کند و خود را از ایران و از حزبی که ما می شناسیم جدا نکرده است.

توصیه می کنیم، قبل از آنکه کاملا دیر شود برای نجات از این ورطه ای که شما و نامه مردم گرفتارش شده اید،  فکری بکنید.


تهران- فروردین 92 جمعی ازاعضاء وهواداران حزب توده ایران

 

 

 

                        راه توده  402     22 اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت