راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اجلاس نوروزی شورای سردبیری راه توده

حاکمیت را زیر فشار انتخابات

باید مجبور به عقب نشینی کرد!

 
 

 

شورای سردبیری راه توده، به رسم سالهای اخیر، در تعطیلات نوروزی تشکیل جلسه داد، تا ضمن بررسی عملکرد یکسال گذشته، مسائل روز ایران و جهان را نیز مورد بررسی قرار داده و اصول کلی سمت گیری یکسال آینده راه توده را ترسیم کند. علاوه بر بررسی بحران عمیق اقتصادی و سیاسی که جامعه را در برگرفته، بخش مهمی از وقت این اجلاس بر محور انتخاباتی که در خردادماه آینده برگزار می شود گذشت. همچنان که سیاست خارجی ماجراجویانه دوران 8 ساله دولت احمدی نژاد- خامنه ای که فعالیت اتمی جمهوری اسلامی نیز با آن گره خورده بخش مهم دیگری از وقت جلسه شورای را به خود اختصاص داد. اهمیت این مجموعه مسائل چنان بود که از طریق اینترنت، شماری از نویسندگان و همکاران راه توده در ایران و دیگر کشورهای جهان نیز در این بحث شرکت کردند و نظرات و دیدگاه های خود را مطرح ساختند.

چاره اندیشی برای تامین هزینه انتشار راه توده و دیگر فعالیت های انتشاراتی پیرامونی آن، بررسی مندرجات نشریه "نامه مردم" که بنام ارگان مرکزی حزب توده ایران منتشر می شود نیز بخش دیگری از مباحث این اجلاس را به خود اختصاص داد.

در پایان این اجلاس که 5 روز ادامه یافت، قطعنامه زیر با نظر و تائید اکثریت مطلق شورای سردبیری تنظیم و انتشار آن در اولین شماره راه توده در سال 1392 مورد تاکید قرار گرفت.

در همین اجلاس، با تائید دلائلی که برای "روز انتشار" راه توده از جانب همکاران – بویژه بخش فنی- راه توده ارائه شده بود موافقت شد که از این پس، راه توده به جای روزهای دوشنبه، روز پنجشنبه منتشر شود.

 

قطعنامه شورای سردبیری راه توده- فروردین 1392

 

مفاد زیر بعنوان جمعبندی اجلاس 5 روزه شورای سردبیری راه توده جهت انتشار تدوین شد:

 

1- افشای سیاست نظامی، بعنوان کارپایه سیاسی دولت "احمدی نژاد- خامنه ای" که از آغاز کار دولت احمدی نژاد در سال 1384 در راه توده پیگیری شد، از برگ های زرین سرمقاله های راه توده دراین دوران است. همچنان که شناخت سریع ماهیت و سمت گیری اقتصادی دولت احمدی نژاد از همان آغاز معرفی اولین کابینه وی به مجلس از دستآوردهای ماندگار راه توده است. چنان که بعدها با تغییر ماهیت اصل 44 قانون اساسی - با فرمان رهبر جمهوری اسلامی- و حذف یارانه  ها تحت پوشش "نقدی کردن یارانه ها" که اجرا دقیق برنامه اقتصادی بانک جهانی است، این شناخت از ماهیت اقتصادی و سیاسی دولت "احمدی نژاد- خامنه ای" تکامل یافت و به بسیار از توهمات پوچ که بعنوان "سوسیالیسم احمدی نژادی" تبلیغ می شد خاتمه بخشید. در همین ارتباط، تحلیل ها و افشاگری های راه توده پیرامون نقش سپاه پاسداران و بویژه فرماندهان آن در برنامه "خصوصی سازی" نیز از تحلیل های عمیقا منطبق با مشی توده ای ارزیابی شد. این مجموعه شناخت از رویدادهای 8 سال گذشته، اسنادی است تاریخی در دفتر راه توده که خود بخش مهمی از تاریخ حزب توده ایران در این دوران خواهد بود.

 

2-  اعلام صریح و شجاعانه نظر راه توده پیرامون فعالیت های اتمی در ایران نیز مورد تائید قرار گرفته و ادامه آن تصویب شد. بموجب این نظر که بارها در راه توده انتشار یافته، آنچه که با آن باید مخالفت کرد نه فعالیت اتمی درایران، بلکه آن سیاست نظامی و ماجراجویانه ایست که حاکمیت به بهانه جلوگیری از حمله نظامی به ایران و خطر سرنگونی نظام به این فعالیت پیوند زده است. درحالیکه هر نوع خطر حمله خارجی به ایران را یک دولت و حاکمیت دارای ماهیت "وحدت ملی" می تواند خنثی کند نه فعالیت اتمی و نه حتی داشتن سلاح اتمی. اگر سلاح اتمی می توانست بقای یک نظامی را تضمین کند، چه دولت و نظامی مسلح تر از اتحاد شوروی سابق؟ آنچه که وحدت ملی و شیرازه تمام امور را در ایران از هم گسیخته ماهیت حاکمیتی است که از مردم بریده، به آرمان های واقعی انقلاب 57 پشت کرده و در کنار غارت و چپاولی که طبیعت هر حاکمیتی با مشخصات حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی است، تاریخی ترین اختلاف طبقاتی را علیه دهها میلیون مردم، در ایران موجب شده است.

3- راه توده نه تنها به استقبال انتخابات 1388 رفت و از اسفند ماه 1387 به میدان آمدن میرحسین موسوی را پیش بینی کرد، بلکه توانست نقش توده ای خود را، چه پیش از آن انتخابات و چه در دوران پس از کودتائی که علیه رای مردم در آن انتخابات صورت گرفت ایفاء کند. انتخابات و کودتائی که عمیق ترین شناخت را از ماهیت حاکمیت در میان وسیع ترین توده های مردم بوجود آورد. شورای سردبیری این فصل از مقالات، افشاگری ها و تحلیل های راه توده را نیز بخشی از پایبندی راه توده به مشی توده ای و همچنین بخشی از تاریخ حزب توده ایران ارزیابی کرد.

4- در تمام دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، یکی از توصیه های راه توده که بصورتی پیگیر دنبال شد، توصیه به همه فعالان سیاسی برای تمرکز روی "مرکز قدرت" در جمهوری اسلامی و افشای آن به جای نامه نگاری انتقادی خطاب به محمد خاتمی بود. در همین چارچوب راه توده بارها به نامه نگاران توصیه کرد که نامه های خود را به جای خطاب قرار دادن محمد خاتمی و تضعیف موقعیت او، خطاب به علی خامنه ای بنویسند. در دوران پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز، راه توده بر خلاف بسیاری از فرصت طلب ها و مفسران پس از رویدادها، هرگز زیر بار نفی دوران اصلاحات و دوران 8 ساله ریاست جمهوری محمد خاتمی نرفت و آن دوران را یکی از پر بار ترین دوره های تاریخ معاصر ایران که موجب رشد وسیع آگاهی ها – بویژه در ارتباط با حاکمیت- در جامعه ایران شد ارزیابی کرد. در چارچوب همین سیاست، راه توده با هر گونه تضعیف موقعیت محمد خاتمی، پس از دوران 8 ساله ریاست جمهوری وی نیز مخالفت کرد. همین روش حمایت آمیز در ارتباط با مجلس تاریخی ششم نیز دنبال شد. شورای سردبیری، این مشی و سیاست را نیز یکبار دیگر تائید کرد.

5- تمامی سیاست راه توده، در طول 20 سالی که از انتشار آن می گذرد (اولین شماره راه توده مهرماه 1371 منتشر شد) حفظ پیوند با رویدادهای داخل کشور و جنبش عمومی مردم ایران بوده است و آنچه که در سرمقاله ها و تحلیل های آن، تاکنون منتشر شده متاثر از همین مشی و سیاست بوده است. درحقیقت، راه توده پرچم دفاع حزب توده ایران از انقلاب 57 را هرگز بر زمین نگذاشت و همچنان اعتقاد دارد که حزب توده ایران عمده ترین گردان انقلاب 57 و پرچمدار اصلی ماهیت و اصول اولیه این انقلاب بوده و هست. آنچه که امروز بنام جمهوری اسلامی شناخته شده، هیچ پیوندی با اصول و مبانی انقلاب 57 و خواست های مردم در آن انقلاب و آرمان های واقعی آن ندارد و به همین دلیل افشای بیراهه ای که جمهوری اسلامی طی 33 سال گذشته طی کرده، از وظائف انقلابی راه توده بوده است. آن انگیزه ای که زنده یاد نورالدین کیانوری، پس از آزادی از زندان و در شرایطی دشوار، آخرین تحلیل خود از انقلاب و جمهوری اسلامی، یورش به حزب توده ایران و جنایاتی که علیه آن صورت گرفت را نوشته و راه توده را برای انتشار آن انتخاب کرد، جز همین مشی راه توده نبود. این تحلیل، دو سال پس از انتشار راه توده به آدرس صندوق پستی راه توده رسید و در دو شماره 24 و 25 راه توده، تحت عنوان "سخنی با همه توده ای ها" منتشر شد.

شورای سردبیری راه توده یکبار دیگر به همه توده ایها توصیه می کند که این تحلیل را – با در نظر گرفتن زمان تدوین و انتشار آن و اوضاع سیاسی کشور در آن مقطع- با دقت مطالعه کنند. شورا بر این نظر است که اگر محتوای این تحلیل، در همان سال 1373 کارپایه سیاست و فعالیت حزب توده ایران قرار گرفته بود، بسیاری از عوارض سازمانی و نظری و اشتباهات فاحش و دردانگیز سیاسی در مقاطعی حساس، مانند انتخابات مجلس پنجم، تحریم باصطلاح انقلابی انتخابات دوم خرداد 1376، حاشیه گزینی در مرحله دوم انتخابات 1384 و حتی اعوجاج ها و تفسیرهای گمراه کننده در مقطع انتخابات 1388 در نشریه "نامه مردم" منتشر نمی شد. بخش مهم از آن تحلیل متوجه مهاجرت سیاسی توده ایها بود، که حاصل تجربه مستقیم نورالدین کیانوری از تجربه دو مهاجرت دشوار حزب – پس از غیر قانونی اعلام شدن حزب به بهانه ترور شاه در سال 1327 و همچنین پس از کودتای 28 مرداد 1332- بود. او بدرستی در تحلیل خود نوشت که اگر سیاست حزب، سیاستی در پیوند با واقعیات جامعه و جنبشی که در کشور وجود و حضور دارد قرار نگیرد و در جهت اتحاد با نیروی واقعا حاضر در صحنه سیاسی داخل کشور نباشد، حزب ما نه می تواند بر این جنبش تاثیر بگذارد و متحدان خود را در صحنه عمل برگزیند و نه می تواند واحدهای حزبی خود در خارج از کشور را به گونه ای سازمان بدهد که در خدمت جنبش داخل کشور باشد.

گذشت زمان، ریزش های نوبتی و خالی شدن ارگان رهبری حزب از کیفیت درستی این توصیه و پیش بینی را به وضوح نشان داد.

در ادامه همین جمع بندی، شورای سردبیری، پس از مطالعه نامه های بسیار کوتاهی که از زنده یاد کیانوری در آرشیو راه توده وجود دارد و آگاهی از وجود مقالات کوتاهی که کیانوری در مقاطع مختلف – بویژه در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی- نوشته، بازانتشار آنها با نام کیانوری را تصویب کرد. این مقالات و نامه ها و توصیه های کوتاه، عمدتا با استفاده از فاکس دفتر شادروان "الخاص" نقاش توده ای و برجسته ایران، امکانات شادروان "پرویز شهریاری" معلم بزرگ و توده ای و چند امکان دیگر که بموقع اعلام خواهد شد، بتدریج برای راه توده ارسال شده بود که بدون ذکر نام نویسنده در راه توده منتشر شد. شورای سردبیر راه توده، سازماندهی دقیق این ارتباط ها و فعالیت ها را تائید و تحسین کرد. و در همین ارتباط، تهیه فیلم مصاحبه با زنده یاد مریم فیروز در خانه شخصی وی را یکی از برجسته ترین و تاریخی ترین تلاش های توده ای "راه توده" ارزیابی کرد که بدون پیوند با رفقای توده ای در داخل کشور و بدون سیاست و مشی راه توده برای حفظ پیوند با داخل کشور نا ممکن بود. (این فیلم پس از درگذشت مریم فیروز، در راه توده منتشر شد)

شورای سردبیری تصویب کرد که با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی و در مقطعی لازم و ضروری، سردبیر راه توده در چارچوب یک مصاحبه مستقل و یا در یادمانده های سیاسی خود، نکاتی از این تلاش ها را برای همگان شرح دهد!

6- در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم که 24 خرداد آینده قرار است برگزار شود، شورا به این جمبعندی رسید:

حاکمیت جمهوری اسلامی بیش از هر انتخاباتی که از بعد از انقلاب 57 تاکنون در ایران برگزار شده در تنگنای دو موقعیت قرار گرفته است. از یکسو نیازمند شرکت وسیع مردم درانتخابات است تا آن را نشانه مشروعیت خویش اعلام کند و از سوی دیگر جسارت گشودن فضای سیاسی- انتخاباتی برای شرکت مردم در انتخابات را ندارد، زیرا میداند خواست و نظر مردم در تقابل با خواست و نظر حاکمیت قرار دارد. پس از 4 سال بگیر و ببند کودتائی و مقابله با رهبران جنبش سبز، اکنون برای خنثی سازی بی اعتمادی وسیع مردم به انتخابات و آن نتیجه ای که از صندوق ها بیرون می آید، نیازمند ورود به میدان انتخاباتی از سوی رهبران جنبش سبز و چهره های شاخص اصلاح طلب است. سرانجام انتخابات آینده را نتیجه این تضاد روشن خواهد کرد. اما، این شرایطی است که حاکمیت دارد و یک سوی ماجراست. سوی دیگر مردم اند که هنوز اکثریت وسیعی از آنها به انتخابات بعنوان یک فرصت برای بیان خواست خود نگاه می کنند و این خود بخش بسیار مهم بقای حالت سیاسی در بطن جامعه بیرون آمده از انقلاب 57 است. شورای سردبیری راه توده به هیچ وجه از این شرایط و حالت غافل نیست و نه تنها مشوق آنست، بلکه با همه امکاناتی که در اختیار دارد از آن دفاع می کند. بدین ترتیب، ما به هیچ روی مدافع انفعال در انتخابات آینده نیستیم و معتقدیم، از کوچکترین روزنه ها نیز برای تحمیل تغییرات در سیاست های حاکمیت باید دفاع کرد. امروز، مهم ترین بحث اینست که دولت از چنگ باند مافیائی احمدی نژاد و دست های پنهان پشت سر او باید بیرون آورده شود و تحقیق این واقعه در انتخابات آینده خود یک پیروزی است؛ که اگر همراه شود با انتخاب شخصیتی در خدمت جنبش عمومی مردم ایران، تغییر سیاست نظامی حاکم و تغییر ساختار اقتصادی 8 سال گذشته، به پیروزی در پیروزی تبدیل می شود. شورا بر این نظر است که به زیر کشیدن باند احمدی نژاد از راس قوه مجریه که اکنون نقاب مخالفت با ولایت فقیه (که سرانجام آن را جنبش و مردم تعیین خواهند کرد) و دفاع از هویت ملی را نیز بر چهره زده، تا زیر پوشش آن، سرانجام "جمهوری" را منحل کرده و "حکومت" را جانشین آن کند، خود به تنهائی یک پیروزی است. شورا بر این یقین است که این باند اگر همچنان بر سر قدرت بماند، ایران را به کام حوادث هولناک هدایت خواهد کرد. حوادثی که قتل عام سیاسی از تبعات آنست. با کمال تاسف این باند توانسته با "یارانه های نقدی" در بخش های روستائی و شهرهای کوچک ایران برای خود "رای سازی" کند و به همین دلیل افشای ماهیت واقعی "یارانه های نقدی" که بخشی از سیاست اقتصادی بانک جهانی است از وظائف نیروهای سیاسی خواهان تحولات سیاسی- اقتصادی در جمهوری اسلامی است.

 انتخابات آینده باید بتواند فضای کودتائی حاکم بر جامعه را تغییر بدهد. پس از چنین تغییری است که عملا حبس و حصر رهبران جنبش در خانه و زندان ها معنای خود را از دست می دهد. بنابراین، انتخابات آینده به هیچ وجه رویدادی کوچک و حاشیه ای نیست و کسانی که از هم اکنون خط بطلان بر آن می کشند، اگر بنام حزب چنین کنند (چنان که نشریه نامه مردم از هم اکنون چنین کرده و نوشته است) با مشی و سیاست توده ای بیگانه اند و اگر از طیف های دیگر سیاسی باشند، با اوضاع حاکم بر جامعه بیگانه اند و توهمان و رویاهای خود را واقعیت پنداشته اند.

شورای بر این یقین است که باید گام به گام با رویدادهای انتخاباتی و در جهت مقابله با بی اعتنائی به انتخابات، بسیج مردم و فشار آنها به حاکمیت برای گشوده شدن فضای سیاسی- انتخاباتی پیش رفت. این که در آستانه انتخابات چه موضعی باید اتخاذ کرد، مربوط به آن زمان و آن آستانه است، آنچه اکنون مطرح است تقویت توجه عمومی به انتخابات، این یگانه امکان باقی مانده برای توده های وسیع مردم جهت ابراز نظر و حضور سیاسی است که از انقلاب 57 باقی مانده است. این فضا در ایران نباید از دست برود، که اگر چنین شود، دوران استبداد پهلوی ها تکرار خواهد شد. دورانی که برای مردم نه معلوم بود و نه مورد اعتنای آنها که چه وقت انتخابات می شود و از صندوق ها چه کسی در می آید. بخشی از آن دلائلی که راه توده آن را تحت عنوان "جلوگیری از نهادینه شدن استبداد در جمهوری اسلامی" طرح کرده و همچنان بدان پایبند باقی مانده، همین است. کسانی که شعار جبهه واحد ضد دیکتاتوری میدهند، هم با دوران استبداد پس از کودتای 28 مرداد بیگانه اند و هم از درک شرایط حاکم بر ایران عاجزند. تنها کافی به شمار نشریاتی که در ایران منتشر می شوند، نامه ها و حتی تحلیل های سیاسی که از داخل زندان می نویسند و منتشر می شود، فشار همه جانبه به حاکمیت برای رعایت قانون اساسی، وجود طیف های اپوزیسیون در درون و بیرون و حاشیه حاکمیت و دهها پدیده دیگر توجه شود. بنابراین واقعیات است که شورای سردبیری راه توده همچنان اعتقاد دارد، باید سد راه تلاش حاکمیت برای نهادینه کردن استبداد نا محتمل و عوارض سیاسی و انسانی آن شد. حفظ فضای انتخاباتی که خود از جمله فشارهای سنگین مردم به حاکمیت طالب نهادینه کردن استبداد است، از جمله اهرم های توده ای جلوگیری از چنین واقعه ایست! شورای سردبیری راه توده همچنین معتقد است که علیرغم همه بگیر و ببندها، سانسورها، پارازیت ها و انواع فشارهای سیاسی دیگر، جهان کنون با جهان 40 سال، 10 سال و حتی یکسال پیش متفاوت و علم و تکنولوژی امکان تکرار دیکتاتوری پهلوی ها در ایران، پینوشه ها در شیلی و سوهارتوها در اندونزی و ... را نمی دهد.

7- بخشی از وقت اجلاس 5 روزه شورای سردبیری راه توده به بررسی مندرجات نشریه "نامه مردم" و مطالبی که تحت عنوان کنگره ششم منتشر شده اختصاص یافت. دراین بخش، شورای سردبیری آنچه را نامه مردم بعنوان مصوبه کنگره و بنام تحلیل اوضاع ایران منتشر کرده، کلی گوئی و پرنویسی هائی ارزیابی کرد که ارتباطی با صحنه اصلی مبارزه در داخل کشور ندارد و در حقیقت ادامه کج راهه ایست که طی 20 سال گذشته در این نشریه پی گرفته شده است. نوشته هائی که بنام اسناد کنگره منتشر شده نشان میدهد که منتشر کنندگان نامه مردم، هر نامی را هم که بر خود نهاده باشند، با تاریخ حزب، گذشته حزب، انقلاب 57، سیاست اتحاد و انتقاد حزب در برابر جمهوری اسلامی و... بیش از پیش فاصله گرفته اند و از آن سخیف تر، پنجه بر چهره رهبران زده اند. آنچه که در باره راه توده و سردبیر آن و آنچه که درباره رفقا عموئی و کیانوری بعنوان اسناد کنگره منتشر کرده اند نشان داد که در اساس این جریان نمی داند کنگره چیست، برای چه هدفی تشکیل می شود و متاثر از چه تحولاتی در جامعه است. بنابراین، کنگره در مهاجرت و چنین جلسات و مصوباتی، در حقیقت بی اعتبار کردن نام "کنگره" است و چنان که همین کنگره نیز نشان داد، علاوه بر ادامه کج راهه سیاسی، سمت گیری خصومت ها، رقابت ها و تنگ نظری ها را به خود می گیرد. همچنان که نمی دانند "ارگان مرکزی" چیست و دارای چه اعتباری است و  در نتیجه، طی دو دهه گذشته به این ارگان لطمه سنگین زده و آن را از اعتباری ساقط کرده اند. شورای سردبیر راه توده باتفاقا آراء تائید کرد که اگر "راه توده" و مشی توده ای آن، نظر روزافزون و تائید آمیز توده ایها را جلب نکرده و در جامعه امروز ایران مطرح نبود (چنان که "نامه مردم" نیست) اینگونه علیه آن دست به جنگ روانی نمی زدند که بنام باصطلاح "کنگره" و با سخیف ترین اتهامات و توهین ها زدند. شورا بر این نظر است که اصلاح مشی و سیاست "نامه مردم" و گفتگوی صمیمانه با توده ایهای مخالف مشی و سیاست کنونی نامه مردم، یگانه راه حل برون رفت از بحرانی است که ما آن را "بحران هویت توده ای" میدانیم و گریبان منتشر کنندگان نامه مردم را گرفته است. ادامه نقد سیاسی مندرجات نامه مردم و پافشاری بر پرهیز از هر نوع تقابلی که تداعی کننده روش منتشر کنندگان نامه مردم باشد، مورد تاکید شورای سردبیری قرار گرفت. در همین ارتباط، شورای با انتشار محدود برخی نامه ها و پیام هائی که به راه توده می رسد و تاکنون از انتشار آنها خود داری شده بود، با حفظ متانت قلمی و نظری که تاکنون "راه توده" نسبت به آن پایبند بوده، موافقت کرد.

 

http://www.rahetudeh.com/rahetude/Baygani/1-94/rt024.pdf

http://www.rahetudeh.com/rahetude/Baygani/1-94/rt025.pdf

 

 

 

                        راه توده  402     22 اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت