راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

فصل دهم – بخش اول- سلطان زاده

کدام غفلت بزرگ

موجب شکست

انقلاب مشروطه شد؟

 
 

 

جنبش انقلابی مردمی و جنبش دهقانی

 

زمان انقلاب گیلان، تاریخچه آن و ماهیت رهبران آن. کوچک خان به عنوان حکمران گیلان تا آوریل سال 1919. دولت موقت سال 1920، شعار نخست پیروزی و سپس واگذاری زمین به ملت. کوچک خان و «حکومت شورایی» او. اشتباهات عمده کوچک خان، قیام سلماس تحت شعار مبارزه با دولت تهران. قیام خراسان. شعارهای عمده جنبش، مصادره زمین‌‌های اربابی. تیرباران ارباب فئودال و افسران. سرکوب کردن قیام با کمک فنی انگلیسی ها. قیام دو باره در گیلان، شیراز و دیگر مناطق. نقص عمده این قیام ها.

 

در آغاز خاطر نشان کردم که مظفرالدین شاه زیر فشار الزام‌های اقتصادی و جنبش اجتماعی، فرمان مشروطه و تشکیل مجلس را صادر کرد. نخستین مجلس در تاریخ اول اکتبر سال 1906 افتتاح شد.

مجلس تحت تاثیر احساسات ملی طرح وام انگلیس- روس (400 هزار لیره استرلینگ) را رد و تشکیل بانک ملی و انتشار قرضه داخلی را پیشنهاد می‌کند، و شاه در فوریه سال 1907 [بهمن- اسفند 1285] فرمان تاسیس بانک ملی را امضاء می‌کند.

شاه، در دسامبر همان سال، قانون اساسی را که در آن دو مجلس: مجلس شورای ملی و مجلس سنا در نظر گرفته شده بود- امضاء می‌کند. مجلس سنا از 60 نماینده تشکیل می‌شد: 30 نماینده انتصابی و 30 نماینده منتخب توسط مجلس شورای ملی. مجلس شورای ملی از 120 تا 200 نماینده تشکیل می‌شد. پس از مرگ مظفرالدین شاه، تاج و تخت ایران به پسر او محمدعلی شاه رسید.

از آنجا که عناصر غیر مسلمان و بخش اعظم دهقانان‌‌ بی زمین از شرکت در انتخابات مجلس محروم مانده بودند، و از طرف دیگر، ماهیت قانونگزاری و یا مشورتی بودن مجلس روشن نبود، حرکت یکدلی در مجلس برای تعیین حقوق قانونگزاری مجلس و دادن حق رای و انتخاب شدن به همه انباع ایرانی صرف نظر از تعلق آنان به مذاهب و اقلیت‌‌های ملی به وجود آمد.

قرارداد انگلیس و روسیه، راجع به تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و تابع کردن کامل ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی به انگلستان و روسیه تزاری، در تاریخ 31 ژوئیه سال 1907 بر همه فاش شد.

شاه به مناسبت اعلامیه مجلس در ماه سپتامبر، «متمم قانون اساسی» را امضاء کرد. طبق متمم قانون اساسی، قوه مجریه در دست شاه باقی می‌ماند و قوه قانونگزاری به مجلس داده می‌شد.

در نوامبر سال 1907، شاه را مجبور کردند که برای دومین بار به مشروطه (به شکل جدید آن) قسم وفاداری یاد کند. لیکن، روحیه دشمنی برضد شاه و اطرافیان درباریش- چه در مجلس و چه در کشور- در حال رشد بود. در سال 1908، به پادشاه جدید حمله جانی شد که ناموفق ماند. نارضایتی مردم از سیاست شاه و اطرافیانش که امیر بهادر جنگ – رئیس حفاظت دربار در راس آن قرار داشت، شدت می‌یافت. شاه از بیم سوء قصدهای احتمالی- تحت حفاظت بریگاد قزاق به سرکردگی لیاخوف- با عجله تهران را ترک و به باغشاه، اقامتگاه تابستانی خود پناه برد.

در پایتخت حکومت نظامی اعلام و مجلس بنا به فرمان 23 ژوئن شاه منحل گردید و وکلا و فعالین مشهور اجتماعی توقیف و تبعید شدند. لیاخوف به دستور شاه- مجلس را به توپ بسته و وکلایی را که در آن جا بودند توقیف کرد. در ضمن، رضاشاه پهلوی کنونی نیز در بمباران کردن مجلس شرکت داشت.

انحلال مجلس موج اعتراض در ایالات را برانگیخت و ستارخان و باقرخان در تبریز- قبل از دیگران- به خاطر حفظ مشروطه مبارزه مسلحانه را اعلام کردند. تبریز محاصره شد. محاصره تبریز توسط قوای ارتجاع، از اوت سال 1908 تا آوریل سال 1909 به طول انجامید، لیکن پیروزی نصیب انقلاب شد. زد و خوردهای خونینی نیز میان فدائیان- ناسیونالیست‌‌ها و قوای دولتی، در مشهد، رشت و دیگر شهرها به وقوع پیوست. گروه‌‌های انقلابی، برای سرنگون ساختن شاه آماده حرکت به تهران شدند. هم زمان این وقایع، در محافلی که در پایتخت به گرد شاه جمع شده بودند، تمایل به از بین بردن کامل مشروطه مشاهده می‌شد (نوامبر سال 1908).

پس از چند روز، فرمان تاسیس «مجلس شورای دولتی» مرکب از 40 عضو- که برای مدت دو سال توسط شاه منصوب می‌شدند- صادر شد.

شاه تحت فشار جنبش انقلابی، در آوریل سال 1909 فرمان جدیدی مبنی بر برقراری مجدد مشروطه صادر کرد.

سپهدار و یفرم خان- در ژوئیه سال 1909- در راس گروه سپاهیان انقلابی شمال و سردار اسعد در راس گروه سواران بختیاری، تهران را اشغال کردند. محمدعلی با اضطراب فرار کرده و به ساختمان میسیون روسیه واقع در زرگنده پناه برد. ناسیونالیست‌‌ها و دموکرات‌‌ها در مجلس جمع شده و ولیعهد- سلطان احمد- را به پادشاهی برگزیده، شاهزاده عزیزالملک را به مقام نیابت سلطنت منصوب کردند. رهبران مشروطه در دولت جدید- که توسط ناصرالملک تشکیل شد- وارد شدند: سپهدار به عنوان وزیر جنگ و سردار اسعد به عنوان وزیر داخله.

هم زمان با این، کمیته عالی فوق العاده، مرکب از 20 نماینده مجلس اول به ریاست حسین قلی نواب در پایتخت تشکیل شد. این کمیته، عملا اداره امور کشور را در دست گرفته و مبارزه قاطعانه‌ای علیه دخالت خارجیان در امور داخلی ایران آغاز کرد.

کمیته عالی به قید خروج فوری شاه از ایران، 65 هزار لیره استرلینگ، به عنوان مستمری سالیانه برای او تعیین کرد. روزنامه‌‌ها و انجمن‌‌های جدید در پایتخت به وجود آمد و روزنامه مجلس بار دیگر انتشار یافت.

دادگاه عالی برای رسیدگی به اعمال مرتجعین و مخالفان مشروطه، از تاریخ 15 ژوئیه آغاز به فعالیت کرد. تعدادی از مرتجعین معروف به دار آویخته شدند و تعدادی از تهران اخراج گردیدند.

در ماه اوت، یک کمیسیون موقت دولتی مرکب از 20 تن- که سپهدار و سردار اسعد نیز جزء آن بودند- جای کمیته عالی را گرفت. این کمیسیون حق اداره امور مملکت و نظارت بر کار وزراء را- مانند کمیته عالی- دارا بود.

شاه سابق- محمدعلی- در 13 اکتبر سال 1909، ایران را به مقصد روسیه ترک کرد. مجلس دوره دوم فورا تشکیل و در 15 نوامبر سال 1909 افتتاح شد. مجلس دوم از مجلس اول کمتر انقلابی بود. در این مجلس، لیبرال‌‌ها 48 نماینده، دموکرات‌‌ها 22 نماینده داشتند و 9 نماینده به گروهی وابستگی نداشتند. سپهدار، در راس دولت قرار داشت. برنامه دولت او شامل نکات ذیل بود:

1- اصلاحات مالی و برقراری نظارت بر آن

2- استقرار نظم در کشور

3- اصلاحات در دستگاه عدلیه و معارف عمومی

4- دعوت کردن مستشاران خارجی

5- اخذ وام خارجی به میزان 5 هزار کرور (5/2 میلیون تومان).

مجلس برنامه را تصویب کرد.

مجلس دوم کار خود را با اعتراض به بودن سپاهیان روس در خاک ایران آغاز کرد. دولت روسیه به بهانه وجود اغتشاش در کشور، از خروج سپاهیان خودداری کرد. ستارخان و باقرخان- در مارس سال 1910- وارد تهران شدند و مردم از آنان استقبال بسیار شایانی نمودند.

مجلس در اوت سال 1910 به دولت جدید که مستوفی الممالک در راس آن قرار داشت رای اعتماد داد. برنامه دولت جدید از این قرار بود:

1- حفظ امنیت کشور

2- استخدام خارجیان به عنوان کارمند (نه مستشار)

3- انجام اصلاحات مالی، قضایی و نظامی

4- تجدید سازمان پلیس و ژاندارمری

5- تشکیل ارتش در پایتخت مرکب از 6000 نفر

6- نگاهداشتن ارتش 30 هزار نفری در ایالات.

مجلس برای عملی ساختن این برنامه، لایحه دعوت از سه تعلیم دهنده خارجی را برای سازمان امنیه، و دعوت از یک متخصص فرانسوی برای اصلاحات قضایی را تصویب و قرارداد با بلژیکی‌‌ها مربوط به اداره گمرکات را تجدید کرد.

شاه سابق محمدعلی در ژوئیه سال 1911 در بندر گمش تپه (در مازندران) پدیدار و به همراهی برادرش شاهزاده شعاء السلطنه، در راس یک دسته ترکمن، برای باز ستاندن تاج و تخت روانه تهران شد. از سوی دیگر، سپاهیان برادر دیگر او- سالارالدوله- (در کرمانشاه) و سپاهیان سردار ارشد، شجاع الدوله و اسماعیل خان به طرفداری و حمایت از شاه سابق برخاسته و به طرف پایتخت حرکت کردند. دیپلماسی روس و انگلیس- به طور رسمی- عدم دخالت خود را در مبارزه میان شاه و مردم اعلام کردند، ولی در عمل از شاه طرفداری می‌کردند.

دولت ایران، ورود شاه به ایران را نقض اصل دوم قرارداد سال 1909 توسط دولت روسیه دانست، زیرا طبق آن، روسیه می‌بایست از تبلیغات شاه جلوگیری و در صورت ورودش به ایران مستمری او را قطع کند. طرفداران شاه، در نتیجه مبارزه کوتاهی در نزدیکی تهران شکست خورده، خود شاه به گمش تپه گریخته، از آنجا توسط کشتی دو باره عازم روسیه شد.

از آن زمان تا به حال اتفاقات زیادی در ایران رخ داده است. طبقه حاکم با کمک امپریالیست‌‌های خارجی، همه دست آوردهای انقلاب را از بین برده است. لیکن این تجربه بیهوده نبوده: توده‌‌های انقلابی آگاهی بیش تری یافته اند. اکنون دیگر همه کس می‌داند که هیچ انقلابی بدون آزاد کردن میلیون دهقان از اسارت اربابان، نمی‌تواند به پیروزی نهایی برسد.

یک جنبش انقلابی و یا قیام نیست که در ده سال اخیر، به ترتیبی شعارهای دهقانی را مطرح نسازد. شعارها- در بعضی نقاط که بخش‌‌های مهم دهقانی در جنبش شرکت می‌کنند، ماهیت ارضی بارزتری را دارا می‌باشند، و در بعضی نقاط، شعارهای سیاسی بر شعارهای ویژه ارضی برتری پیدا می‌کند.

ولی در هر حال، همه جنبش‌‌ها و قیام‌‌های سال‌‌های اخیر، حل مساله ارضی را الزاما هدف خود قرار می‌دهند. توده‌‌ها می‌دانند که بدون تقسیم زمین‌‌های دولتی، وقف و اربابی، هیچ انقلابی به هدف خود نمی‌رسد. همه به این حقیقت پی می‌برند که فقط زیر پرچم انقلاب ارضی است که انقلاب آینده ایران می‌تواند با موفقیت گسترش یابد.

اگر رهبری که تاریخ در راس این جنبش قرار خواهد داد، این حقیقت را به اندازه کافی درک نکند و یا به آن ارزش کافی ننهد، به شجاعت می‌توان گفت که این جنبش ابعاد بزرگی نخواهد یافت. تجربه عظیم زمان انقلاب گیلان، ما را باز هم بیش تر به این نکته معتقد می‌سازد.

 

 

 

                        راه توده  402     22 اسفند ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت