راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بغرنج ترین انتخابات در جمهوری اسلامی

مردم رئیس جمهور میخواهند

رهبر طالب "نخست وزیر" است!

 
 

کمتر ازدو ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، پیامدهای سیاست جنگی حکومت و کودتا علیه میرحسین موسوی حکومت و جامعه را به بن بست کشانده و اوضاع را مبهم کرده است. در حالیکه همه شرایط نشان می‌دهد که مردم تنها حاضر به شرکت در یک انتخابات رقابتی واقعی هستند، ظاهرا آقای خامنه‌ای در پی انتصاب کارگزاری از نوع امیرعباس هویداست تا بتواند برای چند سال دیگر نیز اوضاع را در کنترل خود داشته باشد. به نظر می‌رسد که خامنه‌ای هنوز از چارچوب آن فکری که یک بار بر زبان آورد و از نظام ریاست جمهوری شکوه و از تعیین نخست وزیر دفاع کرد بیرون نرفته است. اگر نشد این کار را با دستبرد به قانون اساسی به انجام رساند، اکنون می‌خواهد آن را درعمل پیاده کند و "نخست وزیر" مورد نظر خود را "منصوب" کند. بدینسان بزرگترین مسئله انتخابات آینده همچنان در آنست که آیا سخن بر سر انتصاب یک نخست وزیر توسط "آقا" است یا انتخاب یک رئیس جمهور توسط مردم.

البته رهبر جمهوری اسلامی می‌داند که وضعیت کشور بدین شکل دیگر قابل دوام نیست. صداهایی که از درون اردوی هواداران حکومتی خود وی نیز برخاسته نشان می‌دهد که همگی نسبت به آینده نظام با سیاست‌‌های کنونی وی بیم دارند. بنابراین دور از ذهن نیست که ایشان با انتصاب نخست وزیر از آن جهت موافق است که بتواند با حفظ آبرو عقب نشینی کند. به نحوی که شکست سیاست جنگی او پوشیده بماند و با اعتراض عمومی و درون حکومتی روبرو نشود. مذاکره با امریکا و عقب نشینی اتمی پس از مصالحه و سازش با امریکا از برنامه‌‌های اوست. مذاکراتی که باید از درون آن گرفتن تضمین از امریکا برای سرنگون نکردن نظام بدست آید و آقای خامنه‌ای آن را پیروزی وانمود کند که از راه قدرت اتمی بدست آمده است!

البته همه اینها برنامه‌‌ها و تصورات آقای خامنه‌ای است که اعتبارش در حد همان تصور ایجاد حکومت یکدست با روی کار آوردن احمدی نژاد است که در ادامه آن با کودتا علیه موسوی و نتیجه انتخابات 88 پیوند خورد.

این نقشه ها و تصورات رهبر است. درحالیکه جامعه ایران در مسیر دیگری حرکت می‌کند که با تصورات رهبر در تضاد است. این تضادیست که از درون آن، در فرصت برگزاری انتخابات، امکان حضور و تاثیرگذاری بر حوادث در مقیاسی بزرگتر از پیش برای مردم بوجود آمده است. هرچند ما هنوز مدت کوتاهی با آن دوران فاصله داریم ولی همه چیز نشان می‌دهد که مردم آماده بهره گیری از شرایط هستند. بدیهی است آقای خامنه‌ای نگران این نیز هست که فضای انتخابات ریاست جمهوری در صورت رقابتی شدن از کنترل او خارج شود و دوباره جنبش بزرگی مشابه جنبش سبز کشور را فرا بگیرد، با این تفاوت که بنظر وی این بار چنین جنبشی قابل مهار نخواهد بود.

فعلا بزرگترین چالش در خود حکومت است که انعکاسی است از بحران در جامعه. نه تنها حکومت نتوانسته تا به امروز به یک تصمیم گیری واحد درباره انتخابات آینده و شرایط و شیوه برگزاری آن دست یابد، بلکه اصولا رسیدن به چنین تصمیمی ناممکن بنظر می‌رسد. رقابت با طرفداران احمدی نژاد به تضاد با اصلاح طلبان افزوده شده و چندپارچگی راست و خیز جبهه پایداری و تشتت "اصولگرایان" فضا را‌‌ بی ثبات تر و مبهم تر کرده است. دراین میان فرماندهان سپاه همچنان خیال حکومت دارند. همه- مردم و حکومتی ها- در حال حرکت با حوادث و سنجیدن اوضاع جهانی و افکار عمومی داخلی اند. وضع اقتصادی و اجتماعی روزبروز بحرانی تر می شود. زمزمه طرح مسئله انتخابات ایران در سازمان ملل متحد و اعلام معیارهای بین المللی یک انتخابات نیز مطرح است. این در شرایطی است که بسیاری در حکومت معتقدند که کانون واقعی قدرت اکنون در خیابان پاستور در حصر خانگی است که با تداوم بن بست موجود هر لحظه ممکن است به شکلی انفجاری بر روی وضعیت آینده اثر بگذارد. سخن حبیب الله عسگراولادی که موسوی و کروبی را قفل انتخابات آینده اعلام کرد هم تاکیدی است بر این واقعیت و هم نشان دهنده عمق بحران حکومتی و برآب بودن تصورات آقای خامنه‌ای.

 

 

 

                        راه توده  403     29 فروردین ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت